بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الیاس حضرتی» ثبت شده است

  • ۳
  • ۰

فرار کدام مغزها?!

آقای الیاس حضرتی از تریبون جمهوری اسلامی در حالی که همفکرانشان مدام نبود فرصت مناسب برای نقد! عملکرد نظام و فقدان آزدی بیان! را فریاد می زنند؛ مجددا حاکمیت جمهوری اسلامی را به تنگ نظری محکوم و آن را عامل فرار مغزها عنوان نمود! ادعایی که درباب آن ان قلت هایی وجود دارد: اول درباره زمینه فرار این به اصطلاح مغزها و دوم در باب شخصیت هایی که مهاجرت می کنند.

آنچه از نیم نگاهی مجمل در این باب منتج می شود؛ آن است که فرار مغز ها، جزو آن دسته مسائلی بود که علت و معلول ابتدایی اش مرهون عملکرد دولت اصلاحات است و پرداخت به آن نیز در سطحی گسترده و در قالب های متنوع، در همان دوران صورت گرفت اما امروز، پیراهن عثمانی شده در دست بازماندگان همان هایی که آن روز ها متولی امور بودند و جز اینکه مدام بر طبل آن بکوبند که چه نشسته اید که مغز ها در حال فرار اند؛ کار دیگری در این زمینه انجام نمی دادند! همزمان با آنکه از مقالات روزنامه های معلوم الحال گرفته تا فیلم های سینمایی مثل کما دائما بر این مسئله تاکید می کردند؛ اسناد خیانت بانیان علمی و فرهنگی دولت آنروز که امروز از انگلیس و امریکا افاضه می کنند درباب فراری دادن مغزها بایگانی شده و موجود است! ترجیع بند "ما نمیتوانیمی" که فرهنگ غالب سیاسی و به تبع آن اجتماعی آن روز ها بود را بعضی دانسته و برخی ندانسته رواج می دادند و ثمره آن احساس حقارتی شد که در عرصه های مختلف و مخصوصا در آموزش عالی و اقتصاد خود را نمایان نمود و ایجاد حس نا امیدی در دانش آموختگان دانشگاه ها و استفاده دشمن از این مسئله و ولع بکارگیری این نیروی کار متخصص آماده، مصداق آب گل آلود و ماهی شد! یک عده ای در داخل، آب را گل آلود کردند تا دانشجویان مثل ماهی از آب بیرون بپرند و ماهی گیر امریکایی و انگلیسی آن ها را برباید! بعنوان مثال با تعطیلی نیروگاه ها و پژوهشگاه های هسته ای در دوره اصلاحات که تحت عنوان تنش زدایی! صورت گرفت متخصصان هسته ای بکار گرفته شده در این حوزه از کار بیکار شدند. پیمان کاری های گسترده شرکت های خارجی به تهدیدی برای فرصت های مهندسان داخلی بدل شد و قص علی هذا مواردی که نیروی کار متخصص ما را روز به روز ناامیدتر نمود و اشتیاق مهاجرت را در آنها شعله ورتر! این در حالی است که امروز ِ جمهوری اسلامی به مدد نهادینه شدن شعار ما می توانیم و به یمن تحریم های خارجی، به بستری برای فعالیت متخصصین داخلی در عرصه های گوناگون بدل شده است.

مسئولین دیروز در کمال وقاحت اما شرایط خروج از کشور امروز این قشر را معلول اختناق دانشگاه و غیر آن و سخت گیری های تنگ نظرانه معرفی می کنند و مبرهن است که دروغ بزرگ دانشجوی ستاره دار با چه نیتی مطرح می شود. من از این آقا سوال می کنم که از چه رو جز در سخنرانی های ایشان و همفکرانشان نشانی از دانشجویان ستاره دار و اخراج شده و ... وجود ندارد؟! آقای شکوری راد همین چند روز پیش در دانشگاه تهران که من بعنوان شاهد زنده در آن تحصیل می کنم؛ با چنان جسارتی از دانشجوی اخراج شده ی محبوس مجازی صحبت می کرد که اگر من از سال 87 تا به امروز دانشجو نبودم و به چشم خود ندیده بودم آنهایی را که در خیابان آنچه ناگفتنی است می کردند و فردا سر کلاس درس حاضر می شدند؛ باورم می شد که در چه فضای مختنقی درس می خوانم! تهمت ها و دروغ هایی که در این دانشگاه در همین برنامه و در کمتر از یک هفته‌ی پیش، از سوی دانشجویان و علیه نظام مطرح می شد نشانه کذب این مدعا است و در این باره آنقدر شاهد مثال هست که بیانشان موجب اطاله کلام می شود و شب به پایان رود و شرح به پایان نرود! جناب حضرتی بر فرض صحت ادعایشان مبنی بر برخورد انضباطی قانونی با اساتید و دانشجویانی که طبق مهر قانون مجرم شناخته می شوند؛ پاسخگو باشند که مگر دانشجو بودن یا استاد دانشگاه بودن یا هر عنوان و مسئولیت دیگری مصونیت از پیگرد می آورد که یک سری انتظار دارند دانشجوی معارض و استاد منحرف در دانشگاه از بیت المال مسلمین حقوق بگیرند و نظام خرج تحصیلشان را بدهد و جرائمشان را نادیده بگیرد؟! بفرض هم که این دانشجو و آن استاد بعد از این فرار کنند! آن عنصری نبودنش موجب خسران می شود که بودنش نافع باشد و باری از روی دوش انقلاب برداشته باشد نه آن که هزینه ایجاد می کند و اسباب انحراف و اضرار به جامعه می شود!

فرار کسی می کند که تاب مقاومت نداشته باشد! مثال فرار مغز ها مَثَل لشکری است که مرعوبین‌اش از جبهه گریخته باشند! این که یک عده ای جانشان را بردارند و بروند از کمیت سپاه می کاهد اما بر کیفیت آن می افزاید! لشکر را پالایش می کند و بسا که این دیگران را در جنگیدن راسخ تر کند و خود اسباب نعمت باشد. جای این مغزهایی که برای چند ساعت کار کمتر و مزد بیشتر مزدور اجنبی می شوند و به دامان دشمن می گریزند را احمدی روشن ها پر می کنند و مادری که احمدی روشنش را فدای انقلاب کرده میداند نوه اش را چه طور تربیت کند! جمهوری اسلامی عنقا البقا است لا یصطاده العناکب! پهباد آمریکایی را آنهایی که ماندند به زمین نشاندند! اورانیوم بیست درصد را آنها که مانده بودند غنی کردند. نرخ تولید علم هم مستقل از آنهایی که رفته اند روز به روز بالا تر می رود.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ 

نمی توانیمی که می خواستند در سیاست با رجوع به طواغیت غرب اروپا و در اقتصاد با واردات گسترده و در فرهنگ با ترجمه آثار منحرف پائولو کوئیلو جبران کنند و ای کاش که اینها را از سر غفلت وجهالت انجام داده بودند؛ امروز به توانستنی تبدیل شده که ماحصل زحمات مغزهایی است که فرار نکردند و رزق حلال نظام اسلامی را به دلار سبز آمریکا ترجیح دادند. العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء و الله ولی الذین امنوا ...

  • محمد صادق حاج صمدی