بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

حرب الرمضان

در جنگ ۱۹۷۳ نیز مانند اکثر جنگهاى برق آسا، تکلیف جنگ در همان ۷۲ ساعت اول مشخص شده بود. ژنرال شاذلى مى دانست که جبهه اصلى نبرد غرب صحراى سینا و خط بارلو است. جبهه هاى اردن وجولان (در جنوب سوریه) همه جبهه هاى فرعى بودند. بنابراین او به این معتقد بود که مصر باید از این فرصت طلایى استفاده کرده و خود را به جنوب اسرائیل برساند تا دست بالا را در جنگ داشته باشد. اما در قاهره سادات اصلاً چنین خیالى نداشت. او معتقد بود که باید قواى مصرى با نفوذ به عمق ۲۰ کیلومترى صحراى سینا موضع پدافندى اتخاذ کنند. درخواستهاى مکرر ژنرال مصرى براى اجازه فتح ۳ گذرگاه قفقفه، قیدى و متیلا که شاه کلید فتح کل صحرا بودند مورد بى توجهى قاهره قرار گرفت و ۳ هزار کماندوى مصرى در روز ۸ اکتبر به جاى تصرف مناطق استراتژیک مذکور دستور استراحت گرفتند. امری که بدلیل ترس یا خیانت سادات شکست اعراب را در تمام جبهه ها موجب شد...

   

همین مساله فرصت مناسب را برای تجدید قوا و ضد حمله اسرائیل بوجود آورد. در ۹ اکتبر ۲ واحد زرهى اسرائیل حمله به مصریها را آغاز کردند اما تلفات سنگین آنها سبب ناموفق ماندن عملیات شد. اسرائیلى ها در روزهاى بعد نیز در چند نوبت حملات زرهى عظیمى را علیه مصریها سامان دادند. کسى گمان نمى کرد واحدهاى زرهى مصرى از این نبردها جان به در ببرند چرا که اسرائیل در این نبردها از تانکهاى ام ۶۰ و ام ۴۸ آمریکایى بهره مى برد که جدیدترین محصولات زرهى آمریکا بودند. اما موشک هاى آر.پى.جى و ساگر روسى جهنمى واقعى را براى تانکهاى مذکور ایجاد کردند. در مجموع ظرف یک هفته اول جنگ اسرائیل یک سوم تانکهاى خود را از دست داد حال آنکه مصریها در همین زمان تعداد تانکهاى خود را در صحرا به ۱۲۵۰ دستگاه رسانده بودند.

متن مباحثات گلدا مایر با ژنرال موشه دایان در این روزها حاکی از آن است که این مقام ارشد نظامی اسرائیل به‌شدت هراسان شده و بارها «ابراز اطمینان» کرده است که «اعراب این بار قسم خورده‌اند که کشور یهودی را نابود کنند».موشه دایان نیز از ضعف نیروهای خود، کمبود نیروها، تلفات بسیار در کانال و کارآزمودگی سربازان عربی گزارش می‌دهد و از جمله در گزارش روز هفتم اکتبر سال ۱۹۷۳ می‌گوید که «فکر نمی‌کردم که اینها این قدر خوب بجنگند، با آن سال (نبرد شش‌روزه) کاملا فرق کرده‌اند… در مورد توان خودمان اغراق کرده بودم» وی همچنین به نیروهای اسرائیلی فرمان داده بود که زخمی ها را رها کنند که این خود وخامت اوضاع اردوی اسرائیل را به خوبی نشان میدهد. .

روز 14 اکتبر وقتى بالاخره قاهره با درخواست شاذلى براى عبور از گذرگاه هاى استراتژیک متیلا و قفقفه موافقت کرد ۸۰۰ تانک و ۷۰ هزار نیروى مصرى خود را در برابر ۶۰۰ تانک و ۱۵۰ هزار سرباز اسرائیلى دیدند. ژنرال آریل شارون در گذرگاه صعب العبور مذکور منتظر این اشتباه مصریها بود. در حقیقت مصر ۶ روز حیاتى را از دست داده بود و اکنون قواى مصر در منطقه دست پایین را داشت. ظرف چند ساعت ۱۰۰۰ تانک از طرفین به نسبت یک به ۳ به نفع اسرائیل در آتش سوختند و مصریها کاملا متوقف شدند....

خیانت رئیس مصری در جنوب این فرصت را به اسرائیل داد که با تجدید قوا رو بهغرب آورد و شکست های پی در پی را جبران کند و تا نزدیکی دمشق پیش برود.
عراق مراکش عربستان سعودى، کویت و فلسطیننیروهایى به استعداد ۲ تا ۳ لشگر را به سوریه اعزام کردند وبا تقویت ۶۰ هزار نیروى سورى با ۹۳۰ تانک مواضع اسرائیل را در جولان (که از ۱۹۶۷ اشغال شده بود) مورد حمله قرار دادند. نیروهاى سورى در روزهاى اول جنگ با عبور از میادین مین، ۲۳ کیلومتر داخل خطوط دشمن نفوذ کرده و به پشت دروازه شهر «ال عال» در شمال اردن رسیدند. ۱۵ هزار نیروى اسرائیلى در این عملیات از هم پاشیدند و ۶۸ سرباز اسرائیلی  نیز به اسارت گرفته شدند. امواج حملات هوایى اسرائیل نیز در برابر موشک هاى سام متحمل ۳۵ فروند تلفات شدند. ...

 

 

در 9ام رمضان سال 1393 هجری قمری آخرین جنگ بین اعراب و اسرائیل روی داد که در بین مسلمانان به حرب رمضان یا عملیات بدر و در بین یهودیان بعنوان یوم کیپور از آن یاد می شود چرا که آغاز آن روز عید کیپور یا آمرزش یهودیان بود و اعراب روز تعطیل اسرائیل را برای غافلگیری دشمن انتخاب کرده بودند.

در اصل شکست جنگ 6 روزه اعراب در ژوئن 1967 که منجر به ۲۱۰۰۰ کشته و ۴۵۰۰۰ زخمی ۶۰۰۰ اسیر و آوارگی یک میلیون مسلمان و از دست رفتن تمام فلسطین بلندیهای جولان و مزارع صبرا . نوار غزه، صحرای سینا و کرانه باختری رود اردن شده بود حاکمان عرب را که ناسیونالیسم عربی را شکست خورده دیده بودند به بازگرداندن شرافت اسلامیشان واداشت و بهمین دلیل بسیاری عامل پیروزی های اولیه را انگیزه های مذهبی می دانند. حافظ اسد و انور سادات که با مرگ جمال عبدالناصر در مصر روی کار آمده بود فیصل پادشاه عربستان و سلطان عراق ملک حسین شاه اردن، معمر قذافى، یاسر عرفات و شاه حسن پادشاه مراکش را در جریان جنگ قررار دادند و بدین ترتیب با مساعدت و پیشتیبانی جهان عرب حمله به اسرائیل صورت گرفت.

تجربه شکست های پیشین مسلمانان آنهارا برآن داشت تا ضمن استفاده از موقعیت سرمستی اسرائیل از پیروزی در دو جنگ پیشین نهایت پنهان کاری را در تحرکات نظامی خود اعمال کنند. موفقیت سوریه و مصر در این امر تا جایی محقق شد که طبق اسناد فوق محرمانه ای که در اسرائیل منتشر گردید ژنرال موشه دایان وزیر دفاع به گلدا مایر نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در روزهای قبل از آغاز جنگ اطمینان داده بود که نبردی در نخواهد گرفت و تحرکات ارتش مصر تنها نوعی مانور است و این احتمال که مصر بخواهد بعد از شکست شش سال قبل خود را در یک معرکه دیگر گرفتار کند ضعیف است. اما حقیقت متفاوت بود و برخی از مقامات اسرائیلی در نشست های ساعاتی قبل از وقوع جنگ دوباره به گلدا مایر و موشه دایان هشدار می دهند که نباید به دشمن اجازه داد با آغاز جنگ اسرائیل را در تنگنا قرار دهد. این گروه از مقامات پیشنهاد می کنند که دستور آغاز حمله ای ضربتی صادر شود اما نخست وزیر تحت تاثیر توصیه های دایان که قهرمان نبرد شش روزه محسوب می شد این درخواست را رد می کند. درحالی که ، وزیردفاع نیز از پذیرش درخواست ژنرال داوید العازار رئیس وقت ستاد کل ارتش دفاعی اسراییل که قویا می خواست نیروهای دوره احتیاط  به ارتش فراخوانده شوند خودداری کرده بود.

در مصر اما اوضاع تفاوتی چشمگیر داشت. سعید الدین شاذلى که در ۱۹۶۷ در قالب یک گروه هوابرد کماندویى در پشت خطوط اسرائیل پیاده شده بود و پس از زدن ضربات متعدد به دشمن در اثر فقدان پشتیبانى سایر قوا مجبور شد در حالى که تمام نیروهاى رسته اش از بین رفته بودند با پاى پیاده عرض صحراى سینا را طى کند و با شنا از عرض سوئز بگذرد در ۱۹۷۲ از طرف انورسادات به عنوان مأمور اصلى تجدید ساختار ارتش مصر انتخاب شده بود در ۱۹۷۳ به ریاست ستاد ارتش مصر منصوب شد. سادات  که در قانع کردن مقامات امریکایی برای وادار کردن رژیم اسراییل به عقب نشینی از سرزمین های اشغالی پس از جنگ ژوئن شکست خورده بود در مارس ۱۹۷۳ به شاذلى گفته بود که ارتش را براى نبرد «مرگ و زندگى » آماده کند چرا که راههاى دیپلماتیک همه به بن بست رسیده است. از این تاریخ به بعد بود که شاذلى طراحى هاى خود را آغاز کرد. او احتیاج به حداقل یک گردان نیروى کماندویى از جان گذشته داشت که در موج اول حمله شرکت کنند و با تسخیر سرپل هاى مناسب در شرق سوئز راه را براى ورود عمده قوا فراهم کنند. سپس باید راهى را براى ورود تانکهاى سنگین مصرى فراهم مى کرد. و بعد باید با سرعت هرچه تمام تر از دفاع چندلایه بارلو مى گذشت و تازه آنگاه رودر روى ارتش اسرائیل مستقر در صحراى سینا قرار مى گرفت.

ژنرال مصرى 6اکتبر وعید یوم کیپور یهودیان را برای حمله انتخاب کرد که در آن ارتش اسرائیل کاملا منفعل و سرتاسر اسرائیل و حتی رادیو اسرائیل تعطیل بود. با شروع دستور حمله ، صدها غواص با لباس قورباغه اى از عرض کانال گذشته و ضمن خنثى سازى مینها بادینامیت بخشى از دیوار بارلو را منفجر کردند. بلافاصله کماندوهاى زمینى وارد عمل شده و سربازان غافلگیر شده اسرائیلى را از سر راه برداشتند و بیش از ۲۴۰ سرباز اسرائیلی را به اسارت گرفتند. ظرف ۶ ساعت ۲۵سنگر از ۳۳ سنگر مستحکم بارلو سقوط کرد وپیش از آنکه اسرائیل بتواند نیروهاى ذخیره خود را به میدان بفرستد شاذلى با ایجاد ۸ پل بزرگ در شب هزاران سرباز و صدها تانک را در شرق سوئز پیاده نمود. با شکست نیرو های مرزبانی هواپیماهای اسرائیلی برای بمباران صحرای سینا پرواز کردند اما مصری ها با نصب 50 سایت موشکی سام روسی در سه روز اول جنگ 47 فروند هواپیمای اسرائیلی را سرنگون کردند که موجب صرف نظر تلاویو از استفاده از نیروی هوایی در نبرد شد. و این امر موجب شد که مصر به راحتی انتقال 70 000 پیاده و 700 تانک را به صحرا وارد نماید.

در جنگ ۱۹۷۳ نیز مانند اکثر جنگهاى برق آسا، تکلیف جنگ در همان ۷۲ ساعت اول مشخص شده بود. ژنرال شاذلى مى دانست که جبهه اصلى نبرد غرب صحراى سینا و خط بارلو است. جبهه هاى اردن وجولان (در جنوب سوریه) همه جبهه هاى فرعى بودند. بنابراین او به این معتقد بود که مصر باید از این فرصت طلایى استفاده کرده و خود را به جنوب اسرائیل برساند تا دست بالا را در جنگ داشته باشد. اما در قاهره سادات اصلاً چنین خیالى نداشت. او معتقد بود که باید قواى مصرى با نفوذ به عمق ۲۰ کیلومترى صحراى سینا موضع پدافندى اتخاذ کنند. درخواستهاى مکرر ژنرال مصرى براى اجازه فتح ۳ گذرگاه قفقفه، قیدى و متیلا که شاه کلید فتح کل صحرا بودند مورد بى توجهى قاهره قرار گرفت و ۳ هزار کماندوى مصرى در روز ۸ اکتبر به جاى تصرف مناطق استراتژیک مذکور دستور استراحت گرفتند. امری که بدلیل ترس یا خیانت سادات شکست اعراب را در تمام جبهه ها موجب شد.

همین مساله فرصت مناسب را برای تجدید قوا و ضد حمله اسرائیل بوجود آورد. در ۹ اکتبر ۲ واحد زرهى اسرائیل حمله به مصریها را آغاز کردند اما تلفات سنگین آنها سبب ناموفق ماندن عملیات شد. اسرائیلى ها در روزهاى بعد نیز در چند نوبت حملات زرهى عظیمى را علیه مصریها سامان دادند. کسى گمان نمى کرد واحدهاى زرهى مصرى از این نبردها جان به در ببرند چرا که اسرائیل در این نبردها از تانکهاى ام ۶۰ و ام ۴۸ آمریکایى بهره مى برد که جدیدترین محصولات زرهى آمریکا بودند. اما موشک هاى آر.پى.جى و ساگر روسى جهنمى واقعى را براى تانکهاى مذکور ایجاد کردند. در مجموع ظرف یک هفته اول جنگ اسرائیل یک سوم تانکهاى خود را از دست داد حال آنکه مصریها در همین زمان تعداد تانکهاى خود را در صحرا به ۱۲۵۰ دستگاه رسانده بودند.

متن مباحثات گلدا مایر با ژنرال موشه دایان در این روزها حاکی از آن است که این مقام ارشد نظامی اسرائیل به‌شدت هراسان شده و بارها «ابراز اطمینان» کرده است که «اعراب این بار قسم خورده‌اند که کشور یهودی را نابود کنند».موشه دایان نیز از ضعف نیروهای خود، کمبود نیروها، تلفات بسیار در کانال و کارآزمودگی سربازان عربی گزارش می‌دهد و از جمله در گزارش روز هفتم اکتبر سال ۱۹۷۳ می‌گوید که «فکر نمی‌کردم که اینها این قدر خوب بجنگند، با آن سال (نبرد شش‌روزه) کاملا فرق کرده‌اند… در مورد توان خودمان اغراق کرده بودم» وی همچنین به نیروهای اسرائیلی فرمان داده بود که زخمی ها را رها کنند که این خود وخامت اوضاع اردوی اسرائیل را به خوبی نشان میدهد. .

روز 14 اکتبر وقتى بالاخره قاهره با درخواست شاذلى براى عبور از گذرگاه هاى استراتژیک متیلا و قفقفه موافقت کرد ۸۰۰ تانک و ۷۰ هزار نیروى مصرى خود را در برابر ۶۰۰ تانک و ۱۵۰ هزار سرباز اسرائیلى دیدند. ژنرال آریل شارون در گذرگاه صعب العبور مذکور منتظر این اشتباه مصریها بود. در حقیقت مصر ۶ روز حیاتى را از دست داده بود و اکنون قواى مصر در منطقه دست پایین را داشت. ظرف چند ساعت ۱۰۰۰ تانک از طرفین به نسبت یک به ۳ به نفع اسرائیل در آتش سوختند و مصریها کاملا متوقف شدند.

روز بعد زمانى که جنگ در جبهه سینا به بن بست رسید شارون در ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد که مى تواند تنها با ۴ تیپ از بین ۲ سپاه مصرى بگذرد و با عبور از کانال سوئز در جهت عکس میدان جنگ، خود را به شمال مصر برساند و با محاصره نیروهای مصری و تهدید اسکندریه، قاهره را مجبور به قبول آتش بس کند. دایان و سایر فرماندهان اسرائیلى که در آن زمان در اثر از بین رفتن ۴۵ درصد توان زرهى و ۱۰۰ هواپیما و هزاران نفر از سربازان اسرائیلى امیدى به حمله متقابل با روشهاى کلاسیک نداشتند ناچاراً با حرکت شارون که نوعى حمله ناپلئونى و در حد خودکشى بود موافقت کردند. امروز که جنگ اکتبر را مرور مى کنیم درمى یابیم جنگ مذکور نبرد بین ۲ ژنرال بلندپایه مصرى و اسرائیلى (شاذلى و شارون) بود اما متأسفانه مصریها به ژنرال خود اجازه ریسک ندادند حال آنکه سرفرماندهى اسرائیل در آن شرایط سخت اختیار ۱۲ هزار سرباز را به شارون براى «طرحى شبیه به خودکشى» داد.

در ساعت ۵ صبح ۱۵ اکتبر سربازان شارون در اختفاى کامل سوار بر تانکهاى روسى به غنیمت گرفته شده از جنگ قبلى شده و حتى در ارتباطات رادیویى خود به زبان عربى صحبت کردند و با عبور از سوئز طى ۴۰ ساعت با از بین بردن دهها پایگاه موشکى مصرى از آتش مؤثر فانتومها نیز استفاده کردند. در ۱۸ اکتبر ناگهان مردم مصر متوجه شدند اسرائیلى ها در مصر هستند! حملات متعدد میگ هاى مصرى نیز براى در هم کوبیدن سرپل هاى اسرائیل در غرب سوئز بى فایده بود  چرا که دیگر از پشتیبانى موشک هاى سام اثرى نبود. در ۲۲ اکتبر تعداد نیروهاى اسرائیل در شمال مصر به ۲۰ هزار سرباز و ۵۰۰ تانک و نفربر زرهى رسید این در حالى بود که عمده قواى مصر در صحرا مشغول بودند. در روز ۲۳ اکتبر اسرائیلى ها با کنترل  محور سوئز - قاهره به ۱۰۱ کیلومترى پایتخت مصر رسیدند. بلافاصله ۵ لشگر اصلی و ذخیره مصری از داخل خاک آن کشور به سوی نیروهای شارون  به حرکت در آمدند و در نتیجه زمان به ضرر اسرائیل بود. چرا که تنها بیست هزار اسرائیلی بدون عقبه در مصر بودند و ارتباطشان با اسرائیل قطع شده بود و نزدیک به ۱۵۰ هزار مصری به سوی آنها در حرکت بودند و شاذلی هم در صحرا ارتش ذخیره را متوقف کرده بود. با این حال  انور سادات سوار بر هواپیما راه تلاویو را پیش گرفت و در مجلس اسرائیل به سخنرانی پرداخت و مذاکرات آتش بس را یکطرفه آغاز نمود. این در حالی بود که آمریکا و غرب که از تحریم نفتی اعراب به ستوه آمده بودند نیز به ترغیب  اسرائیل پرداختند. اما تلاویو که به شارون امیدوار بود راضی به آتش بس نشد. همین امر اولتیماتوم شوروی را به اسرائیل مبنی بر خروج از مغرب کانال موجب شد و دنیا در آستانه جنگ هسته ای ما بین آمریکا و شوروی قرار گرفت. در نتیجه در جبهه جنوب آتش بس اعلام گردید و اسرائیل قوای خود را معطوف به غرب و مقابله با نیروهای اردن سوریه و عراق نمود. همچنین خطوط هوایی کمک رسانی از آمریکا به اسرائیل وصل شد و موج تسلیحات و اعتبارات مالی به تلالویو سرازیر گردید. شوروی اما اعراب را در جبهه شمال تنها گذاشت و به اطمینان دادن به سران عرب در رابطه با حمایت دیپلماتیک اکتفا نمود.

خیانت رئیس مصری در جنوب این فرصت را به اسرائیل داد که با تجدید قوا رو بهغرب آورد و شکست های پی در پی را جبران کند و تا نزدیکی دمشق پیش برود.
عراق مراکش عربستان سعودى، کویت و فلسطیننیروهایى به استعداد ۲ تا ۳ لشگر را به سوریه اعزام کردند وبا تقویت ۶۰ هزار نیروى سورى با ۹۳۰ تانک مواضع اسرائیل را در جولان (که از ۱۹۶۷ اشغال شده بود) مورد حمله قرار دادند. نیروهاى سورى در روزهاى اول جنگ با عبور از میادین مین، ۲۳ کیلومتر داخل خطوط دشمن نفوذ کرده و به پشت دروازه شهر «ال عال» در شمال اردن رسیدند. ۱۵ هزار نیروى اسرائیلى در این عملیات از هم پاشیدند و ۶۸ سرباز اسرائیلی  نیز به اسارت گرفته شدند. امواج حملات هوایى اسرائیل نیز در برابر موشک هاى سام متحمل ۳۵ فروند تلفات شدند. اسرائیلى ها که در این جبهه جایى براى عقب نشینى نداشتند چرا که با اولین عقب نشینى شمال اسرائیل به دست اعراب مى افتاد بلافاصله تمام قواى خود را معطوف به جبهه شمال کردند و حتى ماشین هاى مردم را مصادره کرده و با آنها به انتقال نیرو پرداختند. همزمان هواپیماهاى اسرائیل اقدام به بمباران شهرها و مراکز اقتصادى سوریه کردند تا روحیه مردم این کشور را براى ادامه جنگ بشکنند. سوریه که نیروى ذخیره چندانى براى ورود به منطقه نداشت در برابر حملات متعدد اسرائیل مجبور به توقف شد و در ۱۸اکتبر در قنیطره طى یک نبرد ۱۴ ساعته با از دست دادن ۵۰۰ تانک ابتکار عمل را از دست داد.این مسأله درست همزمان بود با توقف ارتش مصر و مى توان دریافت که اگر سادات احمقانه دستور توقف را به سادگى در جبهه غرب نداده بود سوریه و اعراب متفق در جولان به آن وضع آشفته گرفتار نمى شدند. در ضدحمله بعدى اسرائیلى ها در ۱۲ اکتبر با نفوذ به داخل سوریه دمشق را در تیررس قرار دادند و اگر حمله متقابل مصرى ها در صحراى سینا نبود براى اسرائیل تسخیر دمشق کار سختى نمی نمود و سرانجام و با دخالت شوروی در ۱۳ اکتبر در جبهه جولان تقریباً آرامش برقرار شد .

تداوم آتش بس در جبهه ها سبب فعال تر شدن نیروهاى دیپلماتیک شد. بویژه آنکه تحریم نفتى غرب در ۲۱ اکتبر از جانب اعراب که بر بیش از نیمی از نفت جهان تسلط داشتند. غرب را با مشکل جدیدى روبرو کرده بود که ابعاد آن فراتر از جبهه سوئزمی نمود. تلاش آمریکا برای پایان دادن به جنگ نیز بیشتر برای توقف و یا کاهش پیامدهای همین تحریم ویرانگر بود که اعراب به علت ناخشنودی از حمایت گسترده آمریکا از رژیم اسرائیل در جریان جنگ ، سامان داده بودند.

اما در حالى که آمریکا از تمام اعتبار و توان خود براى سرپا نگاه داشتن اسرائیل استفاده میکرد (ایجاد پل هوایى براى کمک رسانى به اسرائیل، استفاده از هواپیماى جاسوسى اس.آر ۷۱ براى راهنمایى شارون و کمک ۲‎/۲میلیارد دلارى تسلیحاتى - به تل آویو) روس ها تنها به امرای عرب تضمین دادند که دمشق و قاهره توسط اسرائیل تصرف نمى شود. به پیشنهاد آمریکا و شوروی شورای امنیت سازمان ملل در 21 اکتبر تشکیل جلسه داد و و قطعنامه 339 را برای توقف جنگتصویب کرد.
به دستور شورای امنیت، مقرر شد که ساعت 5 و 58 دقیقه شامگاه روز 22 اکتبر همه عملیات جنگی متوقف شود. با آن که اسرائیل و مصر نیز با این آتش بس موافقت کرده بودند، ولی نبردهای خونین همچنان دو روز دیگر در چند جبهه ادامه یافت .، قرارداد هایی جداگانه نیز ژانویه و مه 1947م. میان مصر ، سوریه و اسرائیل به امضا رسید که بنابر آن اسرائیل از از کانال سوئز و شهر قنیطره سوریه عقب نشست.بگین در ۱۹۷۷ از سادات در تل آویو به گرمى استقبال کرد و ۲ سال بعد با قبول قرارداد کمپ دیوید خروج کامل از صحرا را پذیرفت.پیمان صلح کمپ دیوید که توسط سادات و بگین، با نظارت کارتر، امضا شد نیز از اثرات این جنگ بود. پیمانى که بر طبق آن اسرائیل تا سال ۱۹۸۲ از تمامى صحراى سینا عقب نشینى کرد و در مقابل مصر، اسرائیل را به رسمیت شناخت. دو کشور براى همیشه ترک مخاصمه کردند.

هنگامى که سادات در جریان مذاکرات شاذلی را مجبور کرد تانک هایش را به ساحل غربى سوئز برگرداند این ژنرال مصرى با چشمانى اشکبار از سادات خواست تا حداقل این درخواست اسرائیلى ها را نپذیرد اما سادات قبلاً قول این مسأله را به کیسینجر داده بود.

با اندکی تامل در نبردی که انتشار اسناد آن موجب استعفا و برکناری بسیاری از فرماندهان عالیرتبه ارتش اسرائیل  گلدا مایر رهبر حزب کارگر و موشه دایان وزیر دفاع  و  تلفات ۱۲ هزار نفری برای اسرائیل شد و هزینه آن مساوی درآمد ناخالص یک سال دولت تلاویو اعلام شد مى توان قضاوت کرد که اگر خیانت سادات نبود اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ شکست مى خورد.

جنگ رمضان اگرچه پیروزی قاطعی برای اعراب به همراه نداشت اما راهبرد اسرائیل را که تا پیش از آن مغرورانه به تجاوزگری می پرداخت در رابطه با منطقه تغییر داد وتلاویو را مجب کرد که بیش از دلار های آمریکایی برای بقای خود به خیانت سران عرب و مخصوصا مصر بذلیل موقعیت سوق الجیشی اش نیاز مند است و بعد از آن بود که طراحی ها برای صلح در خاورمیانه عربی آغاز شد و همواره مصر محور گفتگو ها قرار گرفت و از صف مقاومت خارج گردید. چرا که به وضوح اثبات شده بود که اتفاق مسلمانان چگونه می تواند در کمتر از یک هفته اسرائیل را که قلب پیکر استکباار محسوب می شود از بین ببرد. امری که هراس غرب را از روی کارآمدن دولتهای مسلمان با محوریت مقاومت در خاورمیانه به روشنی توجیه می نماید

 

نظرات (۴)

با سلام

به نظر بنده انور سادات بزرگترین خدمت را به مسلمانان انجام داد.

زیرا فقط او توانست برای اولین مرتبه شکست اسرائیل را رقم بزند..

برپایه اطلاعاتی که بنده دارم که بسیارهم صحیح است وهیچ شکی در

صحت آن وجود ندارد.محمدرضاشاه پهلوی نیز در این جنگ به مصر کمکهای بسیار شایانی نمود به این ترتیب ==کارشناسان انظامی ارتش ایران که برای گزراندن دوره به اسرائیل رفته بوداند در زمان بازدید از دیوار بارلو تمامی نقاط ضعف آن را فهمیده و پس از بازگشت به ایران به صورت مخفیانه و در قالب توریست به مصر مسافرت کرده وتمامی اطلاعات مورد نظر را برای فرماندهان مصری بازگو کرده و حتی برخی از برنامه ریزی های جهت اشروع حمله را نیر انجام دادند تا آنکه مصر توانست دراین حمله به موفقیت کامل برسد...مصر به هیچ عنوان شکست نخورد و بلکه به تمامی اهدافش درجنگ رسید.................... خواهشمندم این اطلاعات راتکذیب نکنید زیرا شخصی  که این اطلاعات را به بنده داده  خودش جزو همان تیم اطلاعاتی بوده و به مدت 18 ماه در اسرائیل دوره گذرانده وسپس به مصر مسافرت نمود بعداز انقلاب هم حدود سال 1376-1375 از خدمت ارتش بازنشسته شد ... با درجه سرهنگ تمامی ستاد و رسته ایشان هم در اصل ضداطلاعات شاخه برون مرزی که امروزه در ارتش به نام گپار یا گروه پشتیبانی اطلاعات رزمی شناخته میشوند...

عرض دیگری ندارم ...................................................................

پاسخ:
سلام
نکته: منافع مصر در جنگ حفظ شد و شاید مصری ها در یک نگتاه ملی پیروز شده باشند اما اساسا جنگ اکتبر برای از بین بردن اسرائیل به راه افتاده بود و ادامه جنگ های اعراب و اسرائیل بود بعلاوه که سادات پشت سوریه رو توی جنگ خالی کرد. در نتیجه مصر ممکنه منافعش رو حفظ کرده باشه که من سرش بحث دارم و از اوچه که نقل کردید و اطلاعات مشابه نمیشه این رو که میگید نتیجه گرفت اما به مسئله ی فلسطین بزرگترین ضربه رو زد. چون مصر اولین کشور عربی شد که با اسرائیل صلح کرد و مسئله رو از یک مسئله ی گفتمانی به یک مسئله ی ملی تبدیل کرد و چیزهای دیگه که بیشترین تاثیر منفی رو روی مقاومت گذاشت.
نقش شاه ایران هم همچنان ربطی به اصل موضوع ندارد.
سلاممطالب خیلی جالب و جدیدی بود راستی اگه تونستید یه مطلب هم راجع به ریشه ولایت فقیه در اسلام بنویسید فکر کنم خیلی خواننده داشته باشه.
  • محمود خرم آبادی
  • سلامپیرامون یک وزارت خانه(2)سوالاتی در زمینه یداروسازی که برای پرسش از وزیر بهداشت طرح شد.(و به زودی پاسخ های خانم وزیر منتشر خواهند شد انشاالله)http://bfilter.blogfa.com/post-5.aspx
    خیانت حکام عرب! خوب همینه دیگه فراعن یکی یکی دارند به گور می رند........................دغدغه های فرهنگی رهبری /  چرا باید یک آخوند "دن آرم" بخواند.؟! به روزم. تشریف بیارید. اگر هم لایق بودیم لینک کنید و بفرمایید که لینکتون کنیم. التماس دعا یا حق

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی