بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


۲۵ مطلب با موضوع «غرب آسیا» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در نوشتار قبل نگاهی اجمالی به عربستان و روابط آن با ایران و نقش آن در جنگ تحمیلی در دوران ملک خالد بن عبدالعزیز پرداختیم. پادشاهی که دوران حکومتش را با بیماری قلبی سپری نمود و به جنگ علیه انقلاب نوپای مردم ایران پرداخت و در این راه از هیچ عملی فروگذار نکرد. خالد در سن 84 سالگی درگذشت و جای خود را به برادر ناتنی اش فهد داد. فهد که در دوران خالد و با توجه به بیماری همیشگی وی عملا حکومت را در دست داشت هشتمین فرزند عبدالعزیز بود که در سال 1921 از حصه بنت احمد السدیری متولد شد. بزرگترین از هفت سدیری تحصیلات خود را در مدرسه سلطنتی ریاض که توسط عبدالعزیز برای تحصیل شاهزادگان آل سعود ساخته شده بود گذراند و سپس برای تحصیلات مذهبی به مدرسه ای دینی در مکه رفت. فهد در جوانی و با فشار مادرش به یکی از اعضای هیئت مشاوران پادشاه تبدیل شد. در سال 1945 و در زمان وزارت خارجه امیر فیصل در اولین سفر رسمی خود ریاض را به مقصد سانفرانسیسکو ترک کرد تا منشور سازمان ملل متحد را از طرف عربستان سعودی امضا کند. در سال 1953 به نمایندگی از خاندان سعود به انگلستان رفت تا در تاجگذاری ملکه الیزابت دوم شرکت نماید و در همان سال بعنوان اولین وزیر آموزش عربستان انتخاب شد. در سال 1959 نماینده عربستان در اتحادیه عرب بود که آغاز برجستگی وی در میان خانواده سعود بود. فهد در سال 1962 با عنوان وزیر به وزارت کشور فرستاده شد که یکی از دو وزارت خانه مهم در عربستان است و در سال 1965 به نمایندگی از عربستان در اجلاس سران کشور های عرب در مصر حضور یافت. دو سال بعد در 1967 بعنوان معاون دوم نخست وزیر برگزیده شد. مقامی که برای اولین بار و بدست ملک فیصل ایجاد شده بود و عموما نصیب ولیعهد بعدی در عربستان می شود. چرا که در ساختار حکومتی عربستان شاه و نخست وزیر یکی است و پس از آن معاون اول نخست وزیر یا مقام ولیعهدی قرار میگیرد و بعد از آن معاون دوم نخست وزیر نشان دهنده در نمایی از مراتب رسیدن به مقام سلطنت است.

پس از مرگ فیصل در سال 1975 فهد فرزند حصه بنت احمد السدیری بعنوان ولیعهد و معاون اول نخست وزیر انتخاب شد. این در حالی بود که فهد دو برادر بزرگتر به نام های سعد و ناصر داشت که طبق قانون باید به مقام ولیعهدی می رسیدند اما از طرف شورای خانواده نا مناسب شناخته شدند. امیر ناصر بن عبدالعزیز که به فساد اخلاق مشهور بود از مادری مغربی متولد شده و در نتیجه خاندانی از طرف مادر برای حمایت از او برای ریسدن به سلطنت در ساختار سنتی و خانوادگی عربستان وجود نداشت. ناصر در عهد پدر و در سال 1938 فرماندار ریاض بود اما حادثه ای در سال 1951 منجر به خلع وی گردید. داستان از این قرار بود که طی مراسمی رسمی در ریاض برادر او امیر منصور که وزیر دفاع وقت عربستان بود به همراه تعداد زیادی از میهمانان من جمله تعدادی از نمایندگان کشور های خارجی بدلیل مسموم بودن مشروبات الکلی جان سپردند. پس از آن عبدالعزیز او را از مقامش خلع نمود و وی روانه زندان شد. در نتیجه آل سعود او را به دلایلی همچون فساد اخلاق، سابقه بی کفایتی و ... او را نامناسب تشخیص داد و او بازی قدرت را به برادران سدیری باخت. امیر سعد نیز که در سال 1993 در گذشت مدتی فرماندار عسیر بود رییس شورای خانوادگی آل سعود بود (شورایی غیر سیاسی و خانوادگی که هم اکنون ملک سلمان ریاست آن را برعهده دارد.) سعد اگرچه مادری از آل سدیر داشت اما بدلایل نامعلومی از سوی آل سعود تحت عنوان بی کفایتی از رسیدن به سلطنت منع گردید.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

پیش از این گفته شد که ملک سعود بن عبدالعزیز با کودتای برادرش فیصل مجبور به کناره گیری از سلطنت گردید و فیصل بن عبدالعزیز در سال 1964 به سلطنت رسید. وی سومین فرزند ذکور عبدالعزیز و ثمره ازدواج عبدالعزیز با طرفه بنت عبد الله بن عبد اللطیف آل الشیخ بود. نکته ای حائز اهمیت که خاندان آل سعود را با آل الشیخ که معنویت عربستان وهابی را در دست دارند پیوند می دهد و این امر کمک شایانی به فیصل در رسیدن به قدرت و حفظ آن نمود. فیصل عملا توسط عبد الله بن عبد اللطیف بزرگ شده بود که معلم عبدالعزیز نیز بود و در نتیجه فیصل فردی مذهبی بارآمد.

آل سعود که علاوه بر تکیه بر سیستم امنیتی و نیروی نظامی و استفاده از قدرت سخت در داخل عربستان، عمده اقتدار خود را بوسیله خاندان آل الشیخ بدست آورده اند حکومتشان را به همان وسیله تداوم بخشیده اند. آل الشیخ فرزندان محمد بن عبدالوهاب اند و منظور از شیخ همان محمد عبدالوهاب است. نوادگان عبدالوهاب بزرگترین خانواده متحد آل سعود در عربستان هستند که ریاست مذهب وهابیت را برعهده دارند و در حال حاضر عبدالعزیز بن عبدالله مفتی اعظم عربستان و امام جمعه حرم مکی شریف است. بزرگ خاندان آل شیخ محمد بن ابراهیم مفتی کشور عربستان بود که فیصل با استفاده از نفوذ وی توانست سعود راعزل کند. لکن فیصل در سنین جوانی با دایی اش محمد بن ابراهیم در زمینه روابط با انگلستان اختلاف پیدا کرد. چرا که برخلاف فیصل شیخ محمد موافق رابطه با غرب نبود. این اختلاف تا بدانجا پیشرفت که باعث شد فیصل دایی اش را در خانه اش در حجاز که زمانی حکومت آنرا بر عهده داشت تحت مراقبت قرار دهد و به تدریج به آل الشیخ بدبین شود. اولین گامی که فیصل برای کم کردن نفوذ خانواده آل شیخ برداشت، لغو کردن موروثی بودن مقام مفتی کشور بود که بطور سنتی یکی از آل الشیخ آنرا برعهده می گرفت. از این رو برای تعیین مقام مفتی کشور اداره ای را وابسته به شورای وزیران ایجاد کرد تا مفتی اعظم را برگزیند.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰
  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

پیش از این بصورت اجمالی به دوره اول و دوم سلطنت آل سعود پرداخته شد و حکومت عبدالعزیز که پدر پادشاه کنونی عربستان است نیز مورد بررسی قرار گرفت.
عبدالعزیز در آستانه دهه شصت میلادی درگذشت و این دهه همزمان بود با اوج جنگ سرد، موج پان عربیسم در منطقه و جنگ های اعراب و اسرائیل که غرب آسیا را دستخوش تغییرات فراوان کرده.

پس از مرگ عبدالعزیز در 1953 سعود که فرزند ارشد بود به جای پدر نشست. عبدالعزیز از همسر دوم خود وضحى بنت محمد بن برغش العریعر از آل حمید از بنی خالد بود که در کویت امروز حکومت می کردند دو پسر به نام های ترکی(پسر ارشد عبدالعزیز) و سعود داشت. لکن ترکی که در زمان پدر ولیعهد بود پیش از عبدالعزیز بر اثر آنفولانزا در ریاض درگذشت و تنها پسر وی فیصل که در عهد سعود وزیر کشور بود پس از مرگ او متولد شد. عبدالعزیز که از مرگ وی بسیار متاثر شده بود حکم کرد که سلطنت به برادران و نه به پسران انتقال یابد و در نتیجه سعود دومین پسر ارشد عبدالعزیز بعنوان ولیعهد انتخاب شد و  در سال 1953 به جای پدر به تخت نشست.
سعود در عرصه سیاست خارجی عکس پدرش که سیاست بیطرفی اتخاذ کرده بود دیپلماسی فعالی داشت. و بحران سوئز که به جنگ 1956 بین اعراب و اسرائیل ختم شد در زمان او بوقوع پیوست و وی نقش مهمی در این باره بازی کرد. جریان بحران سوئز بر این قرار بود که نوری سعید نخست وزیر عراق وقت بود؛ تمایلات شدیدی به غـرب نشـان میداد به طوری که سیل کمکهای اقتصادی و تسلیحاتی آمریکا به عراق سرازیر بود و مصر تحت الشعاع قرار گرفت. این در حالی بود که سه دولت غربی آمریکا٬ فـرانسـه و انگلیس در 23 مه 1950 در اعلامیهای مشترک توافق نمودند که از مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه جلوگیری کنند و برای دول منطقه اسلحه نفرستند.
نزدیکی بغداد به غرب ٬ سرانجام ٬ پیمان بغداد بین عراق و ترکیه ؛ سپس بریتانیا٬ پـاکسـتان و ایـران را در سالهای 1954 و 1955 در پی داشت. ایالات متحده آمریکا هم به عنوان ناظر شرکت داشت. هدف اصلی غرب حفظ کشورهای تحت نفوذ خود در برابـر نـفوذ شـوروی و کمونیسم بود. این پیمان ناصر را شدیداً ناراضی ساخت و ناصر آن را تلاش بریتانیا برای بازگشت به خاورمیانه توسط نوری سعید دانست و این اقـدام عـراق را٬ کـه بـه عقیده او در اتحاد اعراب شکاف ایجاد کرده بود٬ محکوم نمود.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰
بر اساس آنچه که مرکز مطالعات خلیج فارس منتشر کرده است پایان یافتن دوره اول حکومت آل سعود که در شماره های قبل به آن پرداخته شد و با سفک دم و تجاوز و غارت همراه بود همزمان است با شدت گرفتن تحرکات انگلستان در خلیج فارس و رقابت آن با امپراطوری عثمانی. در نتیجه تحرکات داخلی عربستان و نحوه تعامل ترکان با این قضیه مورد توجه دولت انگلیس قرار گرفت که بهمین واسطه میتوان آل سعود را مولود نامشروع انگلستان در عربستان نامید.

بعد از سقوط درعیّه به دست ابراهیم پاشا و فرار جمع زیادی‏ از وهابیون، با مرگ ابراهیم پاشا، فراری‏ها به شهر بازگشتند. از جمله کسانی‏ که دوباره به شهر آمدند، عمربن عبدالعزیز، ترکی‏ برادرزاده عبدالعزیز و مشاری‏ بن سعود بودند.
این افراد دست به تعمیر خرابی‌های شهر زدند و بدین ترتیب بسیاری‏ از اهالی‏ آن دوباره بازگشتند. مصری‏ها از سلطه دوباره وهابی‏ها نگران شدند؛ از این‌رو لشکری‏ به فرماندهی‏ حسین بیگ ترتیب دادند و به درعیّه هجوم آوردند و حاکم آن را که مشاری‏ بود، دستگیر نموده، او را تحت الحفظ به مصر فرستادند. اما وی‏ در میان راه از دنیا رفت و بقیه افرادش گریختند و به قلعه ریاض پناه بردند. حسین بیگ سه روز آن‏جا را محاصره کرد. از طرفی‏ چون آذوقه‏شان تمام شده بود، از حسین بیگ امان خواستند. حسین بیگ به آنها امان داد، در نتیجه همگی‏، به غیر از ترکی‏ که شبانه از قلعه فرار کرد، خارج شدند و دست بسته به مصر رفتند.
ترکی مدتی‏ طولانی‏ در مناطق جنوب، مخفیانه زندگی‏ می‏کرد و هر از چند گاهی‏ به صحرای نجد می‏رفت و اعراب بادیه‏نشین را به آیین وهابیت فرا میخواند. وی‏ با زنی‏ از خاندان تدمر ازدواج کردکه ثمره این ازدواج فرزند‏ پسری به نام جلوی‏ شد.
ترکی30 تن از بزرگان اعراب بادیه را پیرامون خود گرد آورد و بدین وسیله سایر قبایل را نیز مطیع خود ساخت. در جریان قیام مردم قصیم بر ضدّ مصریها، که مجبور شدند از حجاز به تدریج خارج شوند، ترکی‏ از این فرصت استفاده کرد.در منطقه ریاض بر لشکر مصری تاخت و آن‏جا را به تصرف خود درآورد. از همانجا بودکه به توسعه حکومت خود پرداخت و به مناطق دیگر دست‏ اندازی‏ کرد. بعد از آنکه مصریها منطقه نجد را ترک کردند، بعضی‏ از مناطق قصیم هم به حکم ترکی، ضمیمة حکومت وی‏ گردید. لذا می‏‌توان گفت که او اولین امیر وهابی‏ سعودی‏ در دوره دوم حکومت بودکه به واسطه او، امارت از فرزندان عبدالعزیزبن سعودبن محمدبن سعود به فرزندان عبدالله ‏بن سعود رسید؛ اما مشاری ‏بن عبدالرحمان‏ بن مشاری‏ بن سعود، به همراه یارانش که از قبیله قحطان بودند، دست به شورش و مخالفت با امیر ترکی‏ زدند و از اینکه حکومت از نسل عبدالعزیز خارج گردد، ناراضی بودند. بنابراین، مشاری‏ به حیله ‏ای، ترکی‏ را به قتل رساند و خود، حکومت را به دست گرفت.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

حکومت سعودی را می‌توان از وجوه گوناگون مورد بررسی قرار داد. از نحوه تعاملشان با اسرائیل و آمریکا و روابط خانوادگی با بوش‌ها گرفته تا اشاعه وهابیت و ایجاد داعش و جنایت در یمن و بحرین و قطیف. یا بررسی وهابیت که هیچ‌گاه از این خانواده جدا نبوده و ثمرات ناپاک آن از مالزی تا مراکش و از چچن تا سومالی قابل مشاهده است. اما از جمله مواردی که در باب این به قول امام(ره) وارثان ابی‌سفیان کمتر مورد توجه قرار گرفته رفتارشان در بدو پیدایش با شیعه و سنی است. در واقع همانطور که آمریکا خود را پشت حقوق‌بشر پنهان می‌کند اما کوچک‌ترین اعتقادی به آن ندارد آل‌سعود نیز مدام سعی کرده با ادعای رهبری جهان اسلام، مذاهب چهارگانه را علیه شیعیان بشوراند در حالی که نه اهل سنت، وهابیت را به رسمیت شناخته‌اند و نه همچون داعش، آل‌سعود تفاوتی بین سنت و تشیع قائل شد. آل‌سعود مصرانه اهتمام می‌ورزد تا خود را در جبهه اهل سنت نشان دهد و جنایاتش را علیه مذاهب اسلامی از اذهان پاک کند در حالی که حتی اعترافات مورخان وهابی موید این است که این خاندان نه با شیعیان که با هر اسلامی جز قرائت انگلیسی محمد عبدالوهاب عناد دارند و حتی برای آن هم اعتباری واقعی قائل نیستند و از آن تنها برای پوششی برای رفتار خود استفاده می‌کنند.


  حکومت اول آل‌سعود


آنچه در ادامه می‌آید توصیف بخشی از جنایات خاندان سعود در بدو امارت و در دوره اول حاکمیتشان بر حجاز است که در آن از هیچ جنایتی فروگذار نکردند و هیچ تفاوتی نیز بین شیعه و سنی لحاظ نمی‌کردند. مورخان، تاریخ آل‌سعود را به 3 دوره (حاکمیت اول، دوم و حکومت کنونی) تقسیم می‌کنند که دوره‌های اول و دوم به‌دست عثمانی‌ها پایان می‌یابد و هم‌اکنون در دوره سوم به سر می‌برند. در دوره اول آل‌سعود به دست‌اندازی و تجاوز و غارت مناطق مختلف عربستان و تحمیل وهابیت پرداختند که حمله به مکه و مدینه در عربستان و کربلا و نجف در عراق از آن جمله‌ است به این شکل که آل‌سعود که به راهزنی در نجد مشغول بودند آل‌یزید را از بین بردند و محمد بن‌سعود با نابودی آل‌معمر در سال 1160 هجری قمری به امارت درعیه دست یافت. در همان شهر بود که محمد بن‌عبدالوهاب که از همه جا رانده شده بود وارد شد و با محمد بن‌سعود همراه شد و این دو که پیمانی برای حمایت متقابل بسته بودند لشکری از خونریزان عرب تدارک دیدند و شروع به تجاوز به قبایل و دهات نجد کردند. عُرَیْعر امیر احساء و حسن بن‌هبه‏الله امیر نجران، برای رفع غائله وهابیان بر درعیه تاختند. لیکن محمد بن‌سعود به تدبیر شیخ این خطر را دفع کرد. امیر احساء عقب نشست و امیر نجران پیمان صلح منعقد کرد. سپس دهام بن‌دَواس، امیر ریاض حملات خود را به درعیه آغاز کرد که سال‌ها ادامه داشت و موجب کشتار بسیار از طرفین شد. امیران حُرَیْمِلاء و ضَریه نیز هر وقت فرصت می‏یافتند بر درعیه حمله می‏بردند اما محمد بن‌سعود مقاومت می‏کرد و ابن عبدالوهاب نیز در میدان جنگ حاضر می‏شد و روحیه سربازان را تقویت می‏کرد. سرانجام محمد بن‌سعود بعد از 20 سال حکمرانی و جنگ در سال 1179 درگذشت و جای خود را به پسرش عبدالعزیز سپرد.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

حمله به مقاومت

درباره اینکه حمله آمریکا به سوریه چه دلایلی دارد و چه تبعاتی می توان ساعتها سخن گفت اما یکی از نکاتی که در این میان برای بعضی مردم ایران در نگاه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی حائض اهمیت است آن است که دشمن در بازی خود احتیاج به بهانه ندارد و تا زمانیکه قائده بازی برد و باخت باشد بازی به همان شکل ادامه خواهد یافت و هیچگاه نمیتوان این نتیجه را گرفت که تاثیر رفتار ما مادامیکه حول محور مقاومت انجام شده باشد بر رفتار دشمن ناچیز و درواقع بی تاثر است.
بررسی رفتار غرب در قبال سوریه در سالهای اخیر نشان می دهد که سوریه بهای وجودش در جبهه مقاومت را می پردازد و نه سیاست خارجی فعالی داشته و نه تهدید عمده ای برای امریکا به حساب می آید. کشوری که اهمیت آن تنها به لحاظ سوق الجیشی به چشم می آید و اشرافی که بر سرزمین های اشغالی دارد. اما اردن نیز اهمیتی مشابه در منطقه و بیشترین مرز را با رژیم جعلی داراست و شاید بتوان آن را به لحاظ جغرافیایی قلب جهان عرب دانست. همسایگی با سوریه عربستان عراق و فلسطین در جغرافیای نا ارام منطقه اهمیتی مساوی با سوریه را برای آن رقم زده و دولت پادشاهی خودکامه اش تضادی بیش از دولت سوریه به لحاظ فکری با غرب دارد اما تنها و تنها به این دلیل که اردن به خط سازش پیوسته آن را از قهر مغرب مصون داشته است.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

قانون اساسی ترکیه مشابه مصر پیش از بیداری اسلامی، به وضوح بر لزوم جدایی دین از سیاست تاکید می‌کند و به همین دلیل احزاب نمی‌توانند عناوین مذهبی داشته باشند. در نتیجه احزاب اسلامگرا در ترکیه با عناوینی نظیر رفاه و سعادت تشکیل شدند و حزب عدالت و توسعه نیز که متشکل از این 2 حزب و برخی اعضای حزب دموکرات و ناسیونال‌هاست فاقد عنوانی دینی است. اینکه اسلامگرایی بسته به ساختار اجتماعی- مذهبی یک کشور چه بروزی پیدا می‌کند محل بحث نیست لیکن اگر این مفهوم را دارای طیفی از حداکثر و حداقل در نظر بگیریم، اسلامگرایی در ترکیه در بعد سیاسی آن بروزی حداقلی داشته است که صد البته معرف رفتار اسلامی مسلمانان ترکیه نخواهد بود اما ساختار قدرت و قانون در این کشور، اجازه ظهور اسلامگرایی در ابعاد گسترده‌تر را نمی‌دهد. در نتیجه اسلامگرایان راه طولانی‌تر اما کم‌هزینه‌تر را برای اهداف خود برگزیده‌اند. حزب سفید یا همان حزب عدالت و توسعه با شعار‌هایی نظیر رفع منع حجاب در مراکز آموزشی توانست بیشترین کرسی‌های پارلمان را در سال 2002 به‌دست آورده و جایگاه خود را در ساختار قدرت محکم کند اما رهبران آن پس از رسیدن به قدرت، بر رعایت اصول سکولار قانون اساسی تاکید کردند و لوایح دولت و پارلمان در باب منع حجاب و امثال آن نیز با رای مخالف دادگاه قانون اساسی ترکیه مواجه شد. تقابل بین اسلامگرایان و سکولار‌های ترکیه در سال 2008 با شکایت دادستان ارشد این کشور علیه حزب به اوج خود رسید و با رای دادگاه عالی، حزب سفید به تضعیف اصول سکولاریسم متهم و کمک‌های مالی دولت به آن قطع گردید و همین امر منجر به عقب‌نشینی حزب از اصول اسلامی خود شد.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰

کشور های مرکز و حاشیه خاور میانه
خاورمیانه بغیر از رژیم جعلی، ترکیه و جمهوری اسلامی شامل کشور های عربی است که اکثریتی سنی مذهب و تاریخی مشترک دارند. در این بین در سوریه قدرت در دست اقلیت شیعی است و بر اکثریت شیعیان بحرین اقلیتی سنی مذهب حکومت می کنند. در ترکیه دولت سکولار مسلمین عمدتا اهل سنت را اداره می کند و ایران تنها کشوری است که دولتی شیعی و ترکیب جمعیتی شیعه دارد. دولت جعلی اسرائیل نیز رژیمی است که جمعیت اندک صهیونیست آن در قلب جهان اسلام و در مساحتی اندک قرار گرفته است. در چنین شرایطی و طبق تعاریف علوم سیاسی، ایران اسرائیل و ترکیه در حاشیه خاورمیانه جای می گیرند و اگرچه هر یک از آنها قدرت منطقه ای محسوب شود یا حتی در سطح جهانی تاثیر گذار باشد در مقابل نیرو های خارجی و در رقابت های منطقه ای باید با توجه به همین امر به سیاستگذاری بپردازند.

صرف نظر از رقابت های اقتصادی کشور های منطقه، شورای همکاری خلیج فارس به رهبری دولت سعودی عربستان اولویت خود را محدود کردن شیعیان و جلوگیری از افزایش قدرت جمهوری اسلامی قرار داده و در این راه با رژیم صهیونیستی متحد شده اند. ترکیه از دیرباز بدنبال رهبری منطقه و احیای نفوذ دولت عثمانی بوده و اسرائیل بقای خود را با ترفندهای مختلف می جوید. جمهوری اسلامی با توجه به وضعیت تهاجمی اما منفعل کشور های متعارض در حالتی دفاعی اما فعال قرار گرفته و در مصر نیروهای بعضا ضد اسرائیلی جایگزین حکام وابسته به غرب شده اند و قاهره را از ردیف کشور های مخالف مقاومت خارج کرده اند. نکته ای که حتی اگر مصریان را به حامیان مقاومت تبدیل نکند دستاورد قابل توجهی محسوب می شود.

 

استمداد از نیروهای خرجی
با توجه به شرایطی که از اوضاع خاورمیانه ذکر شد بدیهی است که هر یک از کشور های حاشیه ای سعی در  افزایش قدرت خود در مقابل دیگران داشته باشند و این نه تنها محدود به آنها نبوده بلکه کشورهای مرکز نیز علاقه وافری به حمایت دولت های خارجی  دارند. اشتهای حکام حجاز برای جلب حمایت نظامی امریکا و آل نهیان در امارات برای جذب سرمایه های خارجی مثال هایی برای همکاری های فرا منطقه ای دولت های مرکزی است.

250 هزار نیروی آمریکایی در خاورمیانه
تمایل برخی کشور های منطقه در کنار رویداد های دوران جنگ تحمیلی و حمله آمریکا به عراق و افغانستان همچنین پیمان ناتو و تاریخ منازعات کرملین و کاخ سفید بعلاوه معارضه منطقی تهران و واشنگتن موجب شده امریکا 48 پایگاه نظامی شامل ناوهای هواپیما بر در منطقه داشته باشد که به صورت معنا داری به دور مرز های ایران متراکم شده اند. نیروی نظامی امریکا در منطقه به بیش از دویست و پنجاه هزار نفر می رسد که در بحرین عربستان کویت عمان ترکمنستان افغانستان، در پایگاه های دریایی و ... تقسیم شده اند. و البته این تعداد نیرو سوای سربازان ناتو در خاورمیانه و ارتش اسرائیل است که علی الاطلاق دشمنی به غیر از جمهوری اسلامی و گفتمان مقاومت در منطقه نداشته و ندارند.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

حاکمان حجاز

 در منابع رسمی بنیانگذار سلسله سعود را شخصی بنام سعود بن محمد بن مقرن از بنی حنیفه، یکی از طوائف عتوب معرفی می کنند که قبیله اش در مرکز شبه جزیره و شمال عربستان به دامداری و راهزنی می پرداختند. از این قبیله آل صباح و آل خلیفه و بنی خالد نیز منشعب می شود که پادشاهی کویت، قطر و بحرین را در حال حاضر بر عهده دارند. اگرچه در بعضی موارد غیر رسمی نظیر کتاب تاریخ آل سعود ناصر السعید _که چندی پس از انتشار کتابش ترور شد_ او را به اعراب یهودی بنی قینقاع که در مدینه زندگی می کردند و در قزوه احزاب با مشرکان مکه متحد شده بودند نسبت می دهند. بدین صورت که سعود فرزند محمد فرزند ماک رن (مقرن) فرزند مردخای (مرخان) فرزند ابراهیم فرزند موشه بوده و این مردخای در بصره زندگی می کرده تا سال 851 و با کاروانی از قبیله عنزه از تیره مسالیخ به نجد مهاجرت می کند و در قصیم سکنی می گزیند...

*****

شورای بیعت

شورای بیعت عربستان سعودی طی فرمانی 25 ماده ای در سال 2007 توسط ملک عبدالله تاسیس شد تا بوسیله آن ساز و کاری برای انتخاب ولیعهد عربستان بوجود آید و بعضا ریشه آنرا اختلافاتی که بر سر تعیین عبدالله برای جانشینی توسط فهد بوجود آمده بود عنوان می کنند . ساختار تعیین ولیعهد در شورا اینچنین است که پادشاه سه تن از شاهزادگان را بعنوان کاندیدا برای جانشینی معرفی می کند و شورا یکی را از بین آن سه انتخاب می نماید. البته شورا حق دارد فهرست سه نفره شاه را رد کند و بجای آنها شخص مورد نظر خود را معرفی کند که در این حالت ولیعهد در نتیجه انتخابات شورا انتخاب می شود. در حالتیکه ملک شخص معرفی شده توسط شوری را رد کند؛ مجددا در شوری بین کاندیدای پادشاه و کاندیدای هیئت بیعت رای گیری خواهد شد و....

*****

*****

آل الشیخ

آل سعود علاوه بر تکیه بر سیستم امنیتی و نیروی نظامی و استفاده از قدرت سخت در داخل عربستان، عمده اقتدار خود را بوسیله خاندان آل الشیخ بدست آورده اند و به همان وسیله نیز آن را تداوم بخشیده اند. آل الشیخ که فرزندان محمد بن عبدالوهاب اند و منظور از شیخ همان محمد عبدالوهاب است بزرگترین خانواده متحد آل سعود در عربستان هستند که ریاست مذهب وهابیت را برعهده دارند و در حال حاضر عبدالعزیز بن عبدالله مفتی اعظم عربستان و امام جمعه حرم مکی شریف است. بزرگ خاندان آل شیخ محمد بن ابراهیم مفتی کشور عربستان بود که فیصل با استفاده از نفوذ وی توانست سعود راعزل کند. لکن فیصل که از جانب مادر منسوب به آل شیخ است خود در سنین جوانی با دایی اش محمد بن ابراهیم در زمینه روابط با انگلستان اختلاف پیدا کرد ...

*****

آل سعود بواسطه مسئله جانشینی دچار بحران بقا شده؛ در داخل با مسئله مشروعیت مواجه و در فضای بین المللی نیز با حمایت از دیکتاتورهای منطقه مقبولیت خود را از دست داده است. لاکن همچنان سعی در حفظ وضع موجود با توسل به نیروهای خارجی و دخالت نظامی در کشور های همسایه دارد که خود به تخریب پایه های حکومت آنها دامد زده است....

  • محمد صادق حاج صمدی