ما فکر میکردیم دادمان را از دست مشاور و معاون رئیسجمهور سیاهه کنیم محضر محترم خودشان، دردمان دوا میشود و کابینه یک تذکری دریافت میکند و لحنش با مردم عوض میشود! نمیدانستیم رئیسجمهورمان برمیگردد و میگوید کمسوادیم و از جای خاصی تغذیه میشویم! آیا به شما نرسیده که سلام خدا بر او فرمود هر کس مردم را تحقیر کند (و کرامت انسانها را پاس ندارد) و در برابر مردم گردن افرازد، حقیقتا جبار و طاغوت اوست. (الحیا 9/ 331 به نقل از اصول کافی 2/311)
حداقل میگذاشتید دهه فجر و بازپخش سخنرانیهای امام در این دهه درباره مردم و عزت و رابطه با آمریکا و ملتی که روزه دارد، تمام بشود بعد همچین صحنههایی از صفهای کرامت و سخنرانیهای اکرام مردم میآراستید!
از نظر آقایان، مردم مشتی طرفدار بیقانونی و کمسوادند! شانس آوردیم والا مرحله بعد مردم میشدند حجم قابل توجهی مزاحم که زیر سایه بنفش دولت زندگی میکنند! من از همین دانشگاهی فارغ التحصیل شدهام که آقای رئیسجمهور اهلش را به پرداختن به توافق ژنو تهییج کرد! یکی از مرتبطترین رشتهها را هم خواندم که علوم سیاسی بوده باشد اما حالا نمیدانم از نظر آقای رئیسجمهور کمسواد محسوب میشوم یا مزاحم یا اینکه باید درباره توافقنامه ژنو اظهار نظر کنم تا یک سری کمسواد دیگر در این باره صحبت نکنند.
آقای رئیسجمهور!
بفرمایید باسواد که از کمسواد سوادش بیشتر باشد یعنی چه کسی؟! لیسانس داشته باشد؟! فوقلیسانس گرفته باشد؟! دکتر باشد یا استاد دانشگاه باشد؟! وزیر بوده باشد یا نماینده مجلس باشد یا رجل سیاسی محسوب شود!؟ چه مدرکی باید ارائه شود تا یک شخصی صلاحیت اظهار نظر راجع به سرنوشتش را، غرورش را، عزتش را پیدا کند؟ گیریم پدران و مادران این شهیدانی که رفتند و شهید شدند که شما امروز رئیسجمهور باشید؛ سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشند، آیا اینها صلاحیت ندارند راجع به سرنوشت موجودیتی که بهواسطه خون ریخته فرزندان آنها بنا شده اظهار نظر کنند؟! اینها که سواد ندارند اما الفبای غیرت را خوب میدانند، چطور؟ امثال پدر شهید هستهای که شما قدرت چانهزنیتان را در ژنو مرهون زحمات امثال او بودهاید حق ندارد سؤال کند که چه بر سر ماحصل خون فرزندش آمده؟! جانبازی که هنوز قامتش راست نمیشود نباید بپرسد سری که بالاگرفته بود بعد از این همه سال مقاومت چرا امروز جلوی کری خم شده؟! ما نباید بپرسیم چرا اشتون چنین گرم کری را در آغوش میکشد بهخاطر پیروزی ظریف؟! نباید توضیحات ارائه شده به کنگره آمریکا را درباره توافق ژنو ترجمه کنیم؟! باید جزئیات این پیروزی بزرگ را از متن منتشر شده کاخ سفید بشنویم بهجای 2 لب خندان وزیر خارجه؟! پدر شهیدی که 4 فرزندش را در راه عزت انقلاب داده، نباید سؤال کند چرا آقای ظریف همچنان به روی کسی که هفتهای دو بار ما را تهدید به حمله نظامی میکند، لبخند میزند؟! ما صلاحیت اینها را نداریم چون در میان ما نیست کسی که مدرکش را از انگلستان گرفته باشد و ما یک مشت فرنگ ندیده بدبختیم که از یکجای خاص تغذیه میشویم! اصلا همه ما بیسواد! هر بیسوادی میفهمد که نباید بعد از 35 سال دوباره در صف سبد کالا بایستد! هر بیسوادی متوجه میشود که وزیر خارجه آمریکا و اشتون همدیگر را به خاطر تسلیم شدن جلوی ملت ایران در آغوش نمیگیرند و در گوش هم زمزمه نمیکنند که بالاخره ایران اجازه داد ما خودمان را تسلیم کنیم! همسران شهیدان انرژی هستهای حق ندارند فریاد بزنند و از توافقی که بر سر خون مردانشان شده، سؤال کنند!؟
آقای رئیسجمهور!
گویی چنان به بیرون مرزها خیره شدهاید که از مردم فارغ گشتهاید چنان که انگار با این مردم بیگانهاید! هر که بر سر تعهد اقدام مشترک انقلت دارد کم سواد است و لبوفروش و هرکه آن را تایید میکند فرهیخته و با سواد؟! درباره فساد کرسنت صحبت نکنیم. درباره گذشته آقایان معاونان و وزرا صحبت نکنیم. درباره اوضاع بازار بورس حرفی زده نشود. درباره قرارداد ژنو که آینده مملکت و فرزندانمان بدان بسته است، سکوت کنیم. همایش ضداسرائیلی برگزار نکنیم. بیلبوردهای ضدآمریکایی را از خیابانهایمان جمع کنیم. بعد از 35سال برگردیم به وضعیت اول انقلاب و برویم و مثل بچه آدم آرام و بیصدا در صف ارزاق بایستیم و صدقه بگیریم و صدایمان هم درنیاید که چرا آقای عراقچی گفته سانتریفیوژها، روغن ریخته بود نذر امامزاده کردیم!؟ و نپرسیم چه بر سر کرامت و عزتمان آمد و دیپلماسی که به چیکن استراتژی رسیده بود چرا دوباره به پلیس خوب و پلیس بد و هویج و چماق بازگشته است؟!
ایکاش همانقدر که هنگام انتخابات مردم را مغلظ تلفظ میکردید هنگام مطالبه کردنشان هم به ایشان بها میدادید! به پشتوانه چه چیزی اینچنین بیمحابا با مردم سخن میگویید!؟ یکباره بخشنامه کنید پیش از هر تحلیل و مقاله و سرمقاله و گزارش، نویسنده ابتدا تحصیلات و مشخصات فردی و خانوادگی خود را به انضمام سطح درآمد و... درج کند بعد آنچه میخواهد را ارائه دهد که ابتدا صلاحیتش محرز شود. مبادا یک کمسواد یا بیسوادی سؤال کند از چیزی که باب طبع دولت انتقادپذیر اعتدال نیست. کسی هم من بعد جملات امام را درباره پابرهنهها و مستضعفان و آمریکا و خطر اسرائیل نقل نکند که ظرافت سیاست خارجی بر هم نخورد. مبادا کسی سؤال کند چطور با آنکه سیاست خارجیاش را با شما بر پایه رویارویی ترسیم کرده از در آشتی سخن میگویید؟ کسی از گام نهایی سؤال نکند که آنقدر داوطلبانه اعتمادسازی بشود که در پایان کتابهای مربوط به رشتههای مرتبط با انرژی هستهای هم از چرخه نظام آموزش حذف بشود تا شاید آمریکا اذعان کند به اینکه انرژی هستهای حق مسلم ملت ایران باشد. هیهات اما که از زبان سگ سیاه جز پارس کردن شنیده نمیشود و بعد باید برای امنیت اسرائیل هم اعتمادسازی کنیم! و از ما راضی نمیشوند و اعتمادشان جلب نمیشود الا که از ایشان پیروی کنیم که «لن ترضی عنک الیهود و النصری حتی تتبع ملتهم».
هرکسی از این چیزها بپرسد کم سواد است و لبوفروش! و من دوستتر دارم آن لبوفروش کمسوادی باشم که بهدنبال عزت خود میدود بهجای آن استاد دانشگاهی که بعد از اینهمه سال در چشم علیرضای احمدی روشن نگاه کند و بگوید این هستهای چه فایدهای برای این مملکت داشته است که اگر کسی از غیرت دق کند و بمیرد لایق ملامت نیست!
* سواد: کارشناسی علوم سیاسی