بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

درس فاطمیه

از رحلت رحمه للعالمین تا شهادت بانوی دوعالم علیهما سلام شاید مهم ترین برهه تاریخ اسلام باشد. اگرچه جامعه شناسی مسلمین صدر اسلام از آن دست مسائلی است که پرداخت آن به نگارش کتب بسیار نیاز مند است و غربت اهل بیت علیهم السلام را نیز نمی توان در مقالی چنین موجز بیان نمود؛ اما با اشاره به برخی شواهد و روایات در این زمینه میتوان نگاهی اجمالی نسبت به نیمه اول قرن اول بدست آورد. برهه ای از تاریخ که بدلیل عدم شناخت لازم بارها مورد مقایسه با جمهوری اسلامی قرار گرفته و بعضا حملاتی علیه نظام با استفاده از شاه کلید هایی نظیر حکومت امیرالمومنین صورت می گیرد. آنچه بیان می شود روایاتی مختصر در اینباره است که هر یک از آنها بازتاب رفتار جامعه آن روز است.
یکی از معروفترین اخبار مربوط به ساعات آخر حیات پیامبر اعظم آن است که فلان در جواب درخواست قلم و کاغذی که ایشان طلب می کنند می گوید ان الرجل لیحجر. این جمله شاهدی است بر این که مسئله مهجور ماندن پیامبر و اهل بیت ایشان از پیش از رحلت جنابشان آغاز شده بود. چرا که گوینده ی این جمله پیامبر را با عبارتی نه چندان محترمانه خطاب می کند و خواست پیامبر برای وصیت نامه ایشان از طرف اطرافیان به روشنی نادیده گرفته می شود! در حالیکه وصیت کردن از سنت است و عمل به آن نیز واجب است و قطعا وصیت همچون وجودی باید بیشترین توجه را به خود جلب کند اینچنین جمله ای و آنچه در عمل رخ می دهد نشانه آن است که دید جامعه آن روز تفاوتی بسیار با نگاه تازه مسلمانان به وجود پیامبر اعظم پیدا کرده بود و بدیهی است که یک هزارم این نگاه را نیز نثار خاندان آن حضرت نکرده باشند.

