بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۱
  • ۰

آقای هاشمی

سن من به اوایل انقلاب نمی رسد. به آن روزهایی که در کنار مقام معظم رهبری و شهید بهشتی و دیگران شب و روزتان به رتق و فتق انقلاب می گذشت. آن روزهای جنگ را که همه حال و هوای دیگری داشتند و فرزندانتان هنوز کوچک تر از ساندویچ خوردن در میدان انقلاب بودند! آن روز هایی که نام هاشمی در لیست بزرگان انقلاب بود. آن روز هایی را که امام جمعه بودید و مردم پشت سرتان نماز می خواندند. آن روز هایی که زبیر همچنان از اهل البیت بود و هنوز عبدالله به دنیا نیامده بود. آن روز هایی را که یک ملت در دانشگاه تهران به پای شما بلند می شدند. آن روز هایی که من و امثال من از اصطلاح عالیجناب سرخ پوش عصبانی بودیم. آن روز هایی که هنوز خیلی چیزها تغییر نکرده بود و دوران ساده زیستی مسئولین تمام نشده بود! روز هایی که هاشمی سردار بود! آن روز هایی که هاشمی هاشمی بود!

سن من به شکوه گذشته شما نمی رسد! اما روز های پس از آن را خوب به یاد دارم. و روزهای نه چندان دور را که دختر شما بزرگ شده بود که تنهایی برود انقلاب و برای خودش ساندویچ بخرد! که مهدی هاشمی بزرگ شده باشد و تنهایی برود انگلیس! و حالی را که ملاک افراد است! آقای هاشمی من از بلند نشدن زن مغربی به پای شما ناراحتم! هرچه باشد یار غار انقاب بوده اید و چه تلمیح وایهام دردناکی دارد این یار غار بودنتان برای انقلاب! به سر هاشمی اول انقلاب چه آمده که خارجی به پایش هم بلند نمی شود! چقدر دردناک است که با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظامی در خانه ی خودش چنین برخوردی بشود! حال من از وقتی این صحنه را دیدم هنوز دگرگون است!

هاشمی صحابی بود! هاشمی سردار بود! هاشمی وزنه ای بود برای خودش! چرا این وزنه امروز زنی را از جا بلند نمی کند؟

حضرت حجه الاسلام آیت الله بودید برای خودتان! چه غم انگیز است که بهای فتنه 88 را نظام با خون بسیجیانش داده باشد و شما با آبرویتان! بلند نشدن امروز اینها به پای شما بهای صحبت های همسرتان است که مردم را به ریختن در خیابان تشویق کرد! بهای دعوتنامه پادشاه بدکار سعودی است! بهای طمعی است که بی بی سی کرد در نشان دادن تصویرتان و انعکاس صحبت هایتان. 

آقای هاشمی

خلاف آنچه به نظر می آید من و امثال من از آن روزی که صدایتان را صدای آمریکا پخش می کرد برای شما نگران شدیم! از همان روزی که فرزندتان را در حال ساندویچ خریدن در میدان انقلاب دیدیم دلتنگ گذشته انقلابیتان شدیم. از آن روزی که صف بستگان پشت سرتان مختلط و با کفش نماز خواندند دلمان برای نام هاشمی رفسنجانی می سوخت! دوست داشتم تصویر شما را کنار عکس امام و رهبری به یاد بیاورم آنگونه که بودید نه آنگونه ای که امروز بی بی سی نشانتان می دهد.

ما از این توهینی که به شما شده خوشحال نشدیم!‌ چرا که بر خلاف بعضی ها می دانیم آنها بین ما و شما فرق نمی گذارند! برای دشمن ما و شما یکی هستیم! برای امپراطور روم علی و معاویه یکسانند حتی اگر امه بنویسد که با امیرالمومنین علیه معاویه متحد شود.

اینطور وقتها آنچه به خاطر من می آید پاسخ تند امیرالمومنین است به امپراطور روم که می خواست علیه معاویه با امام متحد شود!‌ نه اینکه خدای نکرده قیاس کرده باشم لکن این تصویر بدترین حالت قضیه است و در مثل مناقشه نیست. امروز ِ شما هرچه که باشد و فرزندانتان هرکاری که کرده باشند باز شما خودی تر محسوب می شوید در مقایسه با اینهایی که میهمان شدند و به پای میزبان بلند نشدند! 

آقای هاشمی 

اموال و فرزندان فتنه اند! الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله وما نزل من الحق ولا یکونوا کالذین اوتوا الکتاب من قبل فطال علیهم الامد فقست قلوبهم...؟

کاش پایان داستان شما مانند ابتدای آن بشود. کاش تا انقلاب هست هاشمی اول انقلاب زنده شود.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی