بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

تاریخ یمن 7

پیش از این گفته شد که کار در یمن بدانجا رسید که با مرگ احمد بن یحیی نظامیان و بخش قابل توجهی از مردم به رهبری عبدالله السلال بر او شوریدند و السلال در یمن اعلام جمهوری کرد. دولت های خارجی نیز جز عربستان و اردن جمهوری را به رسمیت شناختند و این مقدمه جنگی داخلی در یمن گردید. نیروهای نظامی عربستان و مصر وارد یمن شدند و هر یک به طرفداری از سلطنت طلبان و جمهوری خواهان به فعالیت پرداختند. تا اینکه در سال 1964 سازمان ملل که جمهوری را به رسمیت شناخته بود طرحی را تحت عنوان سطح سخت ارائه داد که طی آن مرزهای یمن با عربستان به منطقه ای بی طرف تحت نظارت نیرو های حافظ صلح تبدیل شود و نیرو های خارجی نیز از یمن خارج شوند اما این طرح عملا از سوی دو کشور متخاصم در یمن نادیده گرفته شد و به نتیجه نرسید و سازمان ملل نماینده خود را از یمن فراخواند. در واقع آنچه که از آن بعنوان جنگ داخلی یمن شمالی و یا انقلاب 26 سپتامبر یاد می شود در عمل جنگی نظامی ما بین نیروهای مصر و عربستان سعودی در خاک یمن بوده است و بررسی تاریخ یمن در این دوره بدون در نظر گرفتن عملیات خارجی ها در آن غیر ممکن است.

مصر در ابتدا عملیات خود را در چند بخش با محوریت نیروی هوایی طراحی کرده بود که بمبماران و تخریب مواضع عربستان و سلطنت طلبان متوکلی در شمال، پاکسازی و امنیت بخشی به جاده هایی که پایتخت را به دیگر نقاط کشور و خصوصا شمال وصل میکردند و همچنین پشتیبانی هوایی از نیروی زمینی درگیر در مناطق جنگی محور های اصلی آن را تشکیل می دادند. مصر همچنین اعتبارات کلانی برای تطمیع سران قبائل و تامین مایحتاج آنها برای جلوگیری از پیوستن به نیروی سلطنت طلبان اختصاص داده بود. با این حال حملات هوایی مصر، قوای سلطنت طلبان را به تپه ها و ارتفاعات عقب راند در حالیکه در مناطق یاد شده امکان تجدید قوا برای آن ها فراهم می شد. همچنین این حملات باعث شد تا سلطنت طلبان به تاکتیک جنگ های نامنظم رو بیاورند که خود کار را سخت تر و جنگ را طولانی تر می کرد.


شاید بتوان یکی از مهم ترین اقدامات ارتش مصر در یمن را عملیات رمضان نامید. عملیات رمضان در فوریه 1963 و به رهبری انور سادات و ژنرال عامر از هواپیما در صنعا پیاده شدند. عامر پس از برسی اوضاع به کمک نیروی نظامی جمهوری خواهان از قاهره درخواست بیست هزار نفر نیرو کرد. چند روز بعد پنج هزار نیروی مصری به صنعا رسیدند و در 18 فوریه اولین گروه از نیروهای مصری از صنعا به سمت معرب در جنوب شرق حرکت کردند که نیروهای سلطنت طلبان و آل سعود نتوانستند جلوی آن ها را بگیرند و غفرمانده آنها به مرزهای محافظت شده تحت الحمایه های انگلستان گریخت. با این حال در اواسط آوریل سلطنت طلبان در کنفرانسی که با حضور ملک فیصل السعود در ریاض برگزار شد تاکتیک های خود را تغییر دادند و قرار شد تا از شتر به جای ماشین های جنگی که برای عبور و مرور به جاده هایی که در دست مصریان بود احتیاج داشتند؛ استفاده کنند. پس از آن بود که کاروان های شتر از ربع الخالی واقع در عربستان وارد یمن می شدند و از شرق به سمت صنعا حرکت میکردند. سلطنت طلبان به رهبری بدر تا پایان ماه اوریل جواف، را پس گرفتند و بر شهر برات که در بلندی های ما بین جواف و سعده بود مسلط شدند و بدین واسطه توانستند آزادانه در بیابان شرقی به رفت و آمد بپردازند و همچنین توانستند منطقه را بجز حازم از نیرو های مصری پاکسازی نمایند. در دوازده ژانویه و در ماه شعبان قمری، چهار هزار پیاده نظام مصری با حمایت ارتش جمهوری خواه و نظامیان اجیر شده از تحت الحمایه عدن به شهری در سی کیلومتری غرب صنعا حمله می کنند که شاهزاده عبدالله بر آن مسلط بود و بواسطه آن بر جاده بندر حدیده که از استان کوکبان می گذشت و به حجه می رسید. در دو روز اول ارتش مصر بیش از دوازده مایل پیشروی کردند و سلطنت طلبان بیش از 250 نفر تلفات دادند. پس از آن مصری ها به سوده حمله کردند که در صد مایلی شمال غرب صنعا بود. آنها از عد محبوبیت فرمانده محللی سلطنت طلبان استفاده کردند و با تطمیع شیوخ منطقه شهر را بدون درگیری متصرف شدند. با این حال پس از یک ماه شیوخ سوده فرستادگانی را به اقامت گاه محمد البدر فرستادند تا عذر آنها را بپذیرد و برای آنهاپول و تجهیزات بفرستد تا علیه ارتش مصر وارد جنگ شوند. سلطان مخلوع متوکلی نیز نیروی تازه نفسی برای بازپس گیری شهر و اطراف آن از دست مصریان فرستاد. در پانزدهم آگوست عملیات دیگری را از پایگاه خود در شمال غرب انجام میدهند که شامل هزار نیروی مصری و دو هزار جمهوری خواه می شد. عملیاتی که هدف آن قطع مسیر ارتباطی سی مایلی از میان کوه ها بود که از خوبه در مرز عربستان سعودی تا ستاد مرکزی البدر در کوه هی غرا بود. با این حال در دو روز اول عملیات ماشین های جنگی آنها در گل و لای کوهستان زمینگیر شدند و در روز سوم البدر در دره تشار و عبدالله حسین در دره حراز به آن ها حمله کردند. در این بین نیروی پشتیبانی که مصریان انتظار آن را می کشیدند به معرکه نرسید اما البدر نیروی تازه نفسی را از جواف فراخواند و به نیروی های مصری حمله ور شد. جنگ همچنین در دیگر مناطق گسترش یافت و هر یک از طرفین در موارد مختلفی اعلام پیروزی کردند. با این حال مصر در دوم نوامبر طی کنفرانس ارکویت آتش بس را پذیرفت.

در سپتامبر 1964 جمال عبدالناصر و ملک فیصل السعود یکدیگر را در اجلاس سران عرب در اسکندریه ملاقات کردند. در آن زمان بیش از چها هزار نیروی مصری در یمن مستقر بودند و تا آن روز مصر ده هزار تلفات داده بود. در بیانیه ای رسمی رهبران دو کشور که هریک داعیه رهبری جهان عرب را نیز داشتند تهعد کردند که برای رفع اختلافات بین دو جناح در یمن همکاری کنند؛از درگیری های مسلحانه جلوگیری کنند و از طریق مذاکرات صلح آمیز به توافقی نهایی دست یابند. بیانیه منتشر شده با استقبال جهان عرب مواجه شد و واشنگتن که بازی دو طرفه ای را از ابتدای جنگ آغاز کرده بود از آن بعنوان عملی سیاستمدارانه و اقدامی مهم برای پایان دادن به جنگ داخلی یاد کرد. نکته جالب توجه در این زمینه این است که آمریکا با به رسمیت شناختن دولت جمهوری سوسیالیستی آن هم در اوج جنگ سرد با شوروی به توافق رسیده بود و از سوی دیگر از فیصل در مقابل ناصر حمایت می کرد و عملا از هر دو طرف درگیر در جنگ پشتیبانی می کرد. جمال عبدالناصر پادشاه عربستان را به گرمی در فرودگاه اسکندریه در آغوش کشید و او را برادر خطاب کرد و فسصل نیز گفت که مصر را با قلبی آکنده از از علاقه به ناصر ترک میکند. در دوم نوامبر و طی جلسه ای بین سلطنت طلبان و جمهوری خواهان بنا شد که از روز هشتم نوامبر آتش بس میان طرفین برقرار گردد. قبائل دوطرف نیز از آن حمایت کردند و بنا شد تا گروهی متشکل از نه نفر از سلطنت طلبان و جمهوری خواهان به همراه یک نماینده از مصر و نماینده دیگری از عربستان بر روی جزئیات آن کار کنند و قرار شد تا در 23 نوامبر کنفرانسی متشکل از 168 نفر از روسای قبائل یمن برگزار شود.

امتیاز این مساله برای سلطنت طلبانی که عملا قدرت را از دست داده بودند این بود که در دولت موقتی که در تیجه این کنفرانس بنا شد تا برگزاری همه پرسی اداره امور را بدست بگیرد سهمی دشته باشند. تا زمان برگزاری همه پرسی برای انتخاب حکومت سلطنتی و یا جمهوری در یمن نیز بنا شد تا محمد البدر و عبدالله السلال هر دو عقب بنشینند.

با این حال پس از دو روز مصریها بمبماران مواضع نیرو های البدر را از سرگرفتند و کنفرانسی که قرار بود در 23 نوامبر برگزار شود به سی ام و پس از آن به آینده موکول شد. جمهوری خواهان سلطنت طلبان را برای عدم همکاری سرزنش می کردند و سلطنت طلبان نیز مصریان را که به بمباران خود ادامه بودند مقصر میدانستند.

از دسامبر 1964 مصادف با شعبان 1384 تا فوریه  سال بعد سلطنت طلبان 4 عملیات مصریان را برای رسیدن به کوهستان های تحت کنترل خود شناسایی کردند که تلفاتی نزدیک به هزار نفر برای ارتش مصر به همراه داشت. همزمان نیرو های البدر نیز در حال طراحی عملیاتی علیه نیرو های مصر بودند. عملیات با هدف قطع راه های ارتباطی مصریان که از صنعا تا معرب کشیده می شد به فرماندهی شاهزاده محمد طراحی شده بود تا بدین وسیله نیرو های مصری را تسلیم کند. نیروهای سلطنت طلبان تلاش کردند تا پادگان های موجود در راه مواصلاتی مصریان را تصرف نمایند و با ایجاد استحکامات مانع از تحرکات ارتش قاهره شوند. حمله به مواضع مصریان با همکاری قبیله نحم برنامه ریزی شده بود که خود را متحدان مصریان معرفی کرده بودند و به آنها اطمینان داده بودند که در غیبا مصریان از کوه های وادی حمیدات دفاع خواهند کرد. در پانزده آوریل که آخرین گروه مصریان که منطقه را ترک کرد حمله نیرو های سلطنت طلبان آغاز شد و در حالیکه نیرو های دو طرف از چندهزار نفر تجاوز نمی کرد درگیری آغاز شد و با رسیدن نیروی تازه نفس برای هر دو گروه آتش آن به مناطق دیگر گسترش یافت. در همین حال شاهزاده احمد بن حسن به مواضع مصریان در شمال شرقی صنعا حمله کرد. شاهزاده محمد محسن نیز با 500 نفر به مصریان در حمیدات حمله برد و شاهزاده حسن از صعده و امیر حسن بن حسین نیز از جمات در غرب صعده نیرو های خود را به میدان فرستادند. در نتیجه عملیات راه های مواصلاتی مصریان قطع شد و ارتباط با سه تا پنج هزار نفر از آنهایی که در پادگان های بین راه باقی مانده بودند تنها با هواپیما مقدور بود.

پس از آن رادیوی اصلاح طلبان شروع به تبلیغات برای ایجاد اختلاف در صفوف جمهوری خواهان نمود و وعده عفو عمومی برای آنها را داد. محمد البدر نیز همچنین از تصویب قانون اساسی دموکراتیک صحبت میکرد که با رای مردم برقرار شود. در مقابل عبدالله السلال از ناصر تقاضای نیروی پشتیبانی نمود و رییس جمهور مصر نیز در خواست او را اجابت کرد و نیروهای تازه نفس و تجهیزات فرستاد. در ماه آگوست سلطنت طلبان 7 ارتش که هر کدام مابین 3 تا ده هزار نفر نیرو داشتند بعلاوه مجموعه ای بین چهل تا 60 هزار نفر در کنار قبائل سلطنت طلب که پنج تا شش برابر همین تعداد بودند و نیرو های محمد البدر که در ماه ژانویه به سیروه در شرق یمن منتقل شدند. نیروی سلطنت طلبان در 14 ژانویه وارد غفلان و در روز شانزدهم معرب را متصرف شدند. در همین زمان جنگ برای مصر روزانه پانصد هزار دلار هزینه داشت و سلطنت طلبان 40 هزار نفر را از دست داده بودند. در ماه پاگوست جمال عبدالناصر تصمیم گفت تا شوروی را وارد مناقشه کند. او مسکو را متقاعد کرد که بازپرداخت وام 500 میلیون دلاری او را لغو کنند و برای جمهوری خواهان تجهیزات تهیه کنند. در اوایل ماه مه سلال نیز نیز قائم مقام خود ژنرال حسن امری را خلع و احمد نمان را جایگزین وی کرد. نمان فردی میانه رو و سازشکار بود لکن به نشانه اعتراض به ناکامی سلال از تحقق آرمان مردم از ریاست شورای مشورتی جمهوری خواهان استعفا داد. با این حال اولین اقدام نمان تشکیل کابینه ای 15 نفره برای ایجاد توازن ما بین نیروهای دو گروه عمده در یمن بود. شیعیان زیدی در شمال که عمدتا سلطنت طلب بودند و شافعیان جنوب که نیروی عمده جمهوری خواهان را تشکیل میدادند...

  • ۹۴/۰۲/۲۸
  • محمد صادق حاج صمدی

تاریخ یمن

وطن امروز

یمن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی