بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

  • ۲
  • ۱

ایران سربلند

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۴
  • ۰

امروز ما

شرح حال یکسری از ما این روزها شده این ...

خدا
به ناسپاسی و نا شکری بعضی از این مردم، سایه سید علی از سر ما بر مگیر ...


تو آگاه تری که

           الناس، عبید الدنیا ...

 

 

منبع اصلی تصویر نمیدانم کجاست. من از اینجا برداشتم

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۳
  • ۰

فرار کدام مغزها?!

آقای الیاس حضرتی از تریبون جمهوری اسلامی در حالی که همفکرانشان مدام نبود فرصت مناسب برای نقد! عملکرد نظام و فقدان آزدی بیان! را فریاد می زنند؛ مجددا حاکمیت جمهوری اسلامی را به تنگ نظری محکوم و آن را عامل فرار مغزها عنوان نمود! ادعایی که درباب آن ان قلت هایی وجود دارد: اول درباره زمینه فرار این به اصطلاح مغزها و دوم در باب شخصیت هایی که مهاجرت می کنند.

آنچه از نیم نگاهی مجمل در این باب منتج می شود؛ آن است که فرار مغز ها، جزو آن دسته مسائلی بود که علت و معلول ابتدایی اش مرهون عملکرد دولت اصلاحات است و پرداخت به آن نیز در سطحی گسترده و در قالب های متنوع، در همان دوران صورت گرفت اما امروز، پیراهن عثمانی شده در دست بازماندگان همان هایی که آن روز ها متولی امور بودند و جز اینکه مدام بر طبل آن بکوبند که چه نشسته اید که مغز ها در حال فرار اند؛ کار دیگری در این زمینه انجام نمی دادند! همزمان با آنکه از مقالات روزنامه های معلوم الحال گرفته تا فیلم های سینمایی مثل کما دائما بر این مسئله تاکید می کردند؛ اسناد خیانت بانیان علمی و فرهنگی دولت آنروز که امروز از انگلیس و امریکا افاضه می کنند درباب فراری دادن مغزها بایگانی شده و موجود است! ترجیع بند "ما نمیتوانیمی" که فرهنگ غالب سیاسی و به تبع آن اجتماعی آن روز ها بود را بعضی دانسته و برخی ندانسته رواج می دادند و ثمره آن احساس حقارتی شد که در عرصه های مختلف و مخصوصا در آموزش عالی و اقتصاد خود را نمایان نمود و ایجاد حس نا امیدی در دانش آموختگان دانشگاه ها و استفاده دشمن از این مسئله و ولع بکارگیری این نیروی کار متخصص آماده، مصداق آب گل آلود و ماهی شد! یک عده ای در داخل، آب را گل آلود کردند تا دانشجویان مثل ماهی از آب بیرون بپرند و ماهی گیر امریکایی و انگلیسی آن ها را برباید! بعنوان مثال با تعطیلی نیروگاه ها و پژوهشگاه های هسته ای در دوره اصلاحات که تحت عنوان تنش زدایی! صورت گرفت متخصصان هسته ای بکار گرفته شده در این حوزه از کار بیکار شدند. پیمان کاری های گسترده شرکت های خارجی به تهدیدی برای فرصت های مهندسان داخلی بدل شد و قص علی هذا مواردی که نیروی کار متخصص ما را روز به روز ناامیدتر نمود و اشتیاق مهاجرت را در آنها شعله ورتر! این در حالی است که امروز ِ جمهوری اسلامی به مدد نهادینه شدن شعار ما می توانیم و به یمن تحریم های خارجی، به بستری برای فعالیت متخصصین داخلی در عرصه های گوناگون بدل شده است.

مسئولین دیروز در کمال وقاحت اما شرایط خروج از کشور امروز این قشر را معلول اختناق دانشگاه و غیر آن و سخت گیری های تنگ نظرانه معرفی می کنند و مبرهن است که دروغ بزرگ دانشجوی ستاره دار با چه نیتی مطرح می شود. من از این آقا سوال می کنم که از چه رو جز در سخنرانی های ایشان و همفکرانشان نشانی از دانشجویان ستاره دار و اخراج شده و ... وجود ندارد؟! آقای شکوری راد همین چند روز پیش در دانشگاه تهران که من بعنوان شاهد زنده در آن تحصیل می کنم؛ با چنان جسارتی از دانشجوی اخراج شده ی محبوس مجازی صحبت می کرد که اگر من از سال 87 تا به امروز دانشجو نبودم و به چشم خود ندیده بودم آنهایی را که در خیابان آنچه ناگفتنی است می کردند و فردا سر کلاس درس حاضر می شدند؛ باورم می شد که در چه فضای مختنقی درس می خوانم! تهمت ها و دروغ هایی که در این دانشگاه در همین برنامه و در کمتر از یک هفته‌ی پیش، از سوی دانشجویان و علیه نظام مطرح می شد نشانه کذب این مدعا است و در این باره آنقدر شاهد مثال هست که بیانشان موجب اطاله کلام می شود و شب به پایان رود و شرح به پایان نرود! جناب حضرتی بر فرض صحت ادعایشان مبنی بر برخورد انضباطی قانونی با اساتید و دانشجویانی که طبق مهر قانون مجرم شناخته می شوند؛ پاسخگو باشند که مگر دانشجو بودن یا استاد دانشگاه بودن یا هر عنوان و مسئولیت دیگری مصونیت از پیگرد می آورد که یک سری انتظار دارند دانشجوی معارض و استاد منحرف در دانشگاه از بیت المال مسلمین حقوق بگیرند و نظام خرج تحصیلشان را بدهد و جرائمشان را نادیده بگیرد؟! بفرض هم که این دانشجو و آن استاد بعد از این فرار کنند! آن عنصری نبودنش موجب خسران می شود که بودنش نافع باشد و باری از روی دوش انقلاب برداشته باشد نه آن که هزینه ایجاد می کند و اسباب انحراف و اضرار به جامعه می شود!

فرار کسی می کند که تاب مقاومت نداشته باشد! مثال فرار مغز ها مَثَل لشکری است که مرعوبین‌اش از جبهه گریخته باشند! این که یک عده ای جانشان را بردارند و بروند از کمیت سپاه می کاهد اما بر کیفیت آن می افزاید! لشکر را پالایش می کند و بسا که این دیگران را در جنگیدن راسخ تر کند و خود اسباب نعمت باشد. جای این مغزهایی که برای چند ساعت کار کمتر و مزد بیشتر مزدور اجنبی می شوند و به دامان دشمن می گریزند را احمدی روشن ها پر می کنند و مادری که احمدی روشنش را فدای انقلاب کرده میداند نوه اش را چه طور تربیت کند! جمهوری اسلامی عنقا البقا است لا یصطاده العناکب! پهباد آمریکایی را آنهایی که ماندند به زمین نشاندند! اورانیوم بیست درصد را آنها که مانده بودند غنی کردند. نرخ تولید علم هم مستقل از آنهایی که رفته اند روز به روز بالا تر می رود.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ 

نمی توانیمی که می خواستند در سیاست با رجوع به طواغیت غرب اروپا و در اقتصاد با واردات گسترده و در فرهنگ با ترجمه آثار منحرف پائولو کوئیلو جبران کنند و ای کاش که اینها را از سر غفلت وجهالت انجام داده بودند؛ امروز به توانستنی تبدیل شده که ماحصل زحمات مغزهایی است که فرار نکردند و رزق حلال نظام اسلامی را به دلار سبز آمریکا ترجیح دادند. العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء و الله ولی الذین امنوا ...

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۲
  • ۰

حزب اللهی ها بشنوند

اما بعد

به خودم و برادرانم و دوستانم و همه آنها که میشناسم و نمیشناسمشان و همه آنهایی که برای این مملکت و این ملت و این مذهب دل می سوزانند و در باب انتخابات به هر نحوی و در هر سطحی و به هر دلیلی و با هر نیتی سخن می گویند یادآوری می کنم اینها را که پاره ای نور است از معارف حقه شجره طیبه که در التهاب انتخابات و اضطراب امتحان الهی راهنمای راهمان باشد:

امیرالمومنین ع:

بین حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست، باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم.  نهج البلاغه ص198

پیامبر اعظم ص:

بدترین مردم کسی است که آخرت خود را به دنیای خویش بفروشد و بدتر از او کسی است که آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران از دست بدهد و تباه کند.   سخنان 14 معصوم جلد 4 صفحه 108
در دروغگویی آدمی همین بس که هرچه را شنید؛ نقل کند.  نهج الفصاحه ص 232
کسی که جدل را ترک کند گرچه حق با او باشد در برترین جای بهشت،قصری برای وی ساخته می شود و کسی که مراء را ترک کند در حالی که حق با او نباشد، در آغاز بهشت قصریبرایش بنا می گردد.
بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۳۷
جدل را کنار بگذارید که از فتنه و سرانجام آن کسی ایمن نیست.
بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۳۷

امام کاظم ع:

حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زیرا که نجات تو در آن است... تقواى الهى پیشه کن و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن باشد، زیرا که نابودى تو در آن است. تحف العقول ص 408

امام حسین ع:
شیطان است که آدمی را وسوسه می کند و می گوید، با مردم مباحثه و مناظره راه بینداز تا دیگران نپندارند که تو نادان و ضعیف هستی.  بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۳۵

 

حزب اللهی ها بشنوند: بیانات رهبری در این زمینه
 

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۰
  • ۰

ایران vs آمریکا

رابطه با آمریکا از آن دست مسائلی است که در این سی و اندی سال که از عمر انقلاب می‌گذرد، هر روز و شاید هر ساعت مطرح شده و بسیاری راه‌حل برون‌رفت از بسیاری از آنچه برای جمهوری اسلامی پیش می‌آید را مرهون همین مذاکرات عنوان می‌کنند و کنار آمدن با آمریکا و کناره‌گیری از برخی منافع درازمدت، از دولت موقت گرفته تا دولت دهم که در روز‌های پایانی آن بسر می‌بریم همیشه از سوی برخی گروه‌ها پیگیری می‌شده است. لیکن امروز که بر اثر شدت یافتن تحریم‌ها و بعضی بی‌کفایتی‌ها فشار بر مردم بیشتر شده، اینکه این رابطه رافع مشکلات باشد با حدت بیشتری عنوان می‌شود و بعضا از آن به‌عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات آتی استفاده می‌شود. مساله‌ای که بررسی آن به گفتاری مفصل نیازمند است اما در ظرف حاضر و به اختصار بیان نکاتی چند درباره آن ضروری است.

کلام شریف در باب رابطه با غیرمسلمانان گفتاری روشن دارد و در آیه 82 سوره مائده می‌فرماید: «(ای پیغمبر) قطعا، قطعا و قطعا! دشمن‌ترین مردم نسبت به آنهایی که ایمان آوردند را یهود خواهی یافت و مشرکین...». در این آیه شریفه فعل ابتدای جمله به لحاظ دستوری 3 تاکید دارد و عبارت «اشد الناس عداوه» نیز صیغه موکد عداوه است.

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰

به بهانه جانگو

جانگو از آن معدود محصولات سینمای هالیوود بود که بدون اینکه کاستی ها و معضلات آمریکا را به گردن یک مامور خائن و یا کمپانی های چند ملیتی شرقی یا قاچاقچیان غیر دولتی مواد مخدر بیاندازد تصویری رقت انگیز از جامعه غرب وحشی به نمایش گذاشته و الحق که آن را با ظرافتی هالیوودی به تصویر کشیده بود! دیالوگ های متناسب با کنایه های مستور و شخصیت پردازی دقیق و لطیف آن هر بیننده ای را در همان چند دقیقه اول مجذوب و تا پایان آن پای تلویزیون میخکوب می کند با طنازی های به جا و حاشیه ای که هم زمان با کاستن از فشار روانی فیلم، مضمون آن را پر رنگ تر جلوه می دهند. عجیب نبود که منتقدان حرفه ای سینما انتخاب آرگو را در مقابل آن برنتابند و بار دیگر بر همگان اثبات شود که در این اکادمی سینمایی هر چیزی مهم تر از سینما است!
از جمله مواردی که در قالبی منحصر به فرد در این فیلم بیان شده بود مشاغل پستی بود که مثال آن در فیلم سیاه پوستی است که دلال برده است. شغلی که زبونی آن برای هر مخاطبی از هر فرهنگ و با هر شاکله ذهنی و فکری مبرهن است و هر نفس سالم و عقل سلیمی آن را به راحتی و مشابه یک اصل بدیهی می پذیرد.

 

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰

هل من بصیر

محرم تکرار موکد رویدادی است که سال 61 هجری رخ داده و سیزده قرن است که داستان آن سینه به سینه نقل می شود. و لطیف آنکه هر بار انگار از رگ های بریده خون تازه می جهد. روضه علقمه تکرار می شود و تکراری نمی شود! داستان معجر پاره همچنان جگر مخدرات عالم را پاره می کند و داغ برادر، داغ برادر زاده، و داغ فرزند و عمو زاده هنوز دل مادران و خواهران را می سوزاند. پس سلام خدا بر او فرمود بر جد من بسیار بگریید و بگریانید و فرمود هرکه ده نفر را برای حسین (ع) بگریاند بهشت براو واجب شود.

نکته اما اینکه تشنگی کودک شش ماهه روضه نمی خواهد. آدم اگر آدم باشد و به او بگویند نوزادی میان آغوش پدر و کنار رودخانه از تشنگی خون گلویش را مثل ماهی که از آب بیرون افتاده میمکید؛ اشکش سرازیر می شود. اگر بگویند بانوی خاندانی صبح در میان پرده ها و در سایه محارمش نماز کرده و نماز شبش را با چادر سوخته و در بیابان و میان گرگ های درنده خوانده ناله اش بلند می شود. اگر بشنود داستان کنیزکان را در کجاوه های مطلا و بزرگزادگان عرب را روی شتر های بی محمل که عنانش را اشقیای عالم بدست گرفته اند عنان از کف می دهد و بسا ضجه ها که بیعت شکنان کوفه در مظلومیت فرزند پیامبر زده باشند که کس در میان شیعیان نشنیده باشد.

داستان اما این ها نیست. آنچه بر هر امام از اهل زمانش گذشته با دیگری تفاوت نمی کند. اگر در کربلا حسین بن علی (ع) در کنار 70 نفر به شهادت رسید موسی بن جعفر (ع) در سیاهچاله های هارون مسموم شد و علی بن الحسین (ع) فرمود در تمام مکه و مدینه 4 نفر دوستدار اهل بیت نبود. و امیرمومنان فرمود پس از پیامبر همه کافر شدند الا 7 نفر. این است که مراد از بزرگداشت این مصیبت ها تکرار قصه شهادت اشبه الناس خلقا و خلقا به پیامبر نیست بلکه داستان آن نود صحابی پیغمبر است که بر پسر سعد فریاد زدند ما را به جنگ پیامبر آورده ای و در طمع جایزه در کشتن وی از هم سبقت گرفتند. داستان ذبح سرور جوانان بهشت نیست نقل آن شش نفریست که کمترینشان هفت نامه برای امام نوشته بود و تیغ کشیدند که کار را تمام کنند. داستان عمر سعد است که آیت الله بود در کوفه. داستان حافظان قرآن ست که صدای قرآن از بالای نیزه شنیدند و نشنیدند. حرف روزه دارانیست که بماند آنچه با زبان روزه کردند.

این روضه ها تکرار می شوند لیکن تکراری نمی شوند. تکراری نمی شوند از آنکه قصه همین است تا بوده است. این است که می گویند هر زمینی کربلاست و هر روزی عاشورا. کربلا تکرار تاریخ بود و تاریخ تکرار کربلا. ثقیفه را اولین مرد مسلمان و یار غار پیامبر به راه انداخت. جمل را ام المومنین و سیف الاسلام و طلحه الخیر علم کردند و از اولین کاتبان وحی بود که در صفین قرآن بر نیزه کرد. تابوت نوه پیامبر را همسر پیامبر تیرباران کرد و سر از بدن امام مسلمین جانباز صفین جدا نمود. جام انگور را همسر امام تعارف کرد و کسی که ادعای امامت نمود نوه امام پسر امام برادر امام عموی امام و یادگار امام بود.

عجب از مردمی که در این مجالس لعن و نفرینشان نثار اهل عراق می شود و می پرسند چگونه حق را چنین دیدند و ندیدند حال انکه امروز صدای لولا انت یا علی لن یعرف المومنون بعدی چنان تازه است که انگار در و دیوار و زمزمه اش می کنند. ثواب گریاندن مومنین در این روز ها برای این نیست که یادشان بیاید هزار سال پیش چه بر سر خاندان خدا رفته برای آن است که یادشان باشد امروز چه بر ولی خدا می رود. برای این است که حق امروز همان حق دیروز است و عَلم همان است و علمدار همان مهم نیست چه کسی اعلم است مهم این است که عَلَم دست کیست. برای آن که همچنان دلار سبز از خیمه سرخ معاویه برای سرداران امام حسن می فرستند و پرچم خونخواهی همت و باکری را آل زبیر بالا می برند. به نام راه امام راه بر امام میببندند. و وا اماما را عبدالله عمر خطاب از بی بی سی فریاد می کند. هنوز قصه آقایان است و آقا زادگان و عموزادگان وجام انگور و جام زهر و مردمی که فهمشان نمی شود این که ملاک حال افراد است و حق را به حق نمیشناسند و به مردمش می شناسند و باور نمی کنند که مسیح را مسیحیان نکشتند اما سر امام اسلام را مسلمین روزه دار پیشانی پینه بسته ی حافظ قرآن، به قصد قربت به نیزه زدند.

فقال علیه السلام آنکه امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده و فرمود هرکه به وقت یاری امامش در خواب باشد با لگد دشمن از خواب برخیزد

  • محمد صادق حاج صمدی
  • ۱
  • ۰

کشور های مرکز و حاشیه خاور میانه
خاورمیانه بغیر از رژیم جعلی، ترکیه و جمهوری اسلامی شامل کشور های عربی است که اکثریتی سنی مذهب و تاریخی مشترک دارند. در این بین در سوریه قدرت در دست اقلیت شیعی است و بر اکثریت شیعیان بحرین اقلیتی سنی مذهب حکومت می کنند. در ترکیه دولت سکولار مسلمین عمدتا اهل سنت را اداره می کند و ایران تنها کشوری است که دولتی شیعی و ترکیب جمعیتی شیعه دارد. دولت جعلی اسرائیل نیز رژیمی است که جمعیت اندک صهیونیست آن در قلب جهان اسلام و در مساحتی اندک قرار گرفته است. در چنین شرایطی و طبق تعاریف علوم سیاسی، ایران اسرائیل و ترکیه در حاشیه خاورمیانه جای می گیرند و اگرچه هر یک از آنها قدرت منطقه ای محسوب شود یا حتی در سطح جهانی تاثیر گذار باشد در مقابل نیرو های خارجی و در رقابت های منطقه ای باید با توجه به همین امر به سیاستگذاری بپردازند.

صرف نظر از رقابت های اقتصادی کشور های منطقه، شورای همکاری خلیج فارس به رهبری دولت سعودی عربستان اولویت خود را محدود کردن شیعیان و جلوگیری از افزایش قدرت جمهوری اسلامی قرار داده و در این راه با رژیم صهیونیستی متحد شده اند. ترکیه از دیرباز بدنبال رهبری منطقه و احیای نفوذ دولت عثمانی بوده و اسرائیل بقای خود را با ترفندهای مختلف می جوید. جمهوری اسلامی با توجه به وضعیت تهاجمی اما منفعل کشور های متعارض در حالتی دفاعی اما فعال قرار گرفته و در مصر نیروهای بعضا ضد اسرائیلی جایگزین حکام وابسته به غرب شده اند و قاهره را از ردیف کشور های مخالف مقاومت خارج کرده اند. نکته ای که حتی اگر مصریان را به حامیان مقاومت تبدیل نکند دستاورد قابل توجهی محسوب می شود.

 

استمداد از نیروهای خرجی
با توجه به شرایطی که از اوضاع خاورمیانه ذکر شد بدیهی است که هر یک از کشور های حاشیه ای سعی در  افزایش قدرت خود در مقابل دیگران داشته باشند و این نه تنها محدود به آنها نبوده بلکه کشورهای مرکز نیز علاقه وافری به حمایت دولت های خارجی  دارند. اشتهای حکام حجاز برای جلب حمایت نظامی امریکا و آل نهیان در امارات برای جذب سرمایه های خارجی مثال هایی برای همکاری های فرا منطقه ای دولت های مرکزی است.

250 هزار نیروی آمریکایی در خاورمیانه
تمایل برخی کشور های منطقه در کنار رویداد های دوران جنگ تحمیلی و حمله آمریکا به عراق و افغانستان همچنین پیمان ناتو و تاریخ منازعات کرملین و کاخ سفید بعلاوه معارضه منطقی تهران و واشنگتن موجب شده امریکا 48 پایگاه نظامی شامل ناوهای هواپیما بر در منطقه داشته باشد که به صورت معنا داری به دور مرز های ایران متراکم شده اند. نیروی نظامی امریکا در منطقه به بیش از دویست و پنجاه هزار نفر می رسد که در بحرین عربستان کویت عمان ترکمنستان افغانستان، در پایگاه های دریایی و ... تقسیم شده اند. و البته این تعداد نیرو سوای سربازان ناتو در خاورمیانه و ارتش اسرائیل است که علی الاطلاق دشمنی به غیر از جمهوری اسلامی و گفتمان مقاومت در منطقه نداشته و ندارند.

  • محمد صادق حاج صمدی