خانم ابتکار
من بهعنوان دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران که از سال 87 وارد دانشگاه شدم و همچنان در همین دانشگاه و در همین رشته مشغول به تحصیل هستم و شکر خدا در بحبوحه فتنه 88 در همین دانشگاه بودم و از نزدیک آرمانخواهی دانشجویانی که بهقول شما صرفا بهدلیل عضویت در انجمن اسلامی ستارهدار شده بودند و فعالیت اساتیدی که در چارچوب تنها به نقد و اصلاح بعضی اشکالات پرداخته بودند، دیدهام؛ به حدی از اظهارات شما شگفتزده شدم که از درک اینکه یک نفر چطور میتواند این همه حرف خلاف واقع را با این اعتماد به نفس عنوان کند، عاجز بودم و تا پای انکار آنچه به چشم خود دیده بودم هم پیش رفتم.
از آن دورهای که دانشجو بودید خیلی گذشته است و بهزعم من این دوره طولانی شما را از دیدن حقایقی که در جامعه هست و به تبع آن در دانشگاه، ناتوان کرده است. همین مطرح کردن آرزوی آزادی برای دوستان قدیمتان که به خاطر جرائم امنیتیشان علیه نظام اسلامی در دادگاه صالحه محکوم شدهاند و هماکنون دوران محکومیتشان را میگذرانند و همچنین تقبیح مجازاتی که برای دانشجویان به قول شما آزادیخواه در نظر گرفته شده، در رسانه ملی، گواه فاصله بسیاریاست که سخنان جنابتان با واقعیت دارد. اگرچه ادعاهای واهی شما و جناح اصلاحطلبتان در این سالها برای ما تکراری شده و ما همچنان منتظر مستندات شما در اثباتشان هستیم ولی با ادعای ضرر پارازیتهای ماهوارهای شروع میکنیم. در دانشکدهای که من در آن درس میخوانم هر روز نشریات منتسب به جریان اصلاحطلبی چاپ میشود و در آن به ارکان نظام توهین میشود و کار از انتقاد مدتهاست که گذشته و هیچیک از آنها نه در بندند و نه ستارهای دور سرشان میچرخد. جالب اینکه ترجیع بند مدعیات شما و جریان اصلاحطلب و پیادگان آن در دانشگاهها بعد از همه اظهاراتی که میکنید نبود آزادی است. در مراجعاتی که به شما بهعنوان نماینده شورای شهر تهران میشود تامل بیشتری کنید. در این 5 سال که من در قلب دانشگاههای ایران تحصیل کردهام تنها دانشجویی که حتی اخراج هم نشد و فقط 2 ترم از تحصیل محروم شد، دانشجویی عضو انجمن اسلامی(!) بود که برای خواننده هتاک به اهل بیت طهارت فراخوان حمایت داده بود و حکم اعدام او را نفی و ائمه هدی را ـ العیاذبالله ـ مردگانی در تاریخ مشکوک عنوان کرده بود و از همه جالبتر اینکه این اظهارات خلاف اسلام را در نشریه منتسب به انجمن اسلامی چاپ کرده بودند و اعضای آن رسما از وی حمایت کردند.
خانم ابتکار در سخنان شما آنقدر نکته متناقض هست که مرا برای رد آن از مثالهای خارجی بینیاز میکند. اولا دانشجوی ستارهدار (که البته وجود خارجی هم ندارد) احتیاجی به بازگشت به دانشگاه ندارد، چرا که ستارهدار شدن به معنی اخراج شدن نیست، بلکه یک نوع اخطار است و این ادامه یافتن روند ستارهدار شدن دانشجویان با فرض اینکه سخنان شما درست بوده باشد که نیست یعنی فضا برای فعالیت دانشجویان وجود دارد که میتوانند فعالیت کنند و ستارهدار بشوند که نمیشوند و به فرض هم که بشوند، اخراج نمیشوند!
خانم دکتر فضای دانشگاه ما پویاست. در همین دانشکده ما مدام مناظراتی در همین ترم جاری برگزار شده که مطرح شدن مواردی نظیر دیکتاتوری و اتهاماتی از این دست به نظام اسلامی بیت الغزل تمام آنهایی بوده که به نمایندگی از جناح شما به دانشگاه ما آمده بودند. دانشگاه پویاست با این تفاوت که پویایی آن به نفع شما نیست و آن نیست که شما بخواهید. حکایت شیخ است که چون در انتخابات از آرای باطله هم شکست خورده بود میگفت تقلب شده.
من اگر جای مجری این برنامه بودم بارها به شما یادآوری میکردم که از پشت یک تریبون 70 میلیونی که همین رسانه ملی در اختیار شما قرار داده و پیش از این نیز چندینبار در هفتههای گذشته به همفکران شما داده بود؛ نبود تریبون و فضای نقد را فریاد میزنید و به نظام اسلامی اتهامزنی میکنید. بهقول امامی که همین شما یک دورهای جزو دانشجویان پیرو خطشان بودید همینکه میگویید آزادی نیست یعنی آزادید و جالب اینکه شما فریاد آزادیخواهی را در تلویزیونی که آن را محکوم به اختناق میکنید، سر دادهاید.
صدای شما را از یک برنامه پر بیننده و در پرمخاطبترین ساعت برنامههای تلویزیون و از پرمخاطبترین شبکه آن میشنویم که نظام را متهم به تکصدایی میکنید! حذف شدن اصلاحطلبها از فعالیت سیاسی ناشی از سیاستی برای حذف آنها نبود بلکه نتیجه سیاستهای خودشان در حذف کردن مردم و ندیده گرفتن منویات جامعه مسلمان ایران و فقدان ظرفیت پذیرش رای اکثریت است که اصلاحطلبی را از گفتمان سیاسی حذف کرد. نمیدانم چرا هر وقت این مردم خلاف جریان اصلاحطلبی شنا میکنند نادیده گرفته میشوند و این به نظر شما و امثال شما توطئه دستگاه قدرت میآید.
هرچند ندیده گرفتن جنبش دانشجویی غالب در دانشگاهها و تعریف محدود شما از جنبش دانشجویی به اقلیتی که نمونههایی نظیر حمایت از امثال شاهین نجفیها را در کارنامه خود دارند و نظرشان به اصطلاح به شما نزدیکتر است مثل تعریف شما از مردم پس از انتخابات 88 بود که در آن اکثریت را ندیده انگاشته و خواهان ابطال انتخابات بودید.
خانم ابتکار اندیشههای متناقض و متعارض در دانشگاه و غیردانشگاه مطرح میشوند فقط شاید اقبال منویات شما کاهشی یافته باشد که شما نمیتوانید آن را بپذیرید و قاطبه دانشجویان از میان اقشاری به دانشگاه آمدهاند که در سیاست اصلاحطلبی شهروندان درجه دوم محسوب میشدند و الا هنوز هم باقیمانده اصلاحات تریبون و نشریه مستقل و هر چیزی که در دانشگاه میشود از آن برای اظهارنظر و نقد و امثال آن استفاده کرد، در اختیار دارند. در هفتهای که گذشت بنرهای متعددی مربوط به برنامه بزرگداشت روز دانشجو از سوی انجمن اسلامی به در و دیوار دانشگاه تهران نصب شده بود که میهمان ویژه آن محمد خاتمی بود! کسی که نقش وی در فتنه 88 انکارنشدنی است و این از سعهصدر نظام بوده که همچنان آزاد است و میتواند به دانشگاه بیاید و اگر تهران و شهرستانها در روز 16 آذر بهدلیل آلودگی هوا تعطیل نمیشد، وی به دانشگاه میآمد و باز هم مصداق نبود آزادی بیان و تضارب آرا در دانشگاه میشد. حیرت من از اصرار انجمن موسوم به اسلامی در دانشگاه این است که با تمام قوا اصرار بر حمایت از مجرمان سیاسی دارد و وی را میهمان فضای دانشگاه میکند.
16 آذر سالگرد آزادیخواهی بود اما سالگرد آزادگی هم بود. اگرچه بهقول امام اساسا این مردم نمیروند که برای آزادی شهید بشوند و برای اسلام است که شهید میدهند و دادهاند و خواهند داد. اصلا این آزادی چیست که در هیچیک از همایشها، سخنرانیها، تریبونها و برنامههای تلویزیونی که شما و همفکران شما در آن شرکت میکنید، وجود ندارد و در عین حال کسی از گفتن هیچ چیزی ولو اتهام دیکتاتوری به ارکان نظام و کوچک شمردن مردم و اتهام وابستگی به جنبشهای دانشجویی که مثل انجمن اسلامی به بنیاد باران و امثال آن وابسته نیستند، ابا نمیکند. این تضارب آرایی که شما میگویید چه چیزی است که در مناظرههای دانشگاهی و تلویزیونی که مدام برگزار میشود رخ نمیدهد؟ این نقادی که از آن دم میزنید چیست که در هیچ یک از روزنامههای جریان شما و سایتها و وبلاگهای منتسبان به شما و نشریات دانشجویی انجمن اسلامی مظلوم بهزعم شما عنوان نمیشود؟ جالب اینکه این تضارب آرا را امروز آنهایی مطرح میکنند که در دوره اصلاحات مراجع تقلید را هم به آن راه نمیدادند چه رسد به مردم عادی و حکایت انتقاد و تضارب آرای شما حکایت پیام اصلاحات است که خود اصلاحطلبان یکدیگر را به نفهمیدن آن متهم میکنند! خانم ابتکار! من شرم دارم از اینکه بیپرده بگویم آنچه شما در رسانه ملی عنوان کردید سیاهنمایی ماست سفید بود و در روز روشن به ماه و ستاره استناد کردن و همچنین از اینکه بگویم اینها همه دروغ بود و برای آن نمونه نقض بیاورم و این برای آن است که شما شرم نکردید که مقابل 70 میلیون نفر مطالبی را عنوان کنید که بهخاطر خدا یکی از آن میان به واقعیت حتی نزدیک هم نبود و شما به خودتان اجازه دادید که دادگاه نظام اسلامی و احکام اسلام و قانونی را که بازگشت به آن شعار انتخاباتی دوستانتان بود، تقبیح کنید و آنهایی را که به حکم همه اینها روانه زندان شدند، مظلوم بدانید و اساتیدی که از بیتالمال مسلمین حقوق میگرفتند و علیه اسلام و جمهوری اسلامی سخنرانی میکردند را اساتید آزادیخواه معرفی کنید. فرق است بین انتقاد کردن و نشر کذب کردن و تفاوت دارد اینکه یکسری دنبال چاره باشند یا در حال کندن چاله و استحمار مردم است اینکه انتظار داشته باشید برخوردشان با هردوی اینها چه در دانشگاه و چه خارج آن یکسان باشد.