مسئله فرماندهی اسامه نیز شاهد دیگری بر این مدعا است. در حالیکه پیامبر(ص)‌، امت را به جنگ با دولت روم امر نموده بود آنها با گستاخی از اطاعت امر یشان اجتناب می کردند و این نافرمانی تا جایی پیش رفت که ایشان فرمودند "لعن الله من تخلف عن جیش اسامه." لکن این نفرین آشکار نیز از سوی پیامبر تاثیری در اطاعت مردم از ایشان نداشت و حمله به روم تا پس از استقرار دولت ابی بکر به تاخیر افتاد. پیامبر (ص) در حدیث دیگری فرمودند هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد. نکته ای که در این حدیث هست نیز آن است که این آزار نه از جانب مشرکین و اتفاقا از سوی مسلمانان متوجه آن حضرت بوده و موارد تاریخی آن بسیار است که پرداخت آن در این مجال نمی گنجد. این جمله گرچه به حد کفایت مشهود است؛ عمق آن با مقایسه رفتار بنی اسرائیل _که کارشکنی و نافرمانیشان زبانزد تاریخ است و قرآن موارد بسیاری از آزار پیامبران را در کارنامه ایشان به تصویر می کشد_ به چشم می آید. بنی اسرائیل حضرت زکریا را در درختی که از ترس ایشان به آن پناه برده بود اره کردند و هفتاد پیامبر را در یک روز کشتند. در میان تمام بنی اسرائیل تنها حواریون به حضرت عیسی ایمان آوردند و یهود سر حضرت یحیی را از تن مبارک آن حضرت جدا نمودند. امثال اصحاب ایکه نمونه ای از قساوت این قوم است و حضرت موسی نیز بارها به شکایت از ایشان زبان گشوده اند که در قرآن شواهد آن موجود است. روایت دیگری از پیامبر اعظم تاکید می کند که نزدیکترین اقوام به امت پیامبر بنی اسرائیل بودند و برای همین هم هست که بیشتر امثال قرآن از همین قوم است. قول دیگری نیز در تفسیر این حدیث مطرح می شود که این حدیث مختص زمان پیامبر نیست و به اهل بیت نیز تسری میابد چرا که رفتار قوم پیامبر با آل پیغمبر نیز در تاریخ پیامبران دیگر بی سابقه بوده است.
پس از پیامبر نیز مهجوریت اهل بیت ادامه میابد و مسئله ثقیفه و شهادت تنها دختر پیامبر روشن ترین نمونه‌ی بی تفاوتی قوم نسبت به عترت است و خطبه حضرت صدیقه که به خطبه فدک معروف است سندی تاریخی در این باب محسوب می شود. حضرت در قسمتی از این خطبه می فرمایند: "آن گاه آن قدر درنگ نکردید که این دل رمیده آرام گیرد، و کشیدن آن سهل گردد، پس آتش‏گیره‏ ها را افروخته‌‏تر کرده، و به آتش دامن زدید تا آن را شعله‏‌ور سازید، و براى اجابت نداى شیطان، و براى خاموش کردن انوار دین روشن خدا، و از بین بردن سنن پیامبر برگزیده آماده بودید، به بهانه خوردن، کف شیر را زیر لب پنهان می‌خورید، و براى خانواده و فرزندان او در پشت تپه‏‌ها و درختان کمین گرفته و راه مى‌‏رفتید..." همچنین رو به انصار دینه میفرمایند: "اى پسران قیله آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى که مرا می‌بینید و سخن مرا می شنوید، و داراى انجمن و اجتماعید، صداى دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهى دارید، و داراى نفرات و ذخیره‏ اید، و داراى ابزار و قوه‏ اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما می رسد ولى جواب نمی‌دهید، و ناله فریاد خواهیم را شنیده ولى به فریادم نمی رسید..." در آخر خطبه نیز آن حضرت در میان مردم رو به قبر پیامبر می کنند و می فرمایند: "ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى که از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر که چگونه از راه منحرف گردیدند.
هر خاندانى که نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما.
مردانى چند از امت تو همین که رفتى، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏‌ها را آشکار کردند.
بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد." و همچنین خطاب به امیرالمومنین که "(فلان) با کمال وضوح با من دشمنى کرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و کینه‏‌توز دیدم، تا آنکه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم چشم‏‌پوشى کردند، نه مدافعى دارم و نه کسى که مانع از کردار آنان گردد، در حالى که خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم."
تظلم تنها بازمانده پیامبر در میان مهاجر و انصار و جمع مردم با بی تفاوتی آنها رو به رو می شود و نتیجه ای ندارد و مردم از کنار آن به راحتی میگذرند.
پس آن نیز در جریان شهادت حضرت صدیقه (س) کمترین عددی که ر تعداد مهاجران نوشته اند چهل است و تا سیصد نفر نیز آورده اند و این یعنی در مدینه این گروه از مردم به خانه پیامبر حمله کرده بودند و مردم خم به ابرو نیاورده بودند.
پس از وقوع حادثه نیز مردم به جای اینکه به علت آن بپردازند از اهل بیت در خواست می کنند که حضرت زهرا (ُ)‌یا روز گریه کند و یا شب! و این گریستن کوچکترین تاثیری در آنها نگذاشته بود.
مردمی که پیامبر را کمتر از دو ماه پیش از دست داده بودند چنین برخوردی با وارث ایشان نمودند در نتیجه آنهایی که پس از بیست و پنج سال امیرالمومنین را برای خلافت انتخاب کردند نسلی بودند تربیت شده‌ی پسر خطاب و عثمان عفان و این نه از روی بصیرتشان که از واماندگیشان بود در امر دنیایشان و نگاهشان به امیرالمومنین همان نگاهی بود که به دیگران داشتند و نتیجه آن می شود آنچه که همین هایی که به خانه آن حضرت پناه برده بودند می شوند مخاطب این خظبه‌ای که" فریادزنان در بین شما مى ایستم، و با صداى بلند از شما یارى مى خواهم،سخنم را گوش نمى دهید، و فرمانم را نمى برید تا وقتى که بدى عاقبت امور آشکار شود. انتقام خونى را به وسیله شما نمى توان گرفت، و به توسط شما امکان رسیدن به مقصودى نیست." همچنین حضرت در جای دیگری فرمودند "ما لی الا الکوفه" و این "ال" در عربی الف و لام تحدید است. یعنی جز کوفه برای من نیست. و شواهد نافرمانی مردم در نهج البلاغه بسیار است و خطبه های آن حضرت در این باب موید همین نکته است و این جمله ای که " خداوندا اینها را  من راخسته کرده اند و من اینها را"
وضعیت امام حسن ع نیز همانگونه است. امام ع در خانه ی خویش همچون جعده ای را داشتند و در حدیثی می فرمایند "مردم کوفه به معاویه نامه نوشتند تا مرا به او تحویل بدهند." که همین یک حدیث برای ذکر غربت آن حضرت کفایت می کند! کار امام حسن ع به جایی رسیده بود که این جمله ی معروف "السلام علیک یا مذل المومنین" را حجر بن عدی که از یاران امام علی ع بود به آن حضرت گفته بود.
در باب غربت ائمه شاهد و سند بسیار هست اما از نگاهی مجمل به آنها این مفهوم استنباط می شود که اولا در زمان ائمه جز برای تعداد اندکی مفهوم امامت و وصایت رسول خدا به این تعبیر که امروز به کار می رود وجود نداشته و مردم با همان دیدی به ایشان نگاه می کردند که به دیگر بزرگان عرب و مفهوم شیعه اساسا شکل نگرفته بوده و حکومتی مستقر که امر امام آن اطاعت شود و حکم او نافذ باشد و دشمن آن خوار شده باشد وجود نداشته است. ثانیا اهل بیت پیامبر مواجه با مردمی بودند که احقاد بدر و حنین را با خود داشتند و طبق حدیث معروفی از امیرالمومنین بعد از پیامبر همه کافر شده بودند الا 7 نفر!
در نتیجه می توان به یقین گفت که جمهوری اسلامی تنها دولت شیعی در طول تاریخ است که به مفهوم امروزی حکومت شکل گرفته و مردم آن شیعیان محسوب می شوند. در حالی که قیاس ما بین حکومت امیرالمومنین و جمهوری اسلامی قیاسی مع الفارغ و اشتباه است از آنجا که نه مردم آن زمان قابل مقایسه با امروز بوده اند و نه دولت امیرالمومنین بفهوم امروزی دولت مستقر بوده است. فلذا بدیهی است که انتظاری که از ولی فقیه امروز هست مبنی بر اینکه در همه امورد دخالتی مستقیم کند و نظایر آن با توجه به قیاس صحیح بین این دو دولت انتظاری خلاف است!‌ چرا که ظرفیت هر چیزی باید وجود داشته باشد و مخصوصا خواص جامعه در مقابل امر امام زمان خود نیز انقلت می آورند و کارشکنی می کنند چه رسد به ولی فقیهی که جایگزین امام معصوم است مخصوصا اگر این خواص خود را از سهم داران انقلاب و پدر و مادر و خواهر و برادر آن بدانند!

نظرات (۳)

  • یا امام رضا
  • با سلام دوباره
    از این مطالب تحقیقی بازم سراغ دارید خیلی دوست دارم در مورد کشور عربستان اطلاعات بیشتری به دست بیارم
  • یا امام رضا
  • سلام یه مطلب در مورد ال سعود گذاشتین خیلی خوب و کامل بود میشه منبع اون رو ذکر کنید
    پاسخ:
    سلام
    یک مطلب تحقیقی بوده و منابع متعدد داشته که متاسفانه از منابعش چیزی خاطرم نیست.
    وای به حال ما که اگر غفلت کنیم ظهور حضرت شان ممکن است قرن ها به تاخیر افتد...
    وقت آن رسیده که شعارمان را عملی کنیم...شعار ما اهل کوفه نیستیم...ما رهبرمان را بعد از امام مان تنها نخواهیم گذاشت...ما نمی گذاریم کاری که با علی ع بعد از پیامبر عزیزمان کردند به سر سید علی بیاید.
    انشالله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی