بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وطن امروز» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

خانم ابتکار

من به‌عنوان دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران که از سال 87 وارد دانشگاه شدم و همچنان در همین دانشگاه و در همین رشته مشغول به تحصیل هستم و شکر خدا در بحبوحه فتنه 88 در همین دانشگاه بودم و از نزدیک آرمانخواهی دانشجویانی که به‌قول شما صرفا به‌دلیل عضویت در انجمن اسلامی ستاره‌دار شده بودند و فعالیت اساتیدی که در چارچوب تنها به نقد و اصلاح بعضی اشکالات پرداخته بودند، دیده‌ام؛ به حدی از اظهارات شما شگفت‌زده شدم که از درک اینکه یک نفر چطور می‌تواند این همه حرف خلاف واقع را با این اعتماد به نفس عنوان کند، عاجز بودم و تا پای انکار آنچه به چشم خود دیده بودم هم پیش رفتم.

از آن دوره‌ای که دانشجو بودید خیلی گذشته است و به‌زعم من این دوره طولانی شما را از دیدن حقایقی که در جامعه هست و به تبع آن در دانشگاه، ناتوان کرده است. همین مطرح کردن آرزوی آزادی برای دوستان قدیم‌تان که به خاطر جرائم امنیتی‌شان علیه نظام اسلامی در دادگاه صالحه محکوم شده‌اند و هم‌اکنون دوران محکومیتشان را می‌گذرانند و همچنین تقبیح مجازاتی که برای دانشجویان به قول شما آزادیخواه در نظر گرفته شده، در رسانه ملی، گواه فاصله بسیاری‌است که سخنان جنابتان با واقعیت دارد. اگرچه ادعاهای واهی شما و جناح اصلاح‌طلبتان در این سال‌ها برای ما تکراری شده و ما همچنان منتظر مستندات شما در اثباتشان هستیم ولی با ادعای ضرر پارازیت‌های ماهواره‌ای شروع می‌کنیم. در دانشکده‌ای که من در آن درس می‌خوانم هر روز نشریات منتسب به جریان اصلاح‌طلبی چاپ می‌شود و در آن به ارکان نظام توهین می‌شود و کار از انتقاد مدت‌هاست که گذشته و هیچ‌یک از آنها نه در بندند و نه ستاره‌ای دور سرشان می‌چرخد. جالب اینکه ترجیع بند مدعیات شما و جریان اصلاح‌طلب و پیادگان آن در دانشگاه‌ها بعد از همه اظهاراتی که می‌کنید نبود آزادی است. در مراجعاتی که به شما به‌عنوان نماینده شورای شهر تهران می‌شود تامل بیشتری کنید. در این 5 سال که من در قلب دانشگاه‌های ایران تحصیل کرده‌ام تنها دانشجویی که حتی اخراج هم نشد و فقط 2 ترم از تحصیل محروم شد، دانشجویی عضو انجمن اسلامی(!)‌ بود که برای خواننده هتاک به اهل بیت طهارت فراخوان حمایت داده بود و حکم اعدام او را نفی و ائمه هدی را ـ العیاذبالله ـ مردگانی در تاریخ مشکوک عنوان کرده بود و از همه جالب‌تر اینکه این اظهارات خلاف اسلام را در نشریه منتسب به انجمن اسلامی چاپ کرده بودند و اعضای آن رسما از وی حمایت کردند.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰

هل من بصیر

محرم تکرار موکد رویدادی است که سال 61 هجری رخ داده و سیزده قرن است که داستان آن سینه به سینه نقل می شود. و لطیف آنکه هر بار انگار از رگ های بریده خون تازه می جهد. روضه علقمه تکرار می شود و تکراری نمی شود! داستان معجر پاره همچنان جگر مخدرات عالم را پاره می کند و داغ برادر، داغ برادر زاده، و داغ فرزند و عمو زاده هنوز دل مادران و خواهران را می سوزاند. پس سلام خدا بر او فرمود بر جد من بسیار بگریید و بگریانید و فرمود هرکه ده نفر را برای حسین (ع) بگریاند بهشت براو واجب شود.

نکته اما اینکه تشنگی کودک شش ماهه روضه نمی خواهد. آدم اگر آدم باشد و به او بگویند نوزادی میان آغوش پدر و کنار رودخانه از تشنگی خون گلویش را مثل ماهی که از آب بیرون افتاده میمکید؛ اشکش سرازیر می شود. اگر بگویند بانوی خاندانی صبح در میان پرده ها و در سایه محارمش نماز کرده و نماز شبش را با چادر سوخته و در بیابان و میان گرگ های درنده خوانده ناله اش بلند می شود. اگر بشنود داستان کنیزکان را در کجاوه های مطلا و بزرگزادگان عرب را روی شتر های بی محمل که عنانش را اشقیای عالم بدست گرفته اند عنان از کف می دهد و بسا ضجه ها که بیعت شکنان کوفه در مظلومیت فرزند پیامبر زده باشند که کس در میان شیعیان نشنیده باشد.

داستان اما این ها نیست. آنچه بر هر امام از اهل زمانش گذشته با دیگری تفاوت نمی کند. اگر در کربلا حسین بن علی (ع) در کنار 70 نفر به شهادت رسید موسی بن جعفر (ع) در سیاهچاله های هارون مسموم شد و علی بن الحسین (ع) فرمود در تمام مکه و مدینه 4 نفر دوستدار اهل بیت نبود. و امیرمومنان فرمود پس از پیامبر همه کافر شدند الا 7 نفر. این است که مراد از بزرگداشت این مصیبت ها تکرار قصه شهادت اشبه الناس خلقا و خلقا به پیامبر نیست بلکه داستان آن نود صحابی پیغمبر است که بر پسر سعد فریاد زدند ما را به جنگ پیامبر آورده ای و در طمع جایزه در کشتن وی از هم سبقت گرفتند. داستان ذبح سرور جوانان بهشت نیست نقل آن شش نفریست که کمترینشان هفت نامه برای امام نوشته بود و تیغ کشیدند که کار را تمام کنند. داستان عمر سعد است که آیت الله بود در کوفه. داستان حافظان قرآن ست که صدای قرآن از بالای نیزه شنیدند و نشنیدند. حرف روزه دارانیست که بماند آنچه با زبان روزه کردند.

این روضه ها تکرار می شوند لیکن تکراری نمی شوند. تکراری نمی شوند از آنکه قصه همین است تا بوده است. این است که می گویند هر زمینی کربلاست و هر روزی عاشورا. کربلا تکرار تاریخ بود و تاریخ تکرار کربلا. ثقیفه را اولین مرد مسلمان و یار غار پیامبر به راه انداخت. جمل را ام المومنین و سیف الاسلام و طلحه الخیر علم کردند و از اولین کاتبان وحی بود که در صفین قرآن بر نیزه کرد. تابوت نوه پیامبر را همسر پیامبر تیرباران کرد و سر از بدن امام مسلمین جانباز صفین جدا نمود. جام انگور را همسر امام تعارف کرد و کسی که ادعای امامت نمود نوه امام پسر امام برادر امام عموی امام و یادگار امام بود.

عجب از مردمی که در این مجالس لعن و نفرینشان نثار اهل عراق می شود و می پرسند چگونه حق را چنین دیدند و ندیدند حال انکه امروز صدای لولا انت یا علی لن یعرف المومنون بعدی چنان تازه است که انگار در و دیوار و زمزمه اش می کنند. ثواب گریاندن مومنین در این روز ها برای این نیست که یادشان بیاید هزار سال پیش چه بر سر خاندان خدا رفته برای آن است که یادشان باشد امروز چه بر ولی خدا می رود. برای این است که حق امروز همان حق دیروز است و عَلم همان است و علمدار همان مهم نیست چه کسی اعلم است مهم این است که عَلَم دست کیست. برای آن که همچنان دلار سبز از خیمه سرخ معاویه برای سرداران امام حسن می فرستند و پرچم خونخواهی همت و باکری را آل زبیر بالا می برند. به نام راه امام راه بر امام میببندند. و وا اماما را عبدالله عمر خطاب از بی بی سی فریاد می کند. هنوز قصه آقایان است و آقا زادگان و عموزادگان وجام انگور و جام زهر و مردمی که فهمشان نمی شود این که ملاک حال افراد است و حق را به حق نمیشناسند و به مردمش می شناسند و باور نمی کنند که مسیح را مسیحیان نکشتند اما سر امام اسلام را مسلمین روزه دار پیشانی پینه بسته ی حافظ قرآن، به قصد قربت به نیزه زدند.

فقال علیه السلام آنکه امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده و فرمود هرکه به وقت یاری امامش در خواب باشد با لگد دشمن از خواب برخیزد

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

حاکمان حجاز

 در منابع رسمی بنیانگذار سلسله سعود را شخصی بنام سعود بن محمد بن مقرن از بنی حنیفه، یکی از طوائف عتوب معرفی می کنند که قبیله اش در مرکز شبه جزیره و شمال عربستان به دامداری و راهزنی می پرداختند. از این قبیله آل صباح و آل خلیفه و بنی خالد نیز منشعب می شود که پادشاهی کویت، قطر و بحرین را در حال حاضر بر عهده دارند. اگرچه در بعضی موارد غیر رسمی نظیر کتاب تاریخ آل سعود ناصر السعید _که چندی پس از انتشار کتابش ترور شد_ او را به اعراب یهودی بنی قینقاع که در مدینه زندگی می کردند و در قزوه احزاب با مشرکان مکه متحد شده بودند نسبت می دهند. بدین صورت که سعود فرزند محمد فرزند ماک رن (مقرن) فرزند مردخای (مرخان) فرزند ابراهیم فرزند موشه بوده و این مردخای در بصره زندگی می کرده تا سال 851 و با کاروانی از قبیله عنزه از تیره مسالیخ به نجد مهاجرت می کند و در قصیم سکنی می گزیند...

*****

شورای بیعت

شورای بیعت عربستان سعودی طی فرمانی 25 ماده ای در سال 2007 توسط ملک عبدالله تاسیس شد تا بوسیله آن ساز و کاری برای انتخاب ولیعهد عربستان بوجود آید و بعضا ریشه آنرا اختلافاتی که بر سر تعیین عبدالله برای جانشینی توسط فهد بوجود آمده بود عنوان می کنند . ساختار تعیین ولیعهد در شورا اینچنین است که پادشاه سه تن از شاهزادگان را بعنوان کاندیدا برای جانشینی معرفی می کند و شورا یکی را از بین آن سه انتخاب می نماید. البته شورا حق دارد فهرست سه نفره شاه را رد کند و بجای آنها شخص مورد نظر خود را معرفی کند که در این حالت ولیعهد در نتیجه انتخابات شورا انتخاب می شود. در حالتیکه ملک شخص معرفی شده توسط شوری را رد کند؛ مجددا در شوری بین کاندیدای پادشاه و کاندیدای هیئت بیعت رای گیری خواهد شد و....

*****

*****

آل الشیخ

آل سعود علاوه بر تکیه بر سیستم امنیتی و نیروی نظامی و استفاده از قدرت سخت در داخل عربستان، عمده اقتدار خود را بوسیله خاندان آل الشیخ بدست آورده اند و به همان وسیله نیز آن را تداوم بخشیده اند. آل الشیخ که فرزندان محمد بن عبدالوهاب اند و منظور از شیخ همان محمد عبدالوهاب است بزرگترین خانواده متحد آل سعود در عربستان هستند که ریاست مذهب وهابیت را برعهده دارند و در حال حاضر عبدالعزیز بن عبدالله مفتی اعظم عربستان و امام جمعه حرم مکی شریف است. بزرگ خاندان آل شیخ محمد بن ابراهیم مفتی کشور عربستان بود که فیصل با استفاده از نفوذ وی توانست سعود راعزل کند. لکن فیصل که از جانب مادر منسوب به آل شیخ است خود در سنین جوانی با دایی اش محمد بن ابراهیم در زمینه روابط با انگلستان اختلاف پیدا کرد ...

*****

آل سعود بواسطه مسئله جانشینی دچار بحران بقا شده؛ در داخل با مسئله مشروعیت مواجه و در فضای بین المللی نیز با حمایت از دیکتاتورهای منطقه مقبولیت خود را از دست داده است. لاکن همچنان سعی در حفظ وضع موجود با توسل به نیروهای خارجی و دخالت نظامی در کشور های همسایه دارد که خود به تخریب پایه های حکومت آنها دامد زده است....

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

 افلاطون در کتاب جمهوری خود می‌گوید: نخستین وظیفه ما این است که سازندگان حکایت را تحت مراقبت قرار دهیم. اگر داستان خوبی ساختند، آن را بپذیریم و اگر بد ساختند، آن را رد کنیم. سپس پرستاران و مادران را وادار کنیم تا تنها حکایتی را که پذیرفته ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشیم پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایت حاصل می‌کند، به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا می‌کند...

میکی ماوس در رسانه ملی

چندی پیش رسانه ملی در کمال تعجب اقدام به پخش تبلیغ شرکت دلپذیر با استفاده از یکی از نمادهای نظم نوین جهایی نمود که در آن خریداران محصولات دلپذیر به سفر به دیزنی لند وعده داده شده بودند. مجموعه تفریحی معظمی که کمپانی صهیونیستی والت دیزنی بر پایه تولیدات کارتونی خود بنا نموده و در آن شخصیت های کارتونی را خارج از انیمیشن به نمایش درآورده است.

در حالیکه در تمام جهان و علی الخصوص قلب نظام نوین جهانی مردم علیه آن و هرم قدرت بین المللی دست به اعتراض زده اند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی که سی سال پیش تر از سایر ملت ها علم مبارزه با این سیستم فراگیر شیطانی را برافراشته بود برای والت دیزنی که از نماد های غرب سکولار محسوب می شود تبلیغ کرد. تبلیغی که ذهن هر بیننده آگاهی را به خود مشغول می دارد. چرا که در دو حالت ممکن است این اتفاق افتاده باشد. اول اینکه با اطلاع دست اندرکاران از اینگونه موارد چنین اتفاقاتی در تلویزیون رخ می دهد که طبق اصل برائت امید است که اینچنین نباشد و دوم اینکه مدیران از آن بی اطلاع اند که با توجه به اهمیت رسانه و مخصوصا تاثیر آن بر کودکان و نوجوانان غیر قابل قبول است که این عرصه مهم با بی اطلاعی مدیریت شود. زیرا در حالیکه مدیران این بخش مهم از چنین مواردی غافل اند و یا اطلاعی از عمق آن ندارند؛ دشمن در حال فعالیت و برنامه ریزی کلان و عمده است و غافل نمی شود. دیالوگ معروفی در مجموعه هری پاتر _که اتفاقا آن هم از محصولات والت دیزنی ست و حرف و حدیث در باب آن بسیار است و نمایش آن با واکنش کلیسای کاتولیک روبرو شد _ هست که: ارباب تاریکی استراحت نمی کند!

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰
 
ستایش از آن خداییست که ما را به نعمت انقلاب برتری داد و از خلق خود بی نیاز نمود!
اما بعد
جناب حاتمی کیا
سلام
مصاحبه خودتان با شهروند امروز را با خستگی تمام کردید. حرفم را با شما با همان خستگی شروع می کنم. آقای حاتمی کیا فقط شما نیستید که حالی برای این حرفها ندارید! من هم خسته شدم. امثال من هم خسته اند! کلا همه مردم این شهر خسته اند. دیده بان هم خسته است و سعید هم. خسته ایم از بس نوه امام و شاگرد آوینی و صحابی پیغمبر دیدیم که صدایش را در گلویش می اندازد و عرض خود می برد و بیچاره حتی زحمت ما هم نمیدارد! خسته ایم از بس نجات سرباز رایان و گلوری و کاپیتان آمریکا دیدیم و حسرت وطنی اش را خوردیم! خسته ایم از دیدن کوهستان هایی که هالیوود از کاه ساخته و مشت کاهی که کارگردانهایمان از کوه میسازند. خسته ایم از دیدن شهدای آمریکایی راه آزادی در ویتنام و عراق ! و ندیدن شهدای راه خدا در اروند. خسته ایم از مقایسه قهرمانهای سرافرازی که یانکیها در راه آبروی نداشته آمریکا می سازند و چهره های مشمئز کننده ای که در ارتفاع پست و امثال آن شما و امثال شما از پاسدارن عزت این مملکت ساخته اید. آقای حاتمی کیا عزت را آن پاسداری دارد که به هر قیمتی حاضر نمی شود شرف وطنش را به رفاه طلبی هموطن اش بفروشد. خسته شدیم از از بس هرکس یک کاردستی برایمان ساخت پشت چشمش را هم برایمان نازک کرد. خستگی ما اما با خستگی شما فرق می کند . آقای حاتمی کیا حتی اگر نمی گفتید خسته اید هم از لحن کلامتان معلوم بود از فیلم هایتان هم. شما که  یکی دو تا کاردستی برایمان ساخته اید و حالا خسته شده اید احتمالا اگر حماسه ای مثل نجات سرباز رایان ساخته بودید پس از اکرانش شهید می شدید! ولی راه آوینی اتفاقا از ان راه هاییست که خسته که می شوی باز میمانی. قافله است و بیابان، باز که ماندی حرامی ست از پس.
جناب حاتمی کیا بقول شما "حکایت ما شبیه بچه هامونه که تازه قد کشیدن" با این فرق که بچه های قصه ما بعضی وقتها یادشان میرود چه کسی بزرگشان کرده و کجا بزرگ شدند. آقای حاتمی کیا شما که به گفته خودتان حقوق بگیر "هیچ دم و تشکیلاتی نیستی" برایمان بگویید معنی گرفتن تنها در دو نوبت پانصد میلیون تومان از بنیاد فارابی و دویست میلیون از سازمان ملی جوانان چه چیزی می تواند باشد؟ شاید هم البته شما حقوق به چیزی می گویید که ماه به ماه به حسابتان بریزند. جناب حاتمی کیا خودی بودن و دشمن بودن همچنان همانهاست که قبلا بوده فرقش این است که دشمن از آن 1200 کیلومتری که می گویید چندین سال است که گذشته و در درون مرز ها هم آنهایی که به دشمن پیوسته اند حواسشان نیست و همچنان فکر می کنند خودی اند  والا این چاقو دسته خودش را نمی برد.
آقای حاتمی کیا من به اینکه این فیلم شما چه منظوری داشته کار ندارم اما آدمی که برای دل خودش فیلم میسازد گیج نمی زند وقتی معیار دلش با معیار دیگران فرق می کند. میرود یک گوشه و با دل خودش فیلمش را میبیند. به علاوه مخاطب سطل زباله نیست که شما دردتان را با او تقسیم کنید. اتفاقا هنرمند است که باید درد مخاطبش را کم کند و باری از روی دوش او بردارد.  اگر برای دل این ملت ساخته بودید شاید می شد فکری برایش کرد اما فکر نمی کنم حرفی برای گفتن باقی مانده باشد. شما را با دلتان تنها می گذاریم! راستی بنظر شما چرا جنابان حاتمی کیا ها  فکر می کنند ما باید معیار هایمان را با آنها هماهنگ کنیم نه آنها ساخته هایشان را با ملت و اینکه چرا محصولشان  منشور زندگی مردمشان است و آینه تمام نمای خوبی ها و بدی ها؟ چرا مردم قمر اند و هنرمند اینچنینی زمین که باید بدورش بچرخند؟ چرا فکر می کنند اگر آیندگان ابداعات آنها را از ذست بدهند مظلوم مانده اند وبهشان خیانت آشکار شده؟ آقای حاتمی کیا محض رضای خدا از کی سلیقه کارگردان گزارش، شده است راه صاف و سلیقه دیگران کج و کلا دیگران در سراشیب مهندسی شده سقوط؟ حکایت عروس است و زمین کج و...!
 آقای کارگردان، این روز ها  از هنر، بارکشی کسی نمی خواهد؛ انجام وظیفه می خواهد. صداقت و راستگویی می خواهد. حق گویی میخواهد. بصیرت می خواهد! آقای کارگردان، ملت حافظه اش خوب است. خودش خاطراتش را نگه میدارد. حواسش هست  که مادر حاتمی و اخراجی های ده نمکی و دیده بان حاتمی کیا را به فرزندانش نشان بدهد و فرزندانش به فرزندانشان و فرزندانشان به آیندگانشان. آقای حاتمی کیا اصولا این ملت کارهایش را خودش انجام میدهد. با فقدان امام که خود انقلاب بود کار خودش را کرد. بدون یار امام هم که  میگفتند ستون انقلاب است کارش را دارد می کند. همای جاودانگی ست لا یصطاده العناکب! شما که دیگر بقول خودتان خاطره می گویید برای این مردم!

جناب حاتمی کیا این گربه بی وفا نیست. این گربه یادش مانده حتی آرشی را که شاید هم افسانه باشد. این گربه مجسمه این آرش را در شهرها می سازد و شبها قصه اش را برای بچه هایش می خواند. آرشی را که یک تیر بیشتر نینداخت و بخاطر همان کشته شد اما همان یک تیر را به سوی دشمن انداخت. عجب اما از انهایی که چند تیر به سوی دشمن انداخته اند و چندین و چند تیر به سود دشمن و همچنان انتظار دارند این گربه دستشان را بلیسد! گربه پای آرش را هم میبوسید اما کثیف شده اند این دستها دیگر. نگاه کردنی هم نیستند.

متن مصاحبه ابراهیم حاتمی کیا با هفته نامه شهروند امروز

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

حرب الرمضان

در 9ام رمضان سال 1393 هجری قمری آخرین جنگ بین اعراب و اسرائیل روی داد که در بین مسلمانان به حرب رمضان یا عملیات بدر و در بین یهودیان بعنوان یوم کیپور از آن یاد می شود چرا که آغاز آن روز عید کیپور یا آمرزش یهودیان بود و اعراب روز تعطیل اسرائیل را برای غافلگیری دشمن انتخاب کرده بودند.

ژنرال مصرى 6اکتبر وعید یوم کیپور یهودیان را برای حمله انتخاب کرد که در آن ارتش اسرائیل کاملا منفعل و سرتاسر اسرائیل و حتی رادیو اسرائیل تعطیل بود. با شروع دستور حمله ، صدها غواص با لباس قورباغه اى از عرض کانال گذشته و ضمن خنثى سازى مینها بادینامیت بخشى از دیوار بارلو را منفجر کردند. بلافاصله کماندوهاى زمینى وارد عمل شده و سربازان غافلگیر شده اسرائیلى را از سر راه برداشتند و بیش از ۲۴۰ سرباز اسرائیلی را به اسارت گرفتند. ظرف ۶ ساعت ۲۵سنگر از ۳۳ سنگر مستحکم بارلو سقوط کرد وپیش از آنکه اسرائیل بتواند نیروهاى ذخیره خود را به میدان بفرستد شاذلى با ایجاد ۸ پل بزرگ در شب هزاران سرباز و صدها تانک را در شرق سوئز پیاده نمود. با شکست نیرو های مرزبانی هواپیماهای اسرائیلی برای بمباران صحرای سینا پرواز کردند اما مصری ها با نصب 50 سایت موشکی سام روسی در سه روز اول جنگ 47 فروند هواپیمای اسرائیلی را سرنگون کردند که موجب صرف نظر تلاویو از استفاده از نیروی هوایی در نبرد شد. و این امر موجب شد که مصر به راحتی انتقال 70 000 پیاده و 700 تانک را به صحرا وارد بنماید.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

در قرن یازده میلادی و پس از کشمکش های ترکان سلجوقی و خلفای فاطمی مصر بر سر سرزمین های غربی شامات مسیحیان از طرف خلیفه فاطمی متهم به همدستی با ترکان شدند. در نتیجه فشار بر آنها افزایش یافت و پاپ اوربان دوم غرب مسیحی را برای حمایت از مسیحیان و آزادسازی سرزمینهای مقدس از دست مسلمین بسیج نمود. پادشاهان اروپا و فئودالها نیز که مرزهایشان در اروپا تثبیت شده بود به بهانه حمایت از زائران اورشلیم و مسیحیان شرق و در حقیقت برای تصرف ممالک اسلامی و ثروت های افسانه ای آن رهسپار فلسطین می شوند. سه سال بعد اورشلیم را فتح می کنند و دست کم هفتاد هزار مسلمان و یهودی  در شهررا قتل عام می نمایند.

شواهد بسیاری مبنی بر مالکیت این سازمان فراماسونری بر سازمان خصوصی بلک واتر  وجود دارد که خدمات نظامی امنیتی-­­­ارائه می دهد و درصد قابل توجهی از نظامیان آمریکا که البته مجزای از ارتش رسمی ایالات متحده محسوب می شوند از اعضای آن هستند و چندی پیش جنایات آن در عراق صدر عناوین خبری جهان قرار گرفت و رسوایی غیر قابل جبرانی برای نیروهای آمریکایی مستقر در عراق بوجود آورد.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

در میان احزاب و مخالفان حکومت حسنی مبارک گروه شاخص که نقش کلیدی در هدایت و سازماندهی مردم در جریان انقلاب اسلامی مصر را بر عهده دارد جماعت اخوان المسلمین است که نزدیک به  ۱۰۰ سال پیش توسط حسن البنا پایه گذاری شد و آن را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر سکولاریسم در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملی‌گرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختتاق بعد از انقلاب 1919 مصر برضد انگلستان دانست.  

......

وی نسبت به بازتاب سخنرانیها و سمینار هایش می‌نویسد: در ماه مارس 1928 شش تن از برادرانی که در درس‌ها و کنفرانس‌های من شرکت داشتند، یعنی احمدالمصری، فواد ابراهیم، عبدالرحمان حب‌الله، اسماعیل عزو و ذکی المغربی به منزل من آمدند و گفتند: ما دیگر از این زندگی مذلت بار به تنگ آمده‌ایم، در این دیار مسلمانان هیچ عزتی ندارند و جایگاه آن‌ها از خدمتکاران و بیگانگان نیز پایین‌تر است. ما حاضریم با نثار خون خود، ایمان و تقوای خویش در راه خدا، با تو همگام شویم. من به حدی از سخنان آن‌ها متاثر شدم که نمی‌توانستم از زیر بار مسئولیتی که به من واگذار شده بود، شانه خالی کنم، از این رو به دعوت آن‌ها لبیک گفتم و در همان جا سوگند خوردیم تا جان در بدن داریم در راه اسلام فعالیت و مبارزه کنیم. در آن جا کسی پرسید: چه نامی برای خود انتخاب کنیم؟ یک انجمن، فرقه، اتحادیه و... گفتم: هیچ یک! ما برادرانی هستیم در خدمت اسلام یعنی اخوان‌المسلمین و پس از آن اخوان شعار خود را: الله هدف ماست، رسول‌الله رهبر ماست، قرآن برنامه‌ ماست، جهاد و تلاش کار ماست، شهادت آرزوی ماست قرار داد.  

...


جنبش اخوان شاخه نظامی (شاخه کتائب) را نیز بوجود آورد که خشنونت نظامی و ترورهای سیاسی را با هدف تغییر اجتماعی و سیاسی و علیه خشونت حکومت بکار گرفت و همچنین در جریان جنگ 1948 فلسطین در کنار نیروهای عربی علیه نیروهای اسرائیلی و نیز مقاومت مردمی در کانال سوئز در سال 1951 با هماهنگی ارتش مصر از آن استفاده نمود. 
حسن البناء در تلاش برای دعوت به حکومت اسلامی مطلوب خود، ضمن انتقاد از دولت‌ها، با ارسال نامه‌ها و بیانیه‌های متعدد برای آن‌ها، برنامه‌ها و نظرات خود را در مورد نحوه اداره مملکت تشریح کرد. از جمله این اقدامات، ارسال رساله‌ای تحت عنوان نحوالنور به سران کشورهای اسلامی و رهبران جهان عرب، بعد از انعقاد پیمان 1936 است که در آن برنامه‌های اصلاحی اخوان عنوان شده است.
اولین شعبه خارجی اخوان‌المسلمین در سال 1937 در دمشق ایجاد شد که دفتر کمیته مرکزی و مسوول تأسیس مراکزی در سوریه و لبنان نیز بود. البته هر دفتر مرکزی می‌توانست با نظارت کمیته مرکزی شعباتی دایر کند.
در دهه50 میلادی، اخوان دفاتر زیادی در لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان دایر نمود و در ایران نیز همکاری نزدیکی با فدائیان اسلام داشت که منجر به ترجمه و نشر بسیاری از آثار رهبران اخوان‌المسلمین در ایران شد. از طرفی در زمان دستگیری و اعلام حکم اعدام نواب صفوی و رهبران فدائیان اسلام، هیأتی از اخوان‌‌المسلمین برای رایزنی و جلوگیری از اعدام آنها به ایران آمد. 

...

 در انتخابات پیشین پارلمان مصر اخوان المسلمین فرصت یافت تا میزان محبوبیت ملی خود را آزمایش کند و در مرحله سوم توانست مجموع 90 کرسی را بدست آورد، بدنبال آن بار دیگر فشار بر اخوان افزایش یافت و بسیاری از هوادارن این جنبش بازداشت شدند و تقریبا  اقدامات امنیتی و سیاسی گسترده علیه جنبش اخوان المسلمین یکی از روزمرگی های دولت مبارک به شمار می رفت.  

در پی قدامات دولت مبارک در عرصه های مختلف داخلی و خارجی محبوبیت اخوان در بین مردم مصر و توانایی های این جنبش  از حالت بالقوه به بالفعل تغییر کرده و جنبش اخوان المسلمین به نوک پیکان مبارزه علیه رژیم مبارک تبدیل شده است. 

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰
گذری کوتاه بر وابستگی های خاندان سلطنتی اردن به غرب 
 
اصرار انگلستان به حکومت عبدالله بر اردن و ثبات یکصد ساله حکومت دیکتاتوری این کشور در حالیکه حکومت فیصل بر عراق و برادرش علی و پدرش شریف حسین در عربستان به راحتی سرنگون شدند و تقریبا هیچ کشوری در منطقه چنین ثبات سیاسی طولانی را تجربه نکرده است بعلاوه ی اینکه اردن بیشترین مرز مشترک خاکی را با سرزمین های اشغالی دارد سوال برانگیز است. و این احتمال را در ذهن متبادر می کند که ممکن است هدف از حمایت گسترده از حکومت مستبدانه خاندان هاشمی چیزی جز حمایت از اسرائیل نباشد. چرا که شهر بیت المقدس تنها 25 کیلومتر با ساحل بحرالمیت و کمتر از 50 کیلومتر با مرزهای اردن فاصله دارد.

اما بحث ها پیرامون پادشاه کنونی اردن عبدالله دوم که نا آرامیهای اخیر در حکومت او رخ داده است از دیگر هاشمیان بیشتر و جالب تر است.

 در حالیکه تا چند روز پیش از مرگ ملک حسین برادرش شاهزاده حسن مقام ولیعهدی اردن را در اختیار داشت به اتهانم خیانت، در تاریخ 24 ژانویه سال 1999 میلادی  از سمتش  برکنار می شود و شاهزاده عبدالله بن حسین (عبدالله دوم) به جای وی منصوب می گردد. عجیب اینکه دو هفته بعد ملک حسین فوت میکند و عبدالله به پادشاهی می رسد.

در این زمینه در وبسایت  فرماندهی مرکزی ایالات متحده ی آمریکا سخنان قابل تاملی از قول دریاسالار ویلیام. جی. فالون فرمانده وقت  نیروی  دریایی در برابر کمیته ی خدمات مسلح سنا ذکر شده که حکایت از نقشه های شوم آمریکا و متحدانش برای تسلط  بر  خاورمیانه،  به واسطه ی رهبری اردن در منطقه دارد: 

"...سلطنت هاشمی در اردن کلید و متحدی با ارزش در جنگ بر علیه افراطیون خشن باقی مانده و به طور چشمگیری به ثبات در منطقه کمک می کند...به دلیل تهدیدات فعالیت های تروریستی داخلی، تلاش های ضد تروریستی بسیاری را رهبری کرده است ... اردن یک رهبر منطقه ای برای امنیت و آموزش ضد ترور و میزبان اصلی ابتکارات برای توسعه توانایی های امنیتی است... موقعیت استراتژیک اردن، دید نوسازی و ایجاد امنیت پیشرفته، به این کشور نقش منطقه ای می دهد و باعث افزایش وسعت نفوذ آن می گردد. برنامه های نظامی ما و کمک های اقتصادی، برای ادامه نوسازی اردن و رهبری در منطقه برای این کشور حیاتی است...." 

شاه اردن نسبت به شیعیان نیز بسیار کینه دوز است و در این میان بیش از همه از ایرانیان نفرت دارد. او اولین کسی بود که عبارت « هلال شیعی » را بر سر زبان ها انداخت و از خطرناک بودن آن سخن راند و طی اظهارات خود از اینکه دولت شیعی در عراق به روی کارآمده  اظهار نگرانی کرده و آن را در راستای تشکیل هلالی از سرزمینهای شیعه اعم  از  ایران،  بخش  اعظم  عراق،  بخشهایی  از  سوریه،  لبنان  و  مناطق نفت خیز عربستان دانست. این سخنان ملک عبدالله نشان از کینه وی نسبت به شیعیان داشته و در حالی که هر روزه شیعیان بسیاری در عراق و نقاط دیگر جهان توسط گروههای تکفیری به شهادت می رسند، سخن او تلاشی در جهت آسیب بیشتر به شیعیان تلقی می شود. عبدالله همچنان نقش غیرقابل انکاری در دسایس خاورمیانه به نفع غرب دارد که از آن جمله می توان پناه دادن به منافقین،دسیسه علیه حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه و بعد از آن، دست داشتن در ترور فرماندهان مقاومت همچون شهید مغنیه و ... را نام برد. در طی تشدید نبرد بین نیروهای مقاوم الحوثی در یمن و نیروهای دولتی این کشور نیز شاه اردن تعدادی از کماندوهای کارآزموده خود را به مناطق شمالی یمن اعزام کرد تا بدین وسیله کماندوهای اردنی در کنار ارتش عربستان سعودی و نیروهای دولتی یمن، علیه حوثی ها وارد جنگ شوند.  

پادشاه اردن که از سوی دیدبان حقوق بشر به نقض آزادی های مدنی متهم است در حالی برای حفظ قدرتش تلاش می کند که بحران اقتصادی اجتماعی عمیقی سراسر اردن را فراگرفته و حتی در میان عشایر که حامیان سنتی خاندان هاشمی محسوب می شوند نیز رسوخ کرده است بطوریکه معترضان خواستار انحلال پارلمان و برکناری نخست وزیر سمیر الرفاعی و تمامی

کابینه او  تجدید نظر در قانون اساسی و آزادی های اجتماعی توزیع عادلانه ثروت و تحدید قدرت به نفع مردم هستند.

 

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

هان ای مردم ! خداوند پیامبری را نفرستاده جز اینکه قوم خود را از دجال بیم داده است و خداوند او را برای زمان شما ذخیره کرده است. اگر کارهای او بر شما مشتبه شود، این هرگز مشتبه نشود که او کور است و پروردگارتان کور نیست. او برفراز مرکبی می آید که بین دو گوشش یک میل است. خروج می کند درحالی که بهشت و جهنم را با خود یدک می کشد و کوهی از نان و رودخانه ای از آب همراه خود حمل می کند. بیشتر پیروانش از یهودیان، زنان و بادیه نشینان اند، به همه اقطار و اکناف جهان وارد می شود جز مکه و حوالی مکه و مدینه و حوالی مدینه که هر دو بر وی حرام است. نبی اکرم (ص) (روزگار رهائی, ج2، ص1148 ,ح 1818 : المهدی , ص192 ؛ الزام الناصب ص74 و صحیح بخاری , ج9 , ص60 ، منتخب الأثر ، ص572 : سنن ابن ماجه , ج2) 

على(ع) فرمو:  به خاطر بسپار که آن نشانه‏ها (نشانه های ظهور دجال) چنین است: دجّال وقتى مى‏آید که]مردم نماز را بمیرانند، و امانت را ضایع کنند، و دروغ گفتن را حلال شمارند. و رباخوارى نمایند و رشوه بگیرند، و ساختمان‏ها را محکم بسازند، و دین را به دنیا بفروشند، و نادانان را به کار گیرند و با زنان مشورت کنند و پیوند خویشان را قطع نمایند و هواپرستى پیشه سازند و خون یکدیگر را بى‏ارزش دانند. صبر و بردبارى در میان آن‏ها نشانه‏ى ضعف و ناتوانى باشد، و ظلم و ستم باعث فخر گردد، اُمراء فاجر، وزراء ظالم، و سردمداران دانا خائن و قاریان قرآن فاسق باشند، آشکارا شهادت باطل دهند، و اعمال زشت و گفتار بُهتان‏آمیز و گناه و طغیان و تجاوز علنى گردد، قرآن‏ها زینت شود، و مساجد نقاشى و رنگ‏آمیزى شوند و مناره‏ها بلند گردد، و اشرار مورد عنایت قرار گیرند، و صَف‏هادر هم بسته شود. خواهش‏ها مختلف باشد و پیمان‏ها نقض گردد، و وعده‏اى که داده شد نزدیک شود. زن‏ها به واسطه‏ى میل شایانى که به امور دنیا دارند در امر تجارت با شوهران خود شریک شوند، صداهاى فاسقان بلند گردد و از آن‏ها شنیده شود. بزرگ قوم، رذل‏ترین آن‏هاست، از شخص فاجر به ملاحظه شرّش تقیه شود، دروغگو تصدیق و خائن امین گردد، زنانِ نوازنده، آلات طرب و موسیقى به دست گرفته نوازندگى کنند! و مردم پیشینیان خود را لعنت نمایند.زن‏ها بر زین‏ها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پیدا کنند. شاهد در محکمه بدون اینکه از وى درخواست شود شهادت مى‏دهد، و دیگرى به خاطر دوست خود برخلاف حق گواهى دهد، احکام دین را براى غیر دین بیاموزند، و کار دنیا را بر آخرت مقدم دارند، پوست میش را بر دل‏هاى گرگان بپوشند، در حالى که دل‏هاى آن‏ها از مردار متعفن‏تر و از صبر تلخ‏تر است. در آن موقع شتاب و تعجیل کنید. بهترین جاها در آن روز بیت‏المقدس است. روزى خواهد آمد که هر کسى آرزو کند که از ساکنان آن جا باشد.  

در این وقت اصبغ‏بن نباته برخاست و عرضه داشت: اى امیر مؤمنان دجّال کیست؟ فرمود: بدان که دجال صائد بن صائد است. شقى، کسى است که ادعاى او را تصدیق کند و سعادتمند کسى است که او را تکذیب نماید؛ از شهرى که آن را اصفهان مى‏گویند و قریه‏اى که معروف به «یهودیه» است خروج مى‏کند. چشم راست ندارد و چشم دیگر در پیشانى اوست، و مانند ستاره‏ى صبح مى‏درخشد. چیزى در چشم اوست که گویى آمیخته به خون است، در پیشانى وى نوشته شده  «این کافر است»، هر شخص باسواد و بى‏سواد آن را مى‏خواند. داخل دریاها مى‏شود و آفتاب با او مى‏گردد، در جلو رویش کوهى از دود است، و پشت سر او کوه سفیدى است که مردم آن را طعام  (گندم)  مى‏بینند. وى در یک قحطى سخت مى‏آید، و بر اُلاغ سفیدى سوار است، یک گامِ اُلاغش یک میل راه است! زمین در زیر پاى او نَوَردیده مى‏شود. از هیچ آبى نمى‏گذرد  مگر اینکه تا روز قیامت خشکیده شود. با صداى بلند خودچنان ندا مى‏دهد که از مشرق تا مغرب جن و انس و شیاطین صداى او را مى‏شنوند، مى‏گوید: «اى دوستان من بیائید به سوى من، منم آن کسى که بشر را آفریدم و اندام آن‏ها را معتدل و متناسب نمودم و روزى هر کسى را تقدیر نموده و همه را به یافتن آن راهنمایى مى‏کنم. من آن خُداى بزرگ شما هستم». دجّال، دشمن خدا، دروغ مى‏گوید، او یک چشم دارد،غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود. در صورتى که خداوند شما نه یک چشمى است و نه غذا مى‏خورد و نه در بازارها راه مى‏رود و فناپذیر نیست. غالب پیروان او در آن روز اولاد زنا هستند و چیز سبزى بر سر و دوش دارند، خداوند او را در شام در تلّى معروف به «تلّ افیق» سه ساعت از روز جمعه برآمده به دست کسى که عیسى‏بن مریم پشت سر او نماز مى‏گزارد، مى‏کُشد. بدانید که بعد از آن حادثه‏ى بزرگى روى مى‏دهد   کمال ‏الدین شیخ صدوق، ج 2، ص 525 تا 528

  • محمد صادق حاج صمدی