بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

از آنجایی که خارج از مرزهای ما هیچ چیزی خود به خود اتفاق نمی افتد و مخصوصا در عرصه سینما برعکس این خانم میلانی کسی برای دل خودش فیلم نمی سازد؛  اصولا فیلم فقط فیلم نیست بلکه علاوه بر اینکه یک تجارت سود آور است مسئولیت ایجاد پذیرش و نهادینه کردن سیاست ها را نیز برعهده دارد که چه بسا به همین دلیل هم به یک صنعت پیشرفته تبدیل شده. با توجه به این نکته و با فرض اینکه ما با ناظمان نظم نوین سکولار _ که بدون هیچ تصادفی مالکان هالیوود هم هستند_ مشکلات اساسی و تعرض اصولی داریم و رابطه بین ما برد و باخت است و در یک کلمه عملا در جنگ به سر می بریم؛ پرداختن هالیوود به تمدن ایران باستان آن هم در حالیکه از شاخص های منفور کلیشه شده نظیر فیلم 300 خبری نباشد و بالعکس مواردی چون بهداشت، معماری متعالی و علی الخصوص قانون در آن لحاظ شده باشد؛ بوی توطئه می دهد! و مثل آن است که ما مثلا برویم راجع به تاریخ انگلیس سریال و فیلم بسازیم و در آن یک چهره فاخر و متمدن و بشر دوست (!) از آنها به نمایش بگذاریم! چرا که طبیعت دشمنی در فیلم 300 متبلور است نه جز آن و دشمن از دشمن چهره ی مثبت نشان نمی دهد مگر آنکه  کاسه ای زیر نیم کاسه باشد.

نکته اولی که زنگ هشدار ر به صدا در می آورد تعارض نوع برخورد سینمای سلطه با ایران است. هالیوود برای مدت بسیار طولانی نسبت به تمدن ایران باستان سکوت می کند و درصد فیلم هایی که به هر نحو به تاریخ ایران مربوط می شود نزدیک به صفر است. از چند سال پیش تولید فیلم هایی مثل اسکند،سنگسار ثریا و 300 در دستور کار قرار می گیرد تا طی آن ظاهری ترسناک و مشمئز کننده از ایران و ایرانی چه در قرن بیست میلادی و چه ده قرن پیش از میلاد به نمایش بگذارد.

مع الوصف ناگهان همه چیز تغییر می کند. فیلم شاهزاده ایران در بحبوحه کشمکش های سیاسی ایران و غرب اکران عمومی می شود که هرچه در آن به دنبال شرارت هالیوود نظیر آنچه در دوران جنگ سرد نسبت به بلوک شرق انجام می شد یا توصیف هایی که مثلا در فیلم 300 برای ایرانیان یا لورنس برای کاراکتر عرب تصویر می شد می گردیم بی نتیجه است . به ظاهر همه چیز آن بی طرف ساخته شده اما دشمن نه تنها به نفع شما هزینه نمی کند  بلکه بیطرف هم قضاوت نمیکند. تحریفی که  توجه بیننده را به خود جلب می کند تم عربی ایرانیان آن است! موسیقی متن، نوع لباس، معماری و حتی زبان زمینه فیلم عربی است. بعلاوه از ارتش منظمی که ایرانیان بنیانش را گذاشته بودند هم خبری نیست. بلکه لشگری است بدوی نظیر ارتش اورک ها در ارباب حلقه ها که فقط از حیث تعداد قدرتمند بود.

موارد مشابه در فیلم یک شب با شاه بیشتر به چشم می آید.فیلمی که در آن حتی بیشتر از مثال قبلی همه چیز کامل و بی نقص به نفع ایرانیان است. حتی تعریف سنتی حرمسرا که تصویری زنباره از شاهان شرقی نشان می دهد و حساسیت تماشاگر غربی را بر می انگیزد تغییر می کند و محلی میشود برای یگانه همسر سلطان و خادمان اش و نه چندین و چند همسر و کنیزی که پیش فرض مخاطب برای چنین مواردی است.

جدا از داستان اصلی فیلم که به تحریف اساسی تاریخ به نفع یهود پرداخته که به آن می پردازیم و صرف نظر از استفاده از نام اسرائیل برای سرزمین مقدس و علامت سپر داوود که هردو قرنها بعد ابداع و استفاده شدند؛ زمان وقوع داستان هم جلب توجه می کند. زمان حمله خشایارشا به یونان آن هم به دلیل از بین بردن دموکراسی(!) در حالیست که آزادی مستعمرات ایران در داشتن حکومت خودمختار بومی به شیوه ساکنان محلی از نکات برجسته تاریخ هخامنشیان بوده و عملا غیر قابل انکار است. پاسخ این که چرا از میان این همه اتفاق کوچک و بزرگ که در تاریخ ایران افتاده موضوع محبوب هالیوود حمله پارسیان به یونانی است که تمدن غرب خودرا فرزند آن می داند را هم خودتان حدث بزنید...

در این فیلم هم مشابه شاهزاده پارس، مردم ایران به هر قومی شباهت دارند الا خودشان! بجز بعضی از اسامی مثل خشایارشا باقی فیلم کلا مربوط به هند است. از شیوه غذا خوردن و پوشش مردم تا معماری کاخ ها و حتی نماهنگ فیلم همه چیزاش هندیست. انگار که این داستان یک مهاراجه است که اتفاقا قصد حمله به یونان را هم دارد.

شاید در وهله اول اینطور به نظر برسد که مشکل استفاده از تم های غیر ایرانی چه چیزی می تواند باشد. اما همه داستان همین است. وقتی چندیدن و چند فیلم مشابه را به مرور زمان ببینید کم کم خودتان هم باورتان می شود که وارث تمدن کهن شما هر کسی هست جز شما. و دیگر شما نیستید که بتوانید بگویید 7 هزار سال تمدن دارید و ببالید که کورش تان 3 هزار سال پیش منشور حقوق بشر تدوین کرده بود. در حالیکه تاریخ هر کشور به آن انسجام و اتحاد می بخشد و به مصابه علت وجودی موجب مشروعیت آن است خودتان می توانید بگویید که وقتی تاریخ شما را از شما بگیرند یا اینکه در نظر دیگر ملت های دنیا، شما مردمی بدون پیشینه باشید چه اتفاقی خواهد اقتاد... کمترین  مشکلی که بوجود می آید این است که شما هم مثل اسرائیل می شوید یک دولت جعلی که در خاک دیگران بنا شده. اصلا بعید هم نیست که  همین اسرائیل یک روزی بیاید و ادعای مالکیت کشور شما را هم بکند و نیل تا فراتش بشود نیل تا زاینده رود! اسرائیل است دیگر!

نکته اینکه این بهتان که ما وارث تمدن ایران باستان نباشیم همانقدر که برای یک ایرانی خنده دار است برای هر غیر ایرانی قابل قبول است. چرا که تمدنی که از چین تا اتیوپی و از قزاقستان تا یمن گسترده باشد و به قول دیالوگ اول فیلم اسکندر سه چهارم دنیای مسکون را شامل شود هرجایش را که دست بگذارید میتواند دنباله ی همان پادشاهی گسترده باشد، بدون اینکه کسی بپرسد چرا یا چگونه. مخصوصا که شهرهایی هم هستند که مدتی پایتخت بوده اند و در ایران امروز هم قرار ندارند مثل تیسفون، مرو و بخارا و...

اصلا جدای از همه دلایل دیگری که خطر قطع رابطه  یک ملت با تاریخش را ثابت می کند همینکه اسرائیل اینقدر برای نسبت دادن خودش به تاریخ هزینه می کند و خودش را به آب و اتش می زند کافیست که پی به اهمیت موضوع ببریم چرا که اسرائیلی هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی دهد و برای هیچ چیزی خرج نمی کند مگر آنکه خرجش به سودش بیارزد.

به فیلم باز می گردیم. داستان مربوط به زندگی دختری یهودی به نام هداسا است که در زمان کودکی اش شخصی بنام هامان که نمادی مشابه علامت نازی ها را حمل می کند  پدر و مادرش را می کشد و حالا با عمویش مردخای که کاتب دربار خشایارشا ست زندگی می کند. درست در شبی که هداسا همراه دوست خود قصد عزیمت به سرزمین مقدس را دارد طی جریانی خشایارشا ملکه اش را طلاق میدهد و امر می کند که همه دختران کشور را به قصر بیاورند تا یکی را بعنوان همسر انتخاب کند. هداسای یهودی به اصرار عمویش نام بابلی استر را انتخاب می کند و به قصر می رود. در میان تمام دختران ایرانی حتی در میان طبقه اشراف فقط او (!) خواندن و نوشتن می داند پس برای شاه به خواندن داستان می پردازد. شاه او را به همسری می گیرد و ملکه ایران می شود.

از طرف دیگر هامان هم که قومش به دلیل انحراف توسط ساموئیل پیامبر کشته شده در دربار نفوذ می کند و با توطئه از شاه امضای کشتار یهود! را می گیرد. استر به اصرار مردخای که قبلا جان شاه را نجات داده(!) روزه می گیرد و نزد شاه وساطت می کند. در روز 13 ماه آدار هامان اعدام می شود و مردخای به مقام شاهزاده ایران نائل می شود و روز 13ام را به نام پوریم عید اعلام می کند.

جالب اینکه استر با نشان دادن سپر داوود به شاه _که به ظاهر فقط یهودیان و شاه که قصد کرده یهودی بشود (!) آن را می بینند و بعبارت دیگر دیدنش چشم بصیرت می خواهد_ نظر اورا نسبت به کشتار یهودیان برمیگرداند.  در حالیکه سپر داوود یا همان مثلث شش پر نزدیک به دوهزار سال بعد بعنوان نماد یهود انتخاب شد که البته اعتراض بسیاری از یهودیان را هم در زمان خودش دربرداشت.

داستان فیلم این بود اما اصل داستان چیز دیگری است:

اشراف ایران که از توطئه های یهودیان و نفوذ مردخای که عموی ملکه بود به ستوه آمده اند از شاه مجوز اعدام بعضی از خائنان یهود را می گیرند. مردخای و استر نظر شاه را بر می گردانند و شاه به آنها اجازه می دهد تا دشمنان یهود را در 13 ماه آدار بکشند. یهودیان در آن روز بیش از 75 هزار از اشراف و بزرگان پارسی را از مرد و زن و کودک به قتل رسانند و آن روز را به نام پوریم یعنی روز پیروزی یهود بر دشمنانش جشن گرفتند. اتفاقی که به عقیده بعضی از مورخین زمینه ساز انقراض حکومت هخامنشیان گردید. جالب این که این عید پارسی کشی جزو اهم اعیاد یهودیان است و آن را همچنان بزرگ می دارند. در روز 13 ام روزه می گیرند و در دو نوبت کتاب استر از تلمود را می خوانند و دو روز بعد یعنی 14 ام و 15 ام به جشن می پردازند.


ریشه روز 13 فروردین هم همان عید پوریم است. روزی که ایرانیان بخاطر نجات از دست قاتلان یهود به خارج شهر ها فرار کردند و تا امروز این عمل هر سال انجام می شود تا مردم نحسی روز 13 ام را به در کنند.

اینجاست که راز حمایت قاطبه افکار عمومی دنیا از آنچه دولتهای غربی در نیمکره شرقی یا در آفریقا انجام می دهند و یا رفتار اسرائیل در فلسطین اشغالی، مشخص می شود چرا که دشمن دریافته که ممکن است همه مردم اخبار نبینند اما همه مردم به سینما می روند و همه مردم حتما به تماشای فیلم و سریال های تلویزیون می نشینند؛ پس سینما از صرف ایجاد سرگرمی در اوقات فراغت فراتر می رود و دیگر کسی برای خودش فیلم نمی سازد و نتیجه اش می شود امثال شبکه های cw برای شهروند آمریکایی و farsi1 برای مردم فارسی زبان. می شود گنجینه ملی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی نشان اش بدهد یا سه میلیون نسخه فیلم قاچاق که نیروی انتظامی فقط در دو هفته کشف و ضبط کند.
  • ۸۹/۰۸/۰۳
  • محمد صادق حاج صمدی

سینما

فیلم

وطن امروز

نظرات (۴)

سلام عزیز دل.مطلب خیلی جالب و کاربری ای بود. استفاده کردم. یا حق
  • پیروان امام و رهبری
  • به ما هم سر بزنید
    کرامت ناگفته ای از امام خمینی : امام در جماران تمام آینده یک جوان تا لحظه مرگش را به او می گوید...+فایل تصویری http://salehat.ir/
    سلام علیکم      خواستم به این وسیله با یکی از بازیگران ماهر دنیای سینما آشنا تون کنم ... آخرین پستم رو بخونید ُ با این ستاره جنجالی عالم سینما کانکت خواهید شد ..بابت هر امضا هم ۵۰۰ هزار تومن میگیرم !         ارادت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی