بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۱
  • ۰
کانادا که مجموعه ای از مهاجر نشین های مستقل تحت حاکمیت فرانسه و انگلستان بود در سال 1867 بطور کامل با فتوحات نظامی و یا خرید اراضی به امپراطوری انگلستان منضم و طی فرمان ملکه ویکتوریا متحد گردید. تا سال 1982 اساسنامه امریکای شمالی امپراطوری انگلستان در این کشور اجرا و بوسیله فرماندار کل اداره می شد. اگرچه کنفدراسیون کانادا نظام پارلمانی مستقل دارد اما جزو اتحادیه کشورهای مشترک المنافع محسوب می شود و نمایندگان آن به نام ملکه انگلستان سوگند می خورند با این حال کانادا در بسیاری از سازمان های بین المللی عضو مستقل محسوب می شود.
 
تعطیلات سفارت کانادا
پیشینه روابط ایران و کانادا بصورت رسمی به سال 1955 باز میگردد و تا این زمان مراودات سیاسی دو کشور از طریق سفارت انگلستان انجام می شد. در سال 1961 سفارت خانه کانادا در تهران تاسیس و روابط رسمی مستقل در بالاترین سطح خود آغاز گردید لیکن در سال 57 و پس از اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام قطع روابط از سوی کانادا اعلام شد و 850 کارمند سفارت، تهران را ترک کردند. همزمان 6 تن از کارمندان سفارت امریکا به سفارت کانادا پناهنده شدند و دولت کانادا آنها را از ایران فراری داد. پس از آن به مدت 8 سال سفارت خانه های دو کشور تعطیل شد اگرچه به اعتراف سفیر وقت کانادا سفارت این کشور در تهران برای فعالیتهای اطلاعاتی در اختیار دولت کارتر قرار گرفته بود. به هر حال در سال 1366 روابط دیپلماتیک از سر گرفته شد و دو کشور به مبادله سفیر پرداختند. مراودات در همین سطح تا سال 2003 ادامه پیدا کرد تا اینکه ماجرای مرگ زهرا کاظمی موجب تنش مجدد میان دو کشور شد. پس از آن دولت کانادا سفیر خود در ایران را فراخواند اگرچه چهار ماه بعد شخص دیگری را به عنوان سفیر به ایران فرستاد و روابط را از سرگرفت. همزمان اتاوا به مخالفت با برنامه هسته ای ایران پرداخت و ایران را به نقض حقوق بشر و کار شکنی در روند صلح خاورمیانه متهم نمود. در مقابل تهران نیز با رد ادعاهای کانادا گزارشی 70 صفحه ای مبنی بر نقض آشکار حقوق بشر و رفتار نژادپرستانه نسبت به اتباع خارجی در کانادا ارائه کرد و روابط اگرچه در بالاترین سطح اما به سردی ادامه یافت. در سال 2005 کانادا به تحریم کنندگان اقتصادی ایران پیوست و در سال 2010 قطع نامه 1737 شورای امنیت علیه ایران را اجرایی نمود. در سال 2005 ایران سفارت کانادا را در تهران به جاسوسی برای امریکا متهم و یک سال بعد مجلس تقاضای نظارت بر دیپلمات های کانادایی را مطرح کرد. در پی این اقدام دو سفیر معرفی شده تهران از سوی کانادا رد شدند و ایران نیز متقابلا از پذیرش اساسنامه سفیر جدید کانادا در تهران امتناع نمود و مدتی بعد وی را اخراج کرد. همزمان صدور روادید اتباع ایرانی برای سفر به کانادا به حداقل ممکن رسید و پذیرش دانشجویان در دانشگاه های کانادا محدود شد. در سال 2010 در پی افزایش تحریم ها علیه ایران تعدادی از حساب های بانکی مربوط به ایرانیان از سوی بانک های کانادایی بسته شد و موارد بیشتری از تحریم های سازمان ملل از سوی کانادا اعمال گردید. 17 شهریور امسال نیز اتاوا روابط دیپلماتیک خود را بطور بکلی با تهران قطع و سفارت خود را در تهران تعطیل نمود و همزمان به کارمندان سفارت ایران 5 روز مهلت داد تا کانادا را ترک کنند. درپی این اقدام وزیر امور خارجه این کشور ایران را به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت جهان عنوان کرد و حمایت تهران از دولت اسد در سوریه و همچنین برنامه هسته ای را نمونه های آن دانست و اتباع خود را از مسافرت به ایران برحذر داشت. 
 
در یک نگاه کلی به تاریخ روابط دیپلماتیک کانادا و ایران که به دلیل جوان بودن این کشور مهاجر نشین کمتر از یک قرن سابقه دارد این نکته به چشم میخورد که اتاوا هر بار به صورت یکطرفه روابط خود را با تهران قطع نموده و این اتفاق عموما درپی فراز و نشیب های دیپلماتیک بین ایران و کشور های دیگر علی الخصوص انگلستان و آمریکا صورت گرفته و در اغلب موارد تنش مستقیم بین دو کشور وجود نداشته است چرا که اساسا روابط ایران و کانادا عمدتا به موارد مربوط به امور اتباع و مسائل دانشگاهی محدود بوده و در زمینه اقتصادی نیز میانگین معاملات اقتصادی تنها 75 میلیون دلار در سال است.
 
لهجه کانادایی دیپلماسی انگلیس
جدای از بررسی سطح روابط دو کشور نوع مناسبات فیما بین نیز قابل تامل است. کانادا که تا چند دهه قبل به عنوان مستملکه بریتانیا شناخته می شد و بالتبع در سازمان های بین المللی و موضع گیری های سیاسی همانند انگلستان رفتار می کرد سیاست تبعیت از لندن را همچنان حفظ کرده و بعضا وظیفه انجام آنچه برای انگلیس یا امریکا پرهزینه تر بوده را برعهده گرفته است. کانادا در قالب ناتو در تمام لشگر کشی های امریکا شرکت کرده و علنا از رژیم اشغالگر قدس حمایت نموده است. مواضع آن علیه ایران در زمینه انرژی هسته ای و حتی پیش از دستیابی ایران به تکنولوژی غنی سازی عمدتا خصمانه بوده و در کل بازیگری کانادا در بازی جهانی با بازیگردانی امریکا صورت گرفته است. در عرصه اقتصاد نیز صادرات ایران به کانادا در اغلب موارد از 30 میلیون دلار در سال تجاوز نمی کند که خود از اهمیت روابط تجاری دو طرف می کاهد. زمینه دیگر تعامل ایران و کانادا مسئله مهاجرت یکطرفه دانشجویان ایرانی است که علی الظاهر بیشترین تاثیر را از باز و بسته شدن های سفارتخانه ها و عدم ارائه خدمات کنسولی میپذیرند. مهاجرتی که دلایل و شرایط آن محل بحث نیست اگرچه اهمیتی انکار نشدنی دارد. لیکن نتیجه این مهاجرت ها اغلب پذیرش دائم درصد کمی از دانش آموختگان ایرانی در دانشگاه های کانادا است و درصد باقیمانده عمدتا به ایران باز می گردند و یا در شرایطی کاملا متفاوت از آنچه پیش بینی کرده بودند به زندگی ادامه می دهند. نکته قابل بررسی در این زمینه اصرار کانادا به جذب نخبگان ایرانی است. در حالیکه طبق قانون فدرال 25 حالت مختلف برای مهاجرت به کانادا در نظر گرفته شده تنها در دو مورد برای ایرانیان ویزا صادر می شد: دانشگاهیانی که قصد ادامه تحصیل داشتند و یا آنها که فرزندشان در کانادا مقیم شده بودند. در نتیجه دولت کانادا از یک سو با تبلیغات رسمی و غیر رسمی در ایران مهاجرت به کشورش را تشویق و از سوی دیگر آن را محدود به دانشگاهیان می کند. در این زمینه فعالیت شرکت های متعدد ارائه دهنده خدمات مهاجرتی که بعضا حتی ثبت رسمی نشده اند در ایجاد رویای زندگی بهتر که البته بر اساس بعضی واقعیات انجام می شود غیر قابل انکار است. شرکت هایی که با بزرگنمایی و ایجاد نیاز سعی در تهییج دانشجویان و نخبگان به خروج از کشور دارند و کانادا کشور عمده پذیرنده این قشر از نیرو های متخصص است. اگرچه تعداد کسانی که رویایشان به حقیقت می پیوندد در مقایسه با آنچه این آژانس ها تبلیغ می کنند ناچیز است اما مهاجرت همین تعداد کم در دراز مدت می تواند برای کشور میزبان امتیاز و برای کشور مادر جبران ناپذیر باشد.هم اکنون بیش از دو هزار دانشجوی ایرانی در کانادا تحصیل می کنند که تعداد آنهایی که از سوی وزارت علوم اعزام شده اند کمتر از ده نفر است. رقمی که نشان می دهد عملا تمام این دانشجویان از طریق همین آژانس ها به کانادا رفته اند.

بررسی نوع روابط ایران و کانادا در سالهای گذشته این سوال را در ذهن ایجاد می کند که این  مراودات تا چه حد برای جمهوری اسلامی سودمند بوده است. پرسشی که البته در هر زمینه باید به صورت جداگانه به آن پرداخت و برایند آن را در نظر گرفت. در عرصه اقتصادی اگرچه میزان مبادلات اندک است اما واردات ایران از کانادا شامل دارو و تجهیزات نیروگاهی و پالایشگاهی می شود و در مقایسه با واردات کالاهای مصرفی مهم جلوه می کند. همچنین عمده صادرات ایران به این کشور غیر نفتی بوده که در سیاست گذاری اقتصادی افزایش آن در دستور کار قرار دارد و هرچه حجم صادرات غیر نفتی افزایش یابد از وابستگی جمهوری اسلامی به نفت و بازار نفت کاسته می شود.در عرصه سیاست اما کانادا در اردوی انگلستان به شمار می آید و صرف نظر از استقلال ظاهری کنفدراسیون و قانونگذاران پارلمان، مانند استرالیا و نیوزلند سیاست های عمده در لندن اتخاذ می شود. عضویت کانادا در ناتو نیز نکته ای است که بازی آن را در شرایط ملتهب جهان قابل پیش بینی می نماید. کانادا در اشغال افغانستان و عراق شرکت کرده، در سوریه از مخالفان دولت قانونی و در مسئله فلسطین از رژیم اسرائیل حمایت می کند تا جایی که این دو را از دلایل قطع روابط خود با ایران اعلام کرده است. پذیرش نخبگان دانشگاهی که به صورت هدف دار انجام می شود و یا سرمایه گذاران اقتصادی در شرایطی که کانادا با بدهی های سنگین رو به رو است و جمهوری اسلامی نیاز به سرمایه گذاری های زیرساختی دارد نیز از جمله نکاتی است که باید در این باره در نظر گرفته شود. بعلاوه تعداد قابل توجه اتباع ایرانی در کانادا امری است که در تعیین نحوه تعامل با این کشور نباید و نمیتواند مورد غفلت قرار بگیرد.
اقدام دولت کانادا در قطع روابط دیپلماتیک و اخراج کارمندان سفارت ایران فرصت مناسبی برای بازنگری نحوه تعامل طرفین و در صورت لزوم از سرگیری روابط دو کشور بوجود آورده و در آینده می توان از آن به عنوان نقطه عطفی در روابط بینابین یاد کرد.

نظرات (۱)

سلام متنتون مثل همیشه خیلی جالب بود

یه سوال داشتم .در جریان هستید که تحریم هایی که سازمان ملل بر علیه ایران تصویب کرده یه جورایی کمر اقتصاد ایران رو شکسته و تورم هم که بیداد میکنه و این وسط زیر این چرخ اقتصادی فقط گروه های محروم وفقیر جامه هستند که له میشن .درسته که امریکا همیشه تحریمبر علیه ایران داشته ولی هیچ وقت کشورهای اروپایی مثل الان از تحریم های ایران حمایت نکردن احتمالا خبر دارید که جدیدا کشتیرانی ایران وصدور گاز به اروپا هم تحریم شده.به نظر من این تحریم ها به خاطر ترس غرب از رسیدن به بمب اتم توسط  برای نابودی اسراییل نشات میگیره چون ایران اخیرا در مجامع عمومی صریحا از نابودی اسراییل توسط خودش!!! نه امت مسلمان حرف میزنهو این به خاطر سیاست خارجی تند ورادیکالیه که انتخاب کرده واین وسط بجز مردم هم کسی اسیب نمیبینه .خوشحال میشم نظرتون رو در این مورد بدونم.

پاسخ:
سلام مرسی لطف دارید
راستش حس من راجع به سیاست خارجی که دولت دنبال کرده اینه که شاید می شد اینقدر هم تهاجمی نباشه که تحریم ها اینطور بشه ولی اگرچه تحریم هایی که شدت گرفته فشار رو زیاد کرده اما سوئ مدیریت بوده که این فشارو تشدید کرده و الا وضعیت بین المللی ما از دوره جنگ بدتر نیست. چیزایی که داخل کشور عوض شده وضعیتو اینطوری کرده که اونهم به مدیریت بر می گرده اگرچه وضعیت دلار کاملا به تحریم ها بر می گرده
البته اوضاع غرب جوری نیست که بتونه تحریم نفت و گازو دراز مدت ادامه بده ضمن اینکه ما هم وضعمون جوری نیست که بتونیم تحریم بانکی رو دراز مدت تحمل کنیم در کل باید بشینیم ببینیم دولت چیکار میکنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی