بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


۲ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

  • ۲
  • ۰

در دولت دهم

"  آورده اند که آهنگر زاده سمنانی چون بر هاشمیان ِ رفسنجان ظفر یافت بر هیئت دولت وارد شد و چنین گفت که در خدمت خلق آن کنم که هاشمی در خواب بدید و خاتمی در حسرتش بسوخت.

 

گفتند: چه باشد؟

 

فرمود: هدفمندی یارانه ها.

 

گفتند: فرو نه که اهل فتنه تو را بدنام همی کنند و چنین خدمت به چشم مردمت ضایع گردد.

 

گفت: زنهار که من نعمت آیندگان و مسرت مستضعفان و مصلحت ثروتمندان رها نکنم به خبث طینت مشتی خس و خاشاک و زحمت پسران ندارم به راحت پدران که آسودگی حال آفت مُلک است و ثمرتش حسرت آتیه گردد...  " 

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

هان ای مردم ! خداوند پیامبری را نفرستاده جز اینکه قوم خود را از دجال بیم داده است و خداوند او را برای زمان شما ذخیره کرده است. اگر کارهای او بر شما مشتبه شود، این هرگز مشتبه نشود که او کور است و پروردگارتان کور نیست. او برفراز مرکبی می آید که بین دو گوشش یک میل است. خروج می کند درحالی که بهشت و جهنم را با خود یدک می کشد و کوهی از نان و رودخانه ای از آب همراه خود حمل می کند. بیشتر پیروانش از یهودیان، زنان و بادیه نشینان اند، به همه اقطار و اکناف جهان وارد می شود جز مکه و حوالی مکه و مدینه و حوالی مدینه که هر دو بر وی حرام است. نبی اکرم (ص) (روزگار رهائی, ج2، ص1148 ,ح 1818 : المهدی , ص192 ؛ الزام الناصب ص74 و صحیح بخاری , ج9 , ص60 ، منتخب الأثر ، ص572 : سنن ابن ماجه , ج2) 

على(ع) فرمو:  به خاطر بسپار که آن نشانه‏ها (نشانه های ظهور دجال) چنین است: دجّال وقتى مى‏آید که]مردم نماز را بمیرانند، و امانت را ضایع کنند، و دروغ گفتن را حلال شمارند. و رباخوارى نمایند و رشوه بگیرند، و ساختمان‏ها را محکم بسازند، و دین را به دنیا بفروشند، و نادانان را به کار گیرند و با زنان مشورت کنند و پیوند خویشان را قطع نمایند و هواپرستى پیشه سازند و خون یکدیگر را بى‏ارزش دانند. صبر و بردبارى در میان آن‏ها نشانه‏ى ضعف و ناتوانى باشد، و ظلم و ستم باعث فخر گردد، اُمراء فاجر، وزراء ظالم، و سردمداران دانا خائن و قاریان قرآن فاسق باشند، آشکارا شهادت باطل دهند، و اعمال زشت و گفتار بُهتان‏آمیز و گناه و طغیان و تجاوز علنى گردد، قرآن‏ها زینت شود، و مساجد نقاشى و رنگ‏آمیزى شوند و مناره‏ها بلند گردد، و اشرار مورد عنایت قرار گیرند، و صَف‏هادر هم بسته شود. خواهش‏ها مختلف باشد و پیمان‏ها نقض گردد، و وعده‏اى که داده شد نزدیک شود. زن‏ها به واسطه‏ى میل شایانى که به امور دنیا دارند در امر تجارت با شوهران خود شریک شوند، صداهاى فاسقان بلند گردد و از آن‏ها شنیده شود. بزرگ قوم، رذل‏ترین آن‏هاست، از شخص فاجر به ملاحظه شرّش تقیه شود، دروغگو تصدیق و خائن امین گردد، زنانِ نوازنده، آلات طرب و موسیقى به دست گرفته نوازندگى کنند! و مردم پیشینیان خود را لعنت نمایند.زن‏ها بر زین‏ها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پیدا کنند. شاهد در محکمه بدون اینکه از وى درخواست شود شهادت مى‏دهد، و دیگرى به خاطر دوست خود برخلاف حق گواهى دهد، احکام دین را براى غیر دین بیاموزند، و کار دنیا را بر آخرت مقدم دارند، پوست میش را بر دل‏هاى گرگان بپوشند، در حالى که دل‏هاى آن‏ها از مردار متعفن‏تر و از صبر تلخ‏تر است. در آن موقع شتاب و تعجیل کنید. بهترین جاها در آن روز بیت‏المقدس است. روزى خواهد آمد که هر کسى آرزو کند که از ساکنان آن جا باشد.  

در این وقت اصبغ‏بن نباته برخاست و عرضه داشت: اى امیر مؤمنان دجّال کیست؟ فرمود: بدان که دجال صائد بن صائد است. شقى، کسى است که ادعاى او را تصدیق کند و سعادتمند کسى است که او را تکذیب نماید؛ از شهرى که آن را اصفهان مى‏گویند و قریه‏اى که معروف به «یهودیه» است خروج مى‏کند. چشم راست ندارد و چشم دیگر در پیشانى اوست، و مانند ستاره‏ى صبح مى‏درخشد. چیزى در چشم اوست که گویى آمیخته به خون است، در پیشانى وى نوشته شده  «این کافر است»، هر شخص باسواد و بى‏سواد آن را مى‏خواند. داخل دریاها مى‏شود و آفتاب با او مى‏گردد، در جلو رویش کوهى از دود است، و پشت سر او کوه سفیدى است که مردم آن را طعام  (گندم)  مى‏بینند. وى در یک قحطى سخت مى‏آید، و بر اُلاغ سفیدى سوار است، یک گامِ اُلاغش یک میل راه است! زمین در زیر پاى او نَوَردیده مى‏شود. از هیچ آبى نمى‏گذرد  مگر اینکه تا روز قیامت خشکیده شود. با صداى بلند خودچنان ندا مى‏دهد که از مشرق تا مغرب جن و انس و شیاطین صداى او را مى‏شنوند، مى‏گوید: «اى دوستان من بیائید به سوى من، منم آن کسى که بشر را آفریدم و اندام آن‏ها را معتدل و متناسب نمودم و روزى هر کسى را تقدیر نموده و همه را به یافتن آن راهنمایى مى‏کنم. من آن خُداى بزرگ شما هستم». دجّال، دشمن خدا، دروغ مى‏گوید، او یک چشم دارد،غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود. در صورتى که خداوند شما نه یک چشمى است و نه غذا مى‏خورد و نه در بازارها راه مى‏رود و فناپذیر نیست. غالب پیروان او در آن روز اولاد زنا هستند و چیز سبزى بر سر و دوش دارند، خداوند او را در شام در تلّى معروف به «تلّ افیق» سه ساعت از روز جمعه برآمده به دست کسى که عیسى‏بن مریم پشت سر او نماز مى‏گزارد، مى‏کُشد. بدانید که بعد از آن حادثه‏ى بزرگى روى مى‏دهد   کمال ‏الدین شیخ صدوق، ج 2، ص 525 تا 528

  • محمد صادق حاج صمدی