فیلم مربوط به سال 2017 بود اما من چند شب پیش دیدم. انگلیسی ها پلید موجوداتی هستند الحق! قهرمان ندارد ولی ضد قهرمان دارد که می شود محمد علی جناح و مسلمانهای شبه قاره!
داستان اصلی انتقال قدرت (توجه کنید! انتقال قدرت و نه استقلال هند!) از آخرین نماینده انگلیس به هندیهاست! هیچ اشاره ای به سالها استعمار هند و ظلم و جنایت مو بور ها به سیاه چشمان هند نمی شود! بلکه بعضی چیز ها مرهون مدیریت غلط حاکمان انگلیسی قبلی هند است که حالا وضعیت را به آنچه در فیلم به نمایش در می آید کشانده است. (انگلیسی ها فقط اشتباه میکنند و ظلم نمیکنند!) یک لردی که اسمش را یادم نمی آید با قلبی مالامال از مهر و محبت برای هندی ها روانه هندوستان میکنند که با همسر از خودش مهربانترش قدرت را به هندی ها منتقل کنند و زمینه ساز حکومت هندی ها بر خودشان بشوند. انگار نه انگار که تا چند قرن پیش هندیها برای خودشان سروری میکردند و حاکمان مغول و مسلمان آن تمدنی غنی و کشوری ثروتمند را اداره میکردند که ... و کان این انگلیسی ها اساسا اشغالگران هند نبودند!
همزیستی ادیان و قبائل مختلف که هزار سال بود در هند جریان داشت امروز که در آستانه استقال بودند را مسلمانان و محمد علی جناح به هم می ریزند و حالا میخواهند کشور خودشان را داشته باشند و این را با قتل عام هندو ها و سیک ها و خشونت در شهرها دنبال میکنند! انگلستان نیز به ناچار مجبور می شود پاکستانی را از دل انگلستان بیرون بکشد و به مسلمانان بدهد تا بتوانند کشور خود را داشته باشند و دست از سر هندو های بیچاره بردارند.
گاندی را انگلیسی ها احترام میکنند چنان که پادشاه هند بوده و هیچ وقت در زندان آنها نخوابیده است. چاشنی فیلم هم رابطه عاشقانه یک دختر مسلمان و یک جوان هندو است که البته در آخر فیلم دختر مسلمان ملت خود را رها میکند و به هند می آید تا به عاشق هندوی خود در اردوگاه پناهندگان بپیوندد. شرارت نویسنده آنجا به اوج می رسد که آن کسی که از اول این دو را از هم جدا کرده بود پسر عموی مسلمان او است و از قضا راننده محمد علی جناح، عامل اصلی جدایی پاکستان از هند است.
فیلم لایه پنهان ندارد و سطحی اما خوش رنگ و لعاب است که میتواند دو ساعت از وقت شما را پر کند.
بدبختی آنجاست که ذهنیت مردم عالم را فیلم ها و رسانه های تصویری پر میکنند احتمالا چند سال بعد حتی هندی ها هم استعمار انگلستان را به خاطر نیاورند!