بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان

چنین گفت موبد که مرده بنام به از زنده دشمن بدو شادکام

بی عنوان


  • ۰
  • ۰

سهم و حق

در تعامل با دیگران می توان دو رویکرد داشت. رویکرد اول که برپایه سهم تنظیم شده و رویکرد دوم که حق را اعاده کند.حالاتی که از ابتدای تاریخ و از زمانی که زندگی جمعی شکل گرفته وجود داشته و تا امروز و بر روابط پیچیده بین المللی نیز حاکم اند. مورد اول آن است که هر ملتی به سهمی که جهان پیرامون برایش در نظر گرفته اکتفا نماید و دوم آن که خلق حقی که برای خود به رسمیت می شناسد را اعاده کند. موارد بسیاری را در تاریخ می توان مثال زد که هر حکومتی طبق ظرفیت مردمان خود بر پایه کدامیک از این دو رویکرد در بازی بین المللی شرکت کرده و با استفاده از هرکدام به چه منافعی دست یافته است. مثلا سیاست آلمان پیش از جنگ اول و دوم جهانی سیاست احقاق حق بود (صرف نظر ازینکه حقی که برای خود تعریف نموده بود به راستی حق آلمان بوده یا نه) و نتیجه این سیاست آن شد که سرزمینهای آلمان پیش از آنکه بدست کشورهای متخاصم شکست بخورد به لحاظ جغرافیایی چند برابر شده و ثروتهای مستعمرات آن در افریقا و دیگر نقاط جهان چرخ اقتصاد دولت برلین را به حرکت در آورده بود. استقلال هند نیز مثال دیگری از کنش مردم آن در مقابل انگلستان است که بر پایه حق انجام شده و مردم هندوستان سهمی که جهان برای آنها در نظر گرفته بود را نپذیرفته بودند. در مقابل بازی کشور هایی مثل ایران در طول دوران قاجار و پهلوی بر پایه سهم بوده و شاه ایران هیچگاه بیش از آنچه دول اروپایی برای ایران به رسمیت می شناختند مطالبه نمی کرده است.

در کل می توان تفاوت این دو انتخاب بین سهم و حق را تفاوت بین کنش و واکنش دانست. آنکه بدنبال حق خود باشد عمل را انجام می دهد و بسنده کردن به سهمی که دیگران تعریف کرده باشند عکس العمل است. در دوره معاصر و در 4 دوره ریاست جمهوری ایران نیز هر دوی این دو رویکرد اتخاذ شده و هر یک تبعاتی برای مردم به همراه داشته که مقایسه ای اجمالی بین این دو رویه در مساله انرژی هسته ای به درک هر چه بهتر موضوع کمک می کند.

 

در دولت هفتم و هشتم سیاستمداران جمهوری اسلامی رویکرد اول را برگزیده بودند و با کلید واژه تنش زدایی سعی در تامین حداقلی از نیاز های ملت با استفاده از همکاری با غرب را داشتند. لیکن تنها نتیجه ای که در مذاکرات بین ایران و سه کشور اروپایی بدست آمده عقب نشینی از سوی ایران و صدور قطع نامه های شورای حکام علیه ایران است که همگی بار حقوقی داشته و ایران را زیر بار مسئولیت های حقوقی بین المللی برده است. مواردی نظیر پذیرش پروتکل الحاقی، پیشنهاد تعلیق های داوطلبانه و ترک جلسه شورای حکام برای اجماع بین المللی علیه پرونده هسته ای جمهوری اسلامی در حالیکه ایران عضویی از شورا بود؛ همگی در همین راستای تنش زدایی و همکاری انجام شده و در کمال تعجب در هر یک از این موارد به فاصله ی کمتر از یک ماه و بعضا ظرف مدت یک هفته قطعنامه ای جدید علیه تهران صادر شده و روند اعمال تحریم ها بی وقفه ادامه یافته است.

در مقابل و با پایان دوره هشتم ریاست جمهوری و برپایی دولت نهم اکتفای به سهم به احقاق حق بدل شد و تیم مذاکره کننده جدید تامین منافع ملت ایران را در فعالیت و پافشاری حداکثری بر حقوق خود تعریف نمود. سیاستی که در این مدت اتخاذ شده منجر به تولید رادیو داروها و غنی سازی با درصد بالا گردید که هر یک پیشرفت قابل ملاحظه ای در عرصه علم محسوب می شوند. رویه دولت نهم در دولت دهم ادامه یافت و غرب پس از جنگ نیابتی تابستان 2006 حقوق ملت ایران را به رسمیت شناخت و استراتژی هویج و چماق به زورآزمایی دو طرفه تبدیل شد تا اینکه فتنه 88 امید تازه ای برای استفاده از صف مخالفان در مقابل انقلاب بوجود آورد که در پرونده هسته ای نمود یافت و قدتهای اروپایی و امریکا با امید به اینکه معترضان در مقابل فشار بیشتر، نظام را از درون ناگزیر از پذیرش محدودیت های پیشنهادی کنند؛ اقدام به اعمال تحریم های شدید تر نمودند.

نتیجه ای که از این مقایسه و مطالعه تاریخ پس از انقلاب بدست می آید این است که هر قدر جمهوری اسلامی از مواضع خود عقب نشینی کند دشمن از آنچه می خواهد عقب نمی نشیند و مخصوصا در اوضاع فعلی که تحریم ها با شدت بیشتری علیه ایران اعمال شده پذیرش شرایطی که در مذاکرات هسته ای مطرح می شود از بار فشار های خارجی نخواهد کاست. از آن رو که پرونده هسته ای ایران پل پیروزی غرب برای شکستن انقلاب است و خدای تبارک خطاب به پیامبر می فرماید: و لن ترضی عنک الیهود و النصری حتی تتبع ملتم ...و "لن" در زبان عرب نفی ابد است بدین معنی که ای پیغمبر یهودیان و مسیحیان "هرگز" از تو راضی نمی شوند مگر از آیین ایشان پیروی کنی و مسئله ما با دولتهای غربی مصداق همین آیه است. این اندیشه ای که این روز ها مطرح می شود مبنی بر اینکه سازش ما با غرب از مشکلات ما کم می کند و پافشاری ما بر حقوقمان مزید بر علت است، نیز طبق بر مبنای همین آیه و تجربه تاریخی اشتباه است از آن رو که ما پافشاری بکنیم یا نکنیم در وضعیت کنونی جهان، بازی امریکا و دولتهای اروپای غربی با ما و اساسا با اسلامی که مقابله با ظلم و استعانت مظلوم داشته باشد صفر و یک است و برد یکی باخت دیگری است. پس غرب به هیچ چیزی کمتر از آن رضایت نخواهند داد که ایران از تمام حقوق خود صرف نظر کند و این مستقل از آن است که ما حقمان را بخواهیم یا سهممان را.

  • ۹۱/۰۸/۲۰
  • محمد صادق حاج صمدی

5 + 1

انرژی هسته ای

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی