بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

برای آنان که ...

برای همه آنهایی که با پیغمبر در بدر بودند و در احد هم. برای آنهایی که از انصار بودند و از سران قریش. برای آنها که تعداد قبرهای قبیله‌شان از تعداد زنده‌های ما بیشتر است. برای همه آنها که اسمشان را روی سنگ بگذاری آب می‌شود. برای آنها که کلیدهای صندوق‌های سوابق‌شان را لشکر مورچگان می‌کشد. برای آنها که پدرانشان خون دل خوردند با خمینی و خودشان خون شدند به دل خامنه‌ای. برای تمام یادگاری‌های انقلاب. برای همه یادگاری‌هایی که ای‌کاش از همان اول قابشان می‌کردیم و می‌گذاشتیم روی طاقچه که هم جلوی چشم‌مان بودند و هم حواسمان بهشان بود و گردشان را می‌گرفتیم که پشت قابشان خانه عنکبوت نشود. یا اینکه در صندوق‌ها و صندوق‌خانه‌ها نگه‌شان می‌داشتیم که نه دست اجنبی به آنها برسد و نه دست آنها به اجنبی. و برای استوانه‌های نظام که هرچه می‌گذرد فرسوده و فرتوت بر سر نظام خراب می‌شوند اما این کاخ بلند همچنان نیابد گزند! و برای آنها که پدرانشان هم فاضل بودند و هم نوح. و برای آنها که هم همسران پیامبر بودند و هم دختران خلیفه. و برای آنها که نمی‌دانند شجره فامیلشان به دور نظام پیچیده یا درخت نظام به دور آنها! برای آنها که اسم خودشان را نمی‌دانیم اما پدرانشان را می‌شناسیم و برای آنها که می‌فهمند چون پدرانشان می‌فهمیدند. نسبت است دیگر! خوی پدر گیرد پسر!

یا دین شما با ما یکی است یا شما را آیین دیگری است. اگر یکی است پس ما به حج می‌رویم و شما هم. شما که به حج می‌روید به کدام نشان سنگ می‌زنید؟ به چه کسی سنگ می‌زنید؟ نمی‌ترسید که 30 هزار سال عبادت خدا کرده است؟ یک سجده‌اش از قدمت دین شما بیشتر است چه برسد به سابقه مبارزات‌تان. همه عمرتان را زندان هم بوده باشید، اصلا شما که هیچ همه پدرانتان هم همه عمرشان را برای انقلاب داده باشند باز هم کمتر است از یک رکعت نمازی که ابلیس خوانده!حج نرفته‌اید، قرآن که خوانده‌اید. در قرآن ما که اگر یک بار از پسر ابراهیم گفته باشد چندین بار از پسر نوح می‌گوید. اگر از دختر عمران می‌گوید از همسر لوط هم می‌گوید. یکی پدرش پیغمبر است، آن یکی همسرش. آنکه پدرش نه‌تنها فاضل بود بلکه نوح هم بود، سیل را دید و سوار کشتی نشد. فتنه است! توفان که نیست! چه کسی ضمانت کرده پسر فلان شهید از کشتی انقلاب پیاده نشود؟!

شاید قرآن شما فرق می‌کند با نسخه ما، قبول. محرم که عزاداری می‌کنید یک بار هم پای هر منبری که نشسته باشید شنیده‌اید داستان پسر ذی‌الجوشن را و پسر سعد را و قاضی کوفه را!اولی در آن وانفسای صفین فریب پسر نابغه را نخورده بود و اگر شما با خمینی جنگیده بودید او در رکاب علی شمشیر زده بود که سر از تن امام زمانش جدا کرد. دومی فقیه بود که اولین تیر را در کربلا رها کرد و سومی قاضی علی بود در کوفه که فتوا داد خون پسران علی حلال است.

به فرض محرم هم اینها را نشنیده باشید. داستان امامت امام زمانتان را که می‌دانید. اگر این یکی پسر شهید است جناب جعفر پسر امام بود. اگر فلان آقا برادر شهید است، جناب جعفر برادر امام بود. چگونه است که عموی امام، نوه امام، پسر امام و برادر امام و شاگرد مستقیم امام معصوم اشتباه کردند اما این آقایان که در بهترین حالت پدرانشان یا شهیدند یا مبارز بوده‌اند یا حتی پاره تن امام غیر معصوم اشتباه نمی‌کنند؟! پناه بر خدا! البته که اشتباه نمی‌کنند.

آن جماعتی که بزرگان و بزرگزادگان و از قضا امامزادگان بودند و امام معصوم را می‌دیدند، عقل‌شان را تعطیل نکردند و آن شد که شد. چه انتظار غریبی است که از شما بخواهند به امر ولی فقیه که نه امام است و نه معصوم، گردن بگذارید! شما چه چیزتان کمتر است از جناب زبیر و شریح؟ معاذالله!

یا دین شما با ما یکی است یا شما را آیین دیگری است. یکی باشد، اینها را همه، شما می‌دانید. مثال است که در قرآن آمده باشد که هدایت کند. بازگردید به اسلام و هر آینه پرهیز کنید از آن روز که پدران واموال و فرزندان و برادرانتان سود نبخشد. و اگر به آیین دیگرید «الدین عندالله الاسلام» اسلام بیاورید تا رستگار شوید.

  • ۸۹/۰۵/۱۸
  • محمد صادق حاج صمدی

فتنه

فتنه 88

وطن امروز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی