همانطور که گفته شد ملک فیصل بن عبدالعزیز در سال 1975 بدست برادر زده اش فیصل بن مساعد ترور شد. فیصل بن مساعد فرزند مساعد بن عبدالعزیز و ثمره ازدواج او با وتفا بنت محمد بن طلال آخرین امیر آل رشید بود که از هم جدا شده بودند. فیصل و برادران و خواهرانش بیشتر به سمت خانواده مادری خود و آل رشید گرایش داشتند تا آل سعود. در سال 1966 خالد بن مساعد در جریان اعتراضات علیه ایجاد شبکه تلویزیونی بطرز مشکومکی مقابل خانه اش به قتل می رسد در حالیکه هیچ پرونده ای برای قتل وی تشکیل نشد و علت و عامل قتل وی پوشیده باقی ماند. فیصل بن مساعد در کالج ایالتی سان فرانسیسکو و سپس دانشگاه کلوراده تحصیل کرده بود. در سال 1970 در کلورادو به جرم فروش مواد مخدر دستگیر شد لکن بازپرس قضایی او را مبری دانست. فیصل در رشته علوم سیاسی از برکلی فارغ التحصیل شد و آمریکا را ترک نمود. او در آمریکا با دختری بنام کریستین سورما آشنا شده بود که پس از ترور عنوان کرده بود که او با موصاد همکاری می کرد. فیصل از آمریکا به دلایل نامعلومی به بیروتو سپس آلمان شرقی رفت و پس از ان به عربستان بازگشت در حالیکه گذرنامه او بدلیل مشکلاتی که در خارج از عربستان بوجود آورده بود ضبط گردید. فیصل بن مساعد به تدریس در دانشگاه ریاض پرداخت.
فیصل در 25 مارس 1975 به همراه یک هیئت کویتی به حضرو ملک فیصل رفت و اقدام به ترور او نمود. روزنامه النهار چاپ لبنان انگیزه ترور را انتقام از ملک فیصل بدلیل برکناری ملک سعود دانست چرا که فیصل بن مساعد در آستانه ازدواج با شاهزاده سیتا دختر ملک سعود بود لکن سعود از سلطنت خلع و ازدواج ناکام ماند. النهار همچنین تحلیل کرد که فیصل از حقوق ماهیانه 3500 دلاری خود ناراضی بود و خواهان افزایش حقوق خود بود لکن ملک فیص از افزایش درآمد او خودداری میکرد. تحلیل نشریه البیرک نیز این بود که ملک فیصل فیصل بن مساعد را از خروج از کشور منع نموده بود و همین انگیزه قتل وی دانسته شد. با این حال هنوز عده ای بر این باورند که ترور فیصل با همکاری موساد صورت گرفته باشد تا انتقام خود را بدلیل جنگ رمضان 1973 از عربستان گرفته باشند.
پس از ترور فیصل برادر ناتنی اش خالد بن عبدالعزیز بر تخت نشست و فهد بن عبدالعزیز به ولیعهدی برگزیده شد. خالد پسر پنجم عبدالعزیز و فرزنده جوهره بنت مساعد الجیلاوی بود که یکی از چهار خانواده قدرتمند در عربستان (آل سعود، آل ثنایان، آل جلوی و آل سدیر) محسوب می شوند. تنها برادر تنی او امیر محمد بن عبدالعزیز بود که از سال 1964 تا 1965 ولایت عهدی عربستان را بر عهده داشت. محمد به همراه سعود به جای پدر در تاج گذاری جرج ششم و ملکه کنونی انگلیس به لندن رفت و همچنی عبدالعزیز را در تمامی جلسات دیپلماتیک با سران خارجی همراهی میکرد. لکن در سال 1965 داوطلبانه به نفع برادرش خالد از سمت ولایتعهدی کناره گیری کرد. او در جریان خلع سعود مهره مهمی تلقی می شد. محمد بن عبدالعزیز به ابوشرین معروف بود چرا که آدمی قسی القلب و دائم الخمر بود و در سال 1988 درگذشت. خواهر خالد به ترتیب با دو فرزند تنها برادر خونی عبدالعزیز سعد بن عبدالرحمن ازدواج کرد که این ازدواج برای خالد حمایت عموزادگان او را به همراه داشت.
خالد در سن 14 سالگی از طرف عبدالعزیز به میان قبائل بدوی فرستاده شد تا با آنها مذاکره کند. وی همچنین از 1932 تا 1934 نائب السلطنه حجاز لقب گرفت و جانشین فیصل که به وزارت خارجه را بر عهده گرفته بود گردید. او همچنین تحت فرماندهی برادرش فیصل در جنگ علیه یمن در سال 1934 شرکت کرد و در همان سال ریاست هیئت سعودی را برای مذاکره با یمنی ها بر عهده داشت که به معاهده طائف انجامید. خالد همان سال به وزارت کشور عربستان رسید و در کنفرانس سنت جیمز که در رابطه با فلسطین در لندن تشکیل شد فیصل را همراهی نمود و تحرکات خارجی، ریاست و همراهی هیئات عربستان سعودی در مذاکرات بین المللی از خالد چهره ای بین المللی و قابل قبول برای پادشاهی ساخت. خالد در سال 1962 به عنوان معاون نخست وزیر انتخاب شد و در جریان کودتا علیه سعود جانب فیصل را گرفت و در سال 1965 بعنوان ولیعهد برگزیده شد. خالد در دوران ولایت عهدی خود از حمایت روسای قبائل، رهبران مذهبی و شاعزاده عبدالله فرمانده گارد ملی برخوردار بود و ولیعهدی مقتدر محسوب می شد و میتوان گفت آل سعود بر سر انتخاب وی اجماعی عمومی داشتند.
خالد در سن 14 سالگی از طرف عبدالعزیز به میان قبائل بدوی فرستاده شد تا با آنها مذاکره کند. وی همچنین از 1932 تا 1934 نائب السلطنه حجاز لقب گرفت و جانشین فیصل که به وزارت خارجه را بر عهده گرفته بود گردید. او همچنین تحت فرماندهی برادرش فیصل در جنگ علیه یمن در سال 1934 شرکت کرد و در همان سال ریاست هیئت سعودی را برای مذاکره با یمنی ها بر عهده داشت که به معاهده طائف انجامید. خالد همان سال به وزارت کشور عربستان رسید و در کنفرانس سنت جیمز که در رابطه با فلسطین در لندن تشکیل شد فیصل را همراهی نمود و تحرکات خارجی، ریاست و همراهی هیئات عربستان سعودی در مذاکرات بین المللی از خالد چهره ای بین المللی و قابل قبول برای پادشاهی ساخت. خالد در سال 1962 به عنوان معاون نخست وزیر انتخاب شد و در جریان کودتا علیه سعود جانب فیصل را گرفت و در سال 1965 بعنوان ولیعهد برگزیده شد. خالد در دوران ولایت عهدی خود از حمایت روسای قبائل، رهبران مذهبی و شاعزاده عبدالله فرمانده گارد ملی برخوردار بود و ولیعهدی مقتدر محسوب می شد و میتوان گفت آل سعود بر سر انتخاب وی اجماعی عمومی داشتند.
خالدد با مرگ فیصل بر تخت نشست و همچنین بعنوان رییس هیئت وزیران فعالیت کرد با این حال عده ای او را پادشاهی سمبلیک می دانند در حالیکه فیصل سیستمی بوجود آورده بود که در آن پادشاه تصمیم آخر را بگیرد و در جزئیات امور دخالتی نداشته باشد. خالد در امور داخلی به تقویت نظام سلامت و آموزش پرداخت با این حال از متمرکز کردن قدرت در پادشاه ناکام ماند چرا که هر یک از برادران در عهد فیصل قدرتی برای خود کسب کرده بود. دوران حکومت خالد کوتاه و وضعیت سلامتی وی نا پایدار بود اما با این حال او شخصی مورد احترام در میان آل سعود بود. خالد پس از بحران نفتی جنگ یوم کیپور به درآمدی هنگفت از قیمت بالا رفته ی نفت دست یافت و همین امر او را در بازسازی عربستان یاری داد. او همچنین فهد را بعنوان معاون اول نخست وزیر انتخاب نمود که از او ولیعهدی به مراتب قدرتمند تر از خالد می ساخت. لکن خالد و فهد بیش از آن که به فن سالاری تکیه کنند به نیروهای سنتی و وفادار وابسته بودند.
در سال 1979 عده ای به سرکردگی جهیمان بن محمد بن سیف العتیبی حجاج را گروگان گرفتند و مسجد الحرام را تصرف نموده و با نیروهای امنیتی درگیر شدند. جهیمان العتیبی معتقد بود که شوهر خواهرش محمد عبدالله القحطانی منجی اسلام است.خالد به سلطان وزیر دفاع و نایف وزیر کشور اختیار داد مسجدالحرام را از نیروهای العتیبی پا کنند. در نتیجه دو هفته درگیری ۱۲۷ تن از نیروهای امنیتی و ۲۵۰ نفر از نیروهای شورشی کشته شدند و قائله ختم گردید. لکن خالد سختگیری های مذهبی را افزایش داد و اوضاع را بر دیگر مذاهب اسلامی در عربستان تنگ گرفت.
در سال 1979 شیعیان استان الشرقیه بخاطر تبعیض و شرایط بد شیعیان در عربستان دست به تظاهرات زدند که طی آن تعداد بسیاری دستگیر و زندانی شدند.
در دوران حکومت خالد اتفاقات مهم و تاثیر گذاری در سطح منطقه رخ داد که مهمترین آن انقلاب اسلامی ایران بود. ترور انور سادات در مصر و حمله روسها به افغانستان نیز از آن جمله بود. با این حال خالد تمرکز کمتری بر روی سیاست خارجی در مقایسه با فیصل داشت.
خالد پس از انقلاب اسلامی نامه تبریکی به امام خمینی فرستاد و همبستگی اسلامی را مایه نزدیکی دو کشور اعلام کرد. در مراسم حج سال 1359 نیز نمایندگان امام خمینی را طبق سنت متعارف خودشان در طرف راست قرار داد و با آنها به گرمی به گفتگو پرداخت . تا جایی که نماینده دولت بعث عراق به عنوان اعتراض سالن جلسه را ترک کرد . با این حال روی کار آمدن یک جمهوری شیعی در ایران تضادی آشکار با منافع عربستان داشت. در نتیجه آنچه فیصل در قبال جمال عبدالناصر انجام داده بود خالد در مقابل انقلاب اسلامی به کار بست. چرا که اولا امواج آن ممکن بود به شیعیان عربستان و دیگر کشور های منطقه سرایت کند و نظام سلطنتی عربستان را با خطر سقوط مواجه سازد. بعلاوه که سقوط رژیم پهلوی که ژاندارم آمریکا در منطقه محسوب می شد این فرصت را به عربستان داد تا جایگزین آن برای امریکا باشد و این مساله امتیازات بسیاری را به قیمت تخاصم با ایران از سوری امریکا برای عربستان به همراه آورد. سیل کمک های مالی آمریکا برای تقویت عربستان در مقابل نیروی تازه متولد شده انقلابیون در ایران به ریاض سرازیر شد و هراس از ایران باعث شد تا ریاض به اصلی ترین خریدار تسلیحات از امریکا تبدیل شود. به ابتکار خالد در بهمن ماه سال 1359 پس از تشکیل سومین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در طائف عربستان، کشورهای حوزه خلیج فارس مرکب از عربستان سعودی ، امارات متحده عربی ،بحرین ، قطر و عمان در حاشیه کنفرانس طائف اقدام به تشکیل یک اجلاس غیر رسمی کرده و موضوع اجلاسیه را به همکاری بین کشورهای منطقه اختصاص دادند. در اواخر همان سال شورای همکاری خلیج فارس بصورت رسمی شکل گرفت تا مهار ایران را سازمان دهد. بعد از تشکیل این شوراء، آمریکا ، شورای همکاری خلیج فارس را نیروی سوم در جهان قلمداد کرد .از نگاه واشنگتن یک اتحاد قوی بین کشورهای عربی همسایه ایران می توانست مانع از توسعه انقلاب اسلامی در سطح منطقه شود. بدین ترتیب، خالد، همراه با اعضای شورای همکاری های خلیج فارس (که بعد ها با عنوان سپر جزیره برضد مردم بحرین وارد عمل شد) سیاست آمریکا بر ضد ایران را مورد حمایت قرار داد و همگام با اقدامات صدام حسین و آمریکا فعالیت های خود بر ضد ایران را گسترش داد. لذا زمانی که ایران ابتکار عمل جنگ را در دست گرفت شورای همکاری خلیج فارس هم صدا با صدام حسین مسئله صلح را در دستور کار قرار داد تا از این طریق ایران را به عنوان یک کشور جنگ طلب معرفی نمایند و همزمان تلاش کرد تا از صدام حسین چهره ای صلح طلب بسازد. حمایت های خالد از صدام به تحرکات دیپلماتیک ختم نمی شد بطوریکه حنارزوقی الصایغ معاون وزیر دارایی عراق در دوران صدام در خاطرات خود می نویسد که ما در اواخر ماه اکتبر سال ۱۹۸۰ یعنی دو ماه بعد از آغاز جنگ علیه ایران در هیاتی به ریاست وزیر دارایی ثامر الشیخلی ماموریت داشتیم که طی یک روز مبلغ شش و نیم میلیارد دلار وام بدون بهره جمع آوری نماییم. آن روز به فرودگاه نظامی الولید (در نزدیکی مرز اردن) رفتیم و با یک هواپیمای نظامی به "مقصد اول خودمان" یعنی جده عربستان حرکت نمودیم. بعد از استقبال مسوولان عربستانی به هتل «الحمراء» رفته و از آنجا به دفتر "شیخ محمد ابوخلیل" وزیر دارایی عربستان رفته و با او ملاقات کردیم. همه چیز آماده بود، آن وزیر با ما یک قرارداد وام بدون بهره سه میلیارد دلاری را فورا امضا کرد.این سفرها در شش ماه اول جنگ سه بار تکرار شد و ما توانستیم در این سه سفر مبلغ نوزده و نیم میلیارد دلار وام بدون بهره جمع کنیم که به شرح زیر است:
عربستان سعودی: ۹ میلیارد دلار کویت: ۶ میلیارد دلار امارات: ۳ میلیارد دلار قطر: یک و نیم میلیارد دلار
«الصایغ» می افزاید: عربستان سعودی با وجود اعطای وام، حمایت مالی از ما را برنداشت به طوری که هرگاه بانک مرکزی عراق دلار نداشت وزیر دارایی با شیخ «محمد ابوالخیل» وزیر دارایی عربستان تماس می گرفت و او فورا مبلغی که معمولا بین ۴۰۰ الی ۶۰۰ میلیون دلار بود به بانک مرکزی عراق حواله می کرد. در نتیجه بعدها معلوم شد که عربستان مبلغ ۱۱ میلیارد دلار به عراق وام بدون بهره اعطا کرده است.
عربستان سعودی: ۹ میلیارد دلار کویت: ۶ میلیارد دلار امارات: ۳ میلیارد دلار قطر: یک و نیم میلیارد دلار
«الصایغ» می افزاید: عربستان سعودی با وجود اعطای وام، حمایت مالی از ما را برنداشت به طوری که هرگاه بانک مرکزی عراق دلار نداشت وزیر دارایی با شیخ «محمد ابوالخیل» وزیر دارایی عربستان تماس می گرفت و او فورا مبلغی که معمولا بین ۴۰۰ الی ۶۰۰ میلیون دلار بود به بانک مرکزی عراق حواله می کرد. در نتیجه بعدها معلوم شد که عربستان مبلغ ۱۱ میلیارد دلار به عراق وام بدون بهره اعطا کرده است.
خالد همچنین موسسه رابطه العالم اسلامی را که مروج وهابیت است فعال کرد و این موسسه اطلاعیه هایی صادر می نمود که بیانات امام خمینی را کفر آمیز می خواند.
در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی در این مقطع نیز ملک خالد با نظر موافق آمریکا دست جناح های مذهبی سلفی را برای توسعه گسترش قدرت و نفوذ خود به خارج از مرزهای این کشور باز گذاشت و حمایتی سخاوتمندانه از آنها نمود. از اینرو اشغال افغانستان توسط شوروی ، و دخالت های آشکار کشورهای عربی و آمریکا در این کشور ، برای حمایت از مجاهدین افغان در مقابل نیروهای اشغال گر ، سرآغاز تحولاتی بود که سرانجام به حومت طالبان منجر شد.
خالد همچنین طی تظاهرات ضد آمریکایی صهیونیستی زائران ایرانی خانه خدا در عربستان سعودی طی پیامی به امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی با این ادعا که زائران ایرانی شعارهای شرک آمیز داده اند نسبت به این مسئله اعتراض کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیة الله امام خمینی،سفارت جمهور اسلامی ایران در جده اظهار داشته بود که جنابعالی دستوراتی به زائران ایرانی بیت الله الحرام صادر فرمودید و آنان را ملزم به بذل کوشش جهت تحقق همبستگی بین مسلمانان و پرهیز از دست زدن به کارهای تفرقه انگیز و همچنین اقتدا ائمه جمعه و جماعت در حین بجا آوردن نماز در مساجد و پیروی از حکم ثبوت رؤیت هلال ماه ذی الحجه در عربستان سعودی ولو اینکه رؤیت هلال در ایران به ثبوت نرسیده است، خوشبختیم که سپاسگزاری و قدردانی خود را از جنابعالی بخاطر این احساسات و این توجهات نیک ابراز داریم،لکن متأسفانه برخی از زائران ایرانی خانه خدا به تحریک از سوی مدیران خود به رهنمودهای شما عمل ننموده و دست به اعمالی به نام شما زدند که علاوه بر اینکه با هدف جنابعالی منافات دارد، مغایر با هدفهای حج و قدسیت اماکن متبرکه بوده است.این اعمال بعنوان مثال بدین شرح است.1- برخی از زائران ایرانی پشت هجر اسماعیل تجمع کرده که یکی از بزرگانشان با صدای بلند بین طائفین و کعبه مشرقه شروع بدادن شعار نموده است.2- گروه زیادی از زائران ایرانی دست به یک راهپیمائی در گرداگرد مطاف زده و در حالیکه همان شعارهای سابق را تکرار می کردند؛ دست تکان به حجر الاسود نزدیک میشده و شعار الله اکبر الخمینی اکبر، الله واحد الخمینی واحد، سر میدادند این رفتار باعث نارضاریتی و تنفر زائران بیت الله الحرام گردیده و بدون شک این عمل به اعتبار و منزلت ایران لطمه وارد می آورد.حکومت عربستان سعودی با زائران ایرانی با تعقل و ملایمت برخورد نموده است و دلیل حسنِ نیتِ حکومت عربستان سعودی و مراعات آن از قدسیت حج، آزاد نمودن این عده از بازداشت شدگانِ زائرانِ ایرانی، حتی آن کسانیکه مواد مخدر به همراه خود داشتند است.در پایان بخاطر اینکه حکومت عربستان سعودی ناچار به اتخاد اقدامات لازم در مورد آنان نشود بجا یافتیم که آنچه به وقوع پیوست به استحضار جنابعالی برسانیم. امیدواریم که جنابعالی دستوارت خود را مبنی بر دوری جستن زائران ایرانی از این کارها و تنها، اهتمام ورزیدن به ادای مناسک حج که برای آن روانۀ خانه خدا شده اند صادر فرمایید. اطمینان داریم که زائران ایرانی از دستورات جنابعالی پیروی و بدان احترام می نمایند. از خداوند سبحان مسئلت داریم که همگان را در آنچه صلاح اسلام و مسلمین هست موفق بدارد. خداوند شما را حفظ فرماید. خالد بن عبد العزیز پادشاه عربستان سعودی تاریخ 7/12/1401 هجری
حضرت آیة الله امام خمینی،سفارت جمهور اسلامی ایران در جده اظهار داشته بود که جنابعالی دستوراتی به زائران ایرانی بیت الله الحرام صادر فرمودید و آنان را ملزم به بذل کوشش جهت تحقق همبستگی بین مسلمانان و پرهیز از دست زدن به کارهای تفرقه انگیز و همچنین اقتدا ائمه جمعه و جماعت در حین بجا آوردن نماز در مساجد و پیروی از حکم ثبوت رؤیت هلال ماه ذی الحجه در عربستان سعودی ولو اینکه رؤیت هلال در ایران به ثبوت نرسیده است، خوشبختیم که سپاسگزاری و قدردانی خود را از جنابعالی بخاطر این احساسات و این توجهات نیک ابراز داریم،لکن متأسفانه برخی از زائران ایرانی خانه خدا به تحریک از سوی مدیران خود به رهنمودهای شما عمل ننموده و دست به اعمالی به نام شما زدند که علاوه بر اینکه با هدف جنابعالی منافات دارد، مغایر با هدفهای حج و قدسیت اماکن متبرکه بوده است.این اعمال بعنوان مثال بدین شرح است.1- برخی از زائران ایرانی پشت هجر اسماعیل تجمع کرده که یکی از بزرگانشان با صدای بلند بین طائفین و کعبه مشرقه شروع بدادن شعار نموده است.2- گروه زیادی از زائران ایرانی دست به یک راهپیمائی در گرداگرد مطاف زده و در حالیکه همان شعارهای سابق را تکرار می کردند؛ دست تکان به حجر الاسود نزدیک میشده و شعار الله اکبر الخمینی اکبر، الله واحد الخمینی واحد، سر میدادند این رفتار باعث نارضاریتی و تنفر زائران بیت الله الحرام گردیده و بدون شک این عمل به اعتبار و منزلت ایران لطمه وارد می آورد.حکومت عربستان سعودی با زائران ایرانی با تعقل و ملایمت برخورد نموده است و دلیل حسنِ نیتِ حکومت عربستان سعودی و مراعات آن از قدسیت حج، آزاد نمودن این عده از بازداشت شدگانِ زائرانِ ایرانی، حتی آن کسانیکه مواد مخدر به همراه خود داشتند است.در پایان بخاطر اینکه حکومت عربستان سعودی ناچار به اتخاد اقدامات لازم در مورد آنان نشود بجا یافتیم که آنچه به وقوع پیوست به استحضار جنابعالی برسانیم. امیدواریم که جنابعالی دستوارت خود را مبنی بر دوری جستن زائران ایرانی از این کارها و تنها، اهتمام ورزیدن به ادای مناسک حج که برای آن روانۀ خانه خدا شده اند صادر فرمایید. اطمینان داریم که زائران ایرانی از دستورات جنابعالی پیروی و بدان احترام می نمایند. از خداوند سبحان مسئلت داریم که همگان را در آنچه صلاح اسلام و مسلمین هست موفق بدارد. خداوند شما را حفظ فرماید. خالد بن عبد العزیز پادشاه عربستان سعودی تاریخ 7/12/1401 هجری
امام نیز در پاسخ به وی چنین فرمود:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
حضرت ملک خالد بن عبد العزیز، پادشاه عربستان سعودى.
مرقوم شما واصل گردید. آنچه که سفارت جمهورى اسلامى گفته است صحیح است. اینجانب تمام گرفتاریها و بدبختىهاى مسلمین و دولتهاى کشورهاى اسلامى را در اختلاف و نفاق بین آنان مىدانم. چرا باید دولتهاى اسلامى با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیرههاى زیر زمینى، خصوصاً موجهاى نفت که رگ حیات ابر قدرتهاست، و برخوردارى از تعلیمات حیات بخش قرآن کریم و دستورات عبادى سیاسى پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله و سلم که مسلمانان را به اعتصام به «حبل اللَّه» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر مىفرماید، وبا داشتن مَلاذ و ملجأیى چون حرمین شریفین، که در عهد رسول اللَّه صلوات اللَّه علیه مرکز عبادت و سیاست اسلامى بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسى عبادى ریخته مىشده است، اکنون به واسطه کج فهمیها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسى و اجتماعى، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودى در داخل مسجدالحرام و در جایى که به حکم خدا و به نصّ قرآن مجید براى همه کس حتى منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند.جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است.من نمىدانم مسائل و جریاناتى که در کشور شما و حرمین شریفین مىگذرد بهطور صحیح به شما گزارش مىدهند، یا همچون شعارهاى ایرانیان، که در همه جا شعار آنان مشهور است، براى شما تحریف شده و برخلاف واقع گزارش دادهاند. و نمىدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیت اللَّه الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست، که سیاست کلى انبیاى عظام و خصوص حضرت رسول خاتم- صلوات اللَّه علیه و آله و سلم- است چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتى از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و بر خلاف سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع مىکنند و عمداً یا از روى جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامى حتى حرمین شریفین، مهبط وحى و مهبط ملائکة اللَّه فراهم مىنمایند. اگر دولت حجاز از این فریضه عبادى- سیاسى، که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونى مسلمانان تشکیل مىشود، استفاده سیاسى اسلامى مىنمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهاى آواکس آن، و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل مىشد. مىدانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آنها استفاده نماید. چنانکه دیدیم که آواکسهاى امریکایى براى تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشى سرتاسر دروغ داد مبنى بر بمباران مراکز نفتى کویت توسط ایران. مع الأسف این سهل انگارى در عموم دولتهاى کشورهاى اسلامى شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرتها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین برکنار زده است؛ و تا جایى که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته مىشوند و به حبس و شکنجه کشیده مىگردند.آیا شما از این فجایع که در حرمین شریفین، در مأمن الهى و در جوار قبر رسول اللَّه- صلوات اللَّه علیه- به بار مىآید مطلع هستید؟ یا مسائل به صورتى غلط و انحرافى براى شما ترسیم مىگردد، چنانکه از گزارش شعار ایرانیان معلوم مىشود. ما در ایران بپاخاستیم که به امید خداوند قادر متعال مسلمانان جهان را در زیر پرچم توحید و متعهد به احکام مترقى اسلام جمع، و دست ابرقدرتها را از ممالک اسلامى کوتاه، و مجد مسلمین صدر اسلام را بازگردانیم، و سلطه ظالمانه کفار را از بلاد مسلمانان به هم پیچیده و آزادى و استقلال را به مسلمین بازگردانیم. و امید آن است که دولتهاى اسلامى و خصوص دولت عربستان سعودى، که در مرکز سیاست اسلامى واقع است، با ما هم صدا و همفکر شوند؛ و هر یک در کشورهاى خود شیرینى حمایت بىدریغ ملتها را بچشند، و همچون دولت مردمى ایران از این نعمت بزرگ الهى بهره مند شوند؛ و به حکم قرآن مجید با ملتها و دولتهاى اسلامى به رحمت و اخوت، و با کفار و غارتگران بین المللى به شدت و قدرت عمل کنند.اخیراً به این نکته تأکید مىکنم که از مکتوب شما ظاهر مىشود که گزارشهاى دروغ و انحرافى به شما داده مىشود. چنانکه نوشتهاید شعارهاى زائرین ایرانى موجب نارضایتى و تنفر زائرین بیت اللَّه شده است. بهتر بود شما اشخاص امینى را مأمور گزارشها نمایید تا معلوم شود شعار ضد اسرائیل و امریکا موجب تنفر و نارضایتى زائرین نشده، بلکه برخورد مأمورین دولت سعودى و ضرب و هتک و به حبس کشیدن مهمانان خداى متعال، به جرم شعار علیه اسرائیل و امریکا، موجب تنفر و نارضایتى مسلمانان جهان و خصوص زائران بیت اللَّه الحرام و حرم معظّم رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- شده است .از خداوند متعال خواستارم که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار، و عظمت اسلام را روز افزون فرماید؛ و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمین است هدایت فرماید. والسلام علیکم و على جمیع المسلمین.
روح اللَّه الموسوى الخمینى.
مرقوم شما واصل گردید. آنچه که سفارت جمهورى اسلامى گفته است صحیح است. اینجانب تمام گرفتاریها و بدبختىهاى مسلمین و دولتهاى کشورهاى اسلامى را در اختلاف و نفاق بین آنان مىدانم. چرا باید دولتهاى اسلامى با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیرههاى زیر زمینى، خصوصاً موجهاى نفت که رگ حیات ابر قدرتهاست، و برخوردارى از تعلیمات حیات بخش قرآن کریم و دستورات عبادى سیاسى پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله و سلم که مسلمانان را به اعتصام به «حبل اللَّه» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر مىفرماید، وبا داشتن مَلاذ و ملجأیى چون حرمین شریفین، که در عهد رسول اللَّه صلوات اللَّه علیه مرکز عبادت و سیاست اسلامى بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسى عبادى ریخته مىشده است، اکنون به واسطه کج فهمیها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسى و اجتماعى، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودى در داخل مسجدالحرام و در جایى که به حکم خدا و به نصّ قرآن مجید براى همه کس حتى منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند.جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است.من نمىدانم مسائل و جریاناتى که در کشور شما و حرمین شریفین مىگذرد بهطور صحیح به شما گزارش مىدهند، یا همچون شعارهاى ایرانیان، که در همه جا شعار آنان مشهور است، براى شما تحریف شده و برخلاف واقع گزارش دادهاند. و نمىدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیت اللَّه الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست، که سیاست کلى انبیاى عظام و خصوص حضرت رسول خاتم- صلوات اللَّه علیه و آله و سلم- است چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتى از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و بر خلاف سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع مىکنند و عمداً یا از روى جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامى حتى حرمین شریفین، مهبط وحى و مهبط ملائکة اللَّه فراهم مىنمایند. اگر دولت حجاز از این فریضه عبادى- سیاسى، که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونى مسلمانان تشکیل مىشود، استفاده سیاسى اسلامى مىنمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهاى آواکس آن، و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل مىشد. مىدانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آنها استفاده نماید. چنانکه دیدیم که آواکسهاى امریکایى براى تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشى سرتاسر دروغ داد مبنى بر بمباران مراکز نفتى کویت توسط ایران. مع الأسف این سهل انگارى در عموم دولتهاى کشورهاى اسلامى شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرتها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین برکنار زده است؛ و تا جایى که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته مىشوند و به حبس و شکنجه کشیده مىگردند.آیا شما از این فجایع که در حرمین شریفین، در مأمن الهى و در جوار قبر رسول اللَّه- صلوات اللَّه علیه- به بار مىآید مطلع هستید؟ یا مسائل به صورتى غلط و انحرافى براى شما ترسیم مىگردد، چنانکه از گزارش شعار ایرانیان معلوم مىشود. ما در ایران بپاخاستیم که به امید خداوند قادر متعال مسلمانان جهان را در زیر پرچم توحید و متعهد به احکام مترقى اسلام جمع، و دست ابرقدرتها را از ممالک اسلامى کوتاه، و مجد مسلمین صدر اسلام را بازگردانیم، و سلطه ظالمانه کفار را از بلاد مسلمانان به هم پیچیده و آزادى و استقلال را به مسلمین بازگردانیم. و امید آن است که دولتهاى اسلامى و خصوص دولت عربستان سعودى، که در مرکز سیاست اسلامى واقع است، با ما هم صدا و همفکر شوند؛ و هر یک در کشورهاى خود شیرینى حمایت بىدریغ ملتها را بچشند، و همچون دولت مردمى ایران از این نعمت بزرگ الهى بهره مند شوند؛ و به حکم قرآن مجید با ملتها و دولتهاى اسلامى به رحمت و اخوت، و با کفار و غارتگران بین المللى به شدت و قدرت عمل کنند.اخیراً به این نکته تأکید مىکنم که از مکتوب شما ظاهر مىشود که گزارشهاى دروغ و انحرافى به شما داده مىشود. چنانکه نوشتهاید شعارهاى زائرین ایرانى موجب نارضایتى و تنفر زائرین بیت اللَّه شده است. بهتر بود شما اشخاص امینى را مأمور گزارشها نمایید تا معلوم شود شعار ضد اسرائیل و امریکا موجب تنفر و نارضایتى زائرین نشده، بلکه برخورد مأمورین دولت سعودى و ضرب و هتک و به حبس کشیدن مهمانان خداى متعال، به جرم شعار علیه اسرائیل و امریکا، موجب تنفر و نارضایتى مسلمانان جهان و خصوص زائران بیت اللَّه الحرام و حرم معظّم رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- شده است .از خداوند متعال خواستارم که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار، و عظمت اسلام را روز افزون فرماید؛ و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمین است هدایت فرماید. والسلام علیکم و على جمیع المسلمین.
روح اللَّه الموسوى الخمینى.
مساله جنگ، انقلاب اسلامی و کمونیسم در منطقه روابط آمریکا و عربستان را در عهد خالد بیش از پیش گسترش داد، مخصوصا که معاملات نفتی عربستان او را به شریک تجاری قابل توجهی برای آمریکا تبدیل کرده بود. کارتر در خاطرات خود مینویسد که خالد و فهد هر دو حمایت بی شائبه خود را از سادات تضمین کردند اما اظهار کردند که از ابراز آن در ملا عام معذور اند. وی از کارتر شصت فروند هواپیمای اف 15 خریداری کرد که در سال 1982 تویل عربستان داده شدند. ختلد سرانجام در همان سال پس از آنکه مدت های مدید از بیماری قلبی رنج میبرد دچار حمله قلبی شده و جان سپرد و در قبرستان العود در ریاض در کنار اعقاب و خاندانش در حضور حسنی مبارک، پادشاه کویت، امرای قطر، بحرین و امارات متحده عربی به خاک سپرده شد.
خالد چهار بار ازدواج کرد که همسر اول و مهمترین همسر او لطیفه بنت احمد السدیری خاله 7 سدیری بود. چهار پسر و شش دختر داشت که از میان آنها امیر فیصل فرماندار استان عسیر و عضو شورای بیعت است.
خالد چهار بار ازدواج کرد که همسر اول و مهمترین همسر او لطیفه بنت احمد السدیری خاله 7 سدیری بود. چهار پسر و شش دختر داشت که از میان آنها امیر فیصل فرماندار استان عسیر و عضو شورای بیعت است